هر که دوستی ندارد، اندوخته ای ندارد . [امام علی علیه السلام]
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
یک روایت قابل توجه (14)
شنبه 88 مرداد 24 , ساعت 9:59 صبح  

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث قدسی:

یَا ابْنَ عِمْرَانَ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّیْلُ نَامَ عَنِّی أَ لَیْسَ کُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِیبِهِ‏

ای پسر عمران! دروغ میگوید آنکه گمان دارد مرا دوست دارد

 ولی هنگامی که شب فرا می رسد [بدون مناجات با من] به خواب می رود.

زیرا مگر نه آنست که هر عاشقی دوستدار خلوت با با معشوق خویش است؟!.

(وسائل‏الشیعة    ج 7     ص77 )

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
یک روایت زیبا (13)
پنج شنبه 88 مرداد 22 , ساعت 7:46 عصر  

*بسم الله الرحمن الرحیم

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

 مَنْ سَعَى لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ یَقْضِهَا

خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ‏

هرکه در راه رفع حاجت یک فرد مریض تلاشی نماید

چه حاجت او را برآورده سازد و چه نتواند

از گناهان خود خارج می شود مانند روزی که از مادر متولد گشته است.

(من‏لایحضره‏الفقیه     ج4     ص15)

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
مرگ در عسل
پنج شنبه 88 مرداد 22 , ساعت 10:50 صبح  

بسم الله الرحمن الرحیم

مرگ در عسل

عرصه‌ی هستی،‌ عرصه‌ی هنرنمایی انسان است و هنرنمایی او در گرو عبور از انواع موانع طبیعی و یا مصنوعی موجود در سر راه زندگی.

موانعی که هر یک از آنها در مقطعی از زندگی و به شکلی خاص ظهور نموده و انسان را به مبارزه با خود می‌طلبد. موانعی که بروز آنها گاه مستقیماً نتیجه‌ی رفتار و کردار خود انسان است و گاه موانعی غیر ارادی و غیر انتخابی و بلکه از پیش تعیین شده است. آنها به مثابه‌ی موانع موجود در سر راه یک دونده در مسابقه‌ی «دو با مانع» اند.

هر که از این موانع با سرعت بیشتر عبور نموده و انواع آنها را به سلامت پشت سر بگذارد، به خط پایان رسیده و «جایزه»‌ی مسابقه و یا «مدال» را از آنِ خود خواهد ساخت.

 برخی از موانع زندگی عبارتند از: فقر و ثروت،‌ صحت و مرض، زیبایی و زشتی، توجه و غفلت، تعجیل و تسویف، گناه و ثواب، انواع رذایل و فضایل و اوصاف نیک و بد انسان اوصافی نظیر: حلم و عجله، صبر و جزع، رضا و نارضایتی، عفت و بی‌عفتی، حرص و قناعت،‌ شکر و ناسپاسی و ... .

آری همه‌‌ی اوصاف و حالات ذکر شده به مثابه میدانی برای مسابقه‌ی انسان با شیطان بوده؛ عرصه‌ای برای جلوه‌گری انسان و یا جولانگاهی برای شیطان است. اگر در گذر از این عرصه‌ها موفق و سربلند باشی؛ گویا انسان به پیروزی رسیده ‌است و گرنه این شیطان است که پیروز گشته و بانگ رسوایی انسان را سر می‌دهد.

و جالب آنکه: در این مصاف و مسابقه از قوانین اخلاقی خبری نیست! و حریف، اهل غَدَر و نیرنگ است. او برای پشت پا زدن به انسان هر کاری بتواند می‌کند و از هیچ مکری ابایی ندارد و جالب‌تر آنکه: اگر تو نیز مانند او اهل غدر و حیله باشی [در واقع] اوست که منتفع گردیده و سود خواهد برد چرا که او در اصل همین را خواسته و در پی آن است که تو نیز مانند او گردی. از این رو، مکر و حیله‌ی انسان به مثابه‌ی «تُف سر بالا» است که بازگشتش به چهره‌ی خود خواهد بود و نیرنگ تو و از راه اصلی مسابقه خارج شدن به مثابه‌ی «بریدن شاخه‌ای است که خود روی آن نشسته‌ای» شاخه‌ای که او نیز در پی بریدن همان شاخه است.

در این مسابقه تنها یک‌دلی و پاکی،‌ صداقت و پرهیزکاری، توکل و استعانت از حضرت باری‌تعالی کار ساز بوده و بهره‌گیری از این «مواد نیروزای مجاز» بدون اشکال است و استفاده از مواد غیر مجاز نظیر مکر و نیرنگ و ...، نه تنها ثمری نداشته بلکه اثر عکس نیز خواهد داشت.

لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلیِّ العَظیمِ

نکته‌ی دیگر آن است که موانع این مسابقه برای شرکت کنندگان، متفاوت است؛ برای مثال، برخی از موانع در سر راه شما هست که در سر راه شخص دیگر، اثری از آن یافت نمی‌شود

زیرا ممکن است هر کس از طریقی غیر از طریق شخص دیگر به سوی خط پایان در حرکت باشد.

از جمله‌ی این موانع،‌ مانع «فقر» و یا «ثروت» است. فقیر به گونه‌ای کاملاً متمایز از غنی آزموده شده و ماده‌ی نیروزای مورد نیاز او با غنی فرق دارد. او به موادی مانند «صبر و شکیبایی و قناعت و رضا» نیازمند است، در حالی که غنی به موادی دیگر نظیر «سخاوت و انفاق، صدقه و دوری از بخل» نیازمند است.

و صد البته فراموش نشود که: تمامی راه‌های صحیح به خط پایانی واحد یعنی «کمال انسان» منتهی گشته و پاداش همه‌ی برندگان دست یافتن به «قرب الهی» خواهد بود. البته مدال بعضی‌ها طلایی و مدال برخی دیگر نقره‌ای و یا برنزی خواهد بود.

بازندگان این مسابقه نیز همگی گرفتار هلاکت و ناکامی خواهند گردید؛ هلاکتی که گاه ممکن است در ظاهر هلاکت نبوده و یا حتی خوشایند نیز بوده باشد!.

یکی از این نوع هلاکت‌ها «استدراج» است و این نوع مجازات غالباً مخصوص مرفهین وثروتمندان بی‌درد است. گاه می‌شود که ثروتمندی به دلیل رد نشدن از موانع سر راه، گرفتار این پدیده گردیده و به شکلی کاملاً «تدریجی» هلاک ‌شود! مَثَلِ آنها مَثَلِ گوسفند بیماری است که احتمال سرایت بیماری آن به دیگر گوسفندان بوده و ضمناً امیدی به خوب شدن و رهایی او از بیماری نیست در این صورت چوپان او را در بیابان رها نموده و مابقی گوسفندان را به آغل می‌برد.

او در ابتدا می انگارد که رها گشته و از رنج اسارت و گرفتاری به دست چوپان و زندانِ آغل آسوده گشته است، بسیار خوشحال و شاد، بالا و پایین پریده و به جست و خیز می‌پردازد هر جا که می‌خواهد می‌رود و هرکاری که می‌خواهد می‌کند و به حال دیگر گوسفندان گرفتار! می‌خندد و برای آنها متاسف می‌گردد! و ...

امّا غافل از آنکه این رهایی و این غرق در تنعّم و شادی! سرانجامی جز دریده شدن توسط گرگ‌های بیابان نداشته و این آزادی ظاهری در واقع نه تنها هیچ لطفی از جانب چوپان در حق او نیست بلکه نوعی «مجازات و مکافات» نیز خواهد بود.

آری ثروتمندانی که غرق در لذت و شادی زندگی و سرمست از انواع نعمت‌های الهی‌اند باید بهراسند؛ بهراسند از آن‌که مبادا این ریزش نعمت‌ها در واقع احسان و لطفی در حق آنها نبوده و بلکه نتیجه‌ی ناسپاسی، کبر، غرور و ناشکری آنها باشد.

آنان باید از آن بترسند که مبادا درون نعمت غرق گشته و هلاک گردند که در این صورت این نعمت، نقمتی بیش نبوده و تنها یک «نعمت‌نما» است.

اینان در مثل به مثابه‌ی کسی می‌مانند که در یک شب سرد زمستان از شدت سرما و در تاریکی وارد جایی می‌شود که گرم است و دل چسب. جایی که بعد معلوم می‌شود حوضچه‌ای از عسل گرم و شیرین است. دائماً در حال خوردن از آن و لذت بردن از گرمای درون آن است ولی در واقع تدریجاً در حال فرو رفتن در آن، فرو رفتنی که سرانجام آن چیزی جز هلاکت نیست،‌ هلاکت در عسل.

آری، استدارج، یعنی همان «هلاکت در عسل»، عسلی که شیرینی و طعم لذیذ آن مانع از اندیشیدن انسان فرو رونده گشته و او تنها زمانی متوجه می‌شود که کار از کار گذشته و دیگر ... .

بنابراین نباید فراموش نمود که تمامی ما در حال مسابقه‌ایم، مسابقه بر سر بهشت و در این راه باید با توجهی کامل و حضور قلب و با استعانت از حق‌تعالی با دقت هر چه تمام‌تر موانع را پشت سر گذاشته و به خط پایان رسید.

در این راه نباید مجذوب ثروت ثروتمندان گشته و یا حسرت دارایی‌های ایشان را خورد و اگر گاهی گرفتار تفاخر و به خود بالیدنِ ایشان و یا استهزاء و تمسخر آنها گشتیم، فراموش نکنیم که ثروت،‌ لزوماً به معنای آرامش دنیا و آخرت نیست و چه بسا ثروتی که برای صاحب خود جز «نکبت» و «هلاکت» چیزی به ارمغان نمی‌آورد.           التماس دعا

 

نظر شما؟؟

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
روایتی زیبا ( 12)
شنبه 88 مرداد 17 , ساعت 2:17 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السلام:

مَا مِنْ عَیْنٍ إِلَّا وَ هِیَ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا عَیْناً بَکَتْ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ وَ مَا اغْرَوْرَقَتْ عَیْنٌ بِمَائِهَا مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَائِرَ جَسَدِهِ عَلَى النَّارِ وَ لَا فَاضَتْ عَلَى خَدِّهِ فَرَهِقَ ذَلِکَ الْوَجْهَ قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ وَ مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ کَیْلٌ وَ وَزْنٌ إِلَّا الدَّمْعَةُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُطْفِىُ بِالْیَسِیرِ مِنْهَا الْبِحَارَ مِنَ النَّارِ فَلَوْ أَنَّ عَبْداً بَکَى فِی أُمَّةٍ لَرَحِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تِلْکَ الْأُمَّةَ بِبُکَاءِ ذَلِکَ الْعَبْدِ

هیچ چشمی نیست مگر آنکه در روز قیامت گریان است

مگر چشمی که از خوف خدا گریسته باشد

و هیچ چشمی با آب دیدگانش از خوف و خشیت الهی پر نمی شود مگرآنکه

خداوند متعال – به احترام آن- سایر اندامش را بر آتش جهنم حرام می سازد

و آن اشکها بر گونه های وی جاری نمی شود مگر آنکه آن چهره را از هر گونه ذلت و فشاری حفظ می نماید

و هیچ چیزی نیستمگر آنکه دارای وزن و اندازه است مگر «اشک»که خداوندئ متعال با اندکی از آن دریاهایی از آتش را خاموش می سازد

و اگر بنده ای در میان امتی از خوف خدا بگرید خداوند متعال آن قوم را به خاطر آن بنده مورد رحمت خویش قرار می دهد!!.

(الکافی     ج2     ص482 )

 در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
حدیثی زیبا (11)
سه شنبه 88 مرداد 13 , ساعت 8:26 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

إِنَّ فِی الْجَنَّةِ شَجَرَةً یَخْرُجُ مِنْ أَصْلِهَا خَیْلٌ بُلْقٌ لَا تَرُوثُ وَ لَا تَبُولُ مُسْرَجَةٌ مُلْجَمَةٌ لُجُمُهَا الذَّهَبُ وَ مَرْکَبُهَا الذَّهَبُ وَ سُرُوجُهَا الدُّرُّ وَ الْیَاقُوتُ فَیَسْتَوِی عَلَیْهَا أَهْلُ عِلِّیِّینَ فَیَمُرُّونَ عَلَى مَنْ أَسْفَلَ عَنْهُمْ فَیَقُولُونَ یَا أَهْلَ الْجَنَّةِ أَنْصِفُونَا أَیْ رَبِّ بِمَا بَلَّغْتَ عِبَادَکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ قَالَ فَیَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ

کَانُوا یَصُومُونَ وَ کُنْتُمْ تَأْکُلُونَ وَ کَانُوا یَقُومُونَ اللَّیْلَ وَ کُنْتُمْ تَنَامُونَ وَ کَانُوا یَتَصَدَّقُونَ وَ کُنْتُمْ تَبْخَلُونَ وَ کَانُوا یُجَاهِدُونَ وَ کُنْتُمْ تَجْبُنُونَ فَبِذَلِکَ بَلَّغْتُهُمْ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ

همانا در بهشت درختی است که از ریشه آن اسبهایی سفید و سیاه که هرگز بول و مدفوع نمی کنند خارج می گردند اسبهایی زین شده با لجامی از طلا که محل نشستن آنها از جنس طلا و مزین به مروارید و یاقوت است و بر روی آن انسانهایی از والا مقام سوار می شوند که هرگاه گذارشان به افراد مرتبه پایین تر می افتد آنها به ایشان

 می گویند:

«ای اهل بهشت! با ما به انصاف رفتار کنید» 

و بعد می گویند :

«ای پروردگار! به خاطر کدام اعمال این بندگانت را به این مرتبه از کرامت رساندی؟» 

و خداوند عز و جل در پاسخ آنها می فرماید:

«آنها روزه می گرفتند و شما می خوردید

آنها به شب زنده داری می پرداختند و شما می خوابیدید

ایشان صدقه می دادند و شما یخل می ورزیدید

آنها به جهاد می رفتند و شما ترس پیشه ساخته بودید

و به همین دلیل ایشان را به این مرتبه از کرامت رساندم»

(مستدرک‏الوسائل     ج1     ص123)

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا
نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
درسهایی از سایه
یکشنبه 88 مرداد 11 , ساعت 5:32 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

سایه

یکی از پدیده های موجود در پیرامون، «سایه» است. موجودی که معلوم نیست میتوان به آن «موجود» گفت یا خیر؟! زیرا طبق نظر حکما و فلاسفه: «سایه، امری عدمی است» زیرا سایه یعنی «فقدان نور». اگر نور نباشد؛ سایه هست؛ تاریکیست؛ ظلمت است .

و البته نه آنکه هر سایه ای در اثر نبود نور و منبع نور باشد! زیرا بر اساس برخی روایات:

«آتش جهنم درمرحله ای از مراحل گداختن و داغ شدن به درجه ای می رسد که سیاه می شود» تاریک می گردد ظلمانی و هراسناک گردیده و گرچه آتش عظیمی بر پاست اما نوری در کار نیست!!.

 پس برخی از سایه ها ناشی از شدت نور! اند مثل سایه خداوند «در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست»؛

«یَومَ لا ظِلَّ الا ظِلُّهُ»

و مثل آن «تاریکی و سیاهی» که در اثر تابش نور خورشید از روبرو به چشمان انسان ایجاد می شود که دیگر هیچ جا را نمی توان درست دید! و همه جا تیره و تار می شود و این مورد مصداق «حجابهای نورانی» است که  گاه «علم» مصداق آن می شود:

«العلمُ هُو الحِجابُ الاکبَرُ»

زیرا گرچه علم، نور است؛ ولی اگر تهذیب در کار نباشد بر اساس روایات، همین علم [و نور] «حجاب» گردیده و انسان را از «سیر» باز می دارد.

پس سایه «مولود نور» است حال یا: «فقدان نور» و یا «شدت نور!».

یکی از درسهای زیبای سایه، درس بی هویتی و عدم استقلال در برابر نور است؛ انسان مؤمن نیز در برابر خالق یکتا سایه ای بیش نیست؛ «انسان کامل» سایه خدا بر روی زمین است؛ او سراپا نیاز و وابستگی است.

سایه، غالبا شبیه «صاحب سایه» است؛ سایه شیر،  شیرگونه است و سایه روباه، روباه گونه؛ با دیدن سایه شیر صاحبش را شناخته و گویا تنها او را می بینی؛ در این صورت وجود سایه مانند عدم است زیرا دیگر به آن توجهی نمی شود؛ گویا اصلا دیده نمی شود و این معنا همان معنای زیبای «بی هویتی» است. مؤمن نیز اینگونه است و انسان باید با دیدن او یاد خداوند متعال افتاده و و تنها  خدا را ببیند و بس!

«یا عیسی! مَن نُجالِس؟ ... مَن یُذَکِّرکُمُ اللهَ رُؤیتُه»

«از حضرت عیسی علیه السلام سؤال شد: باچه کسی همنشینی نماییم؟ و او در پاسخ فرمود: آنکه دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد».

و چنانکه اختیار سایه دست خورشید است؛ هر طرف که بخواهد او را می گرداند و جابجا می کند؛ مؤمن نیز این گونه است:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:  قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَیْنَ إِصْبَعَیْنِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَنِ [یصرفه کیف یشاء]

«دل انسان مؤمن بین دو انگشت از انگشتان خداوند متعال قرار دارد و او هر گونه  که بخواهد آنرا متحول می سازد».

 سایه، مصداق «نیستی» و «سراب» است و چنانکه گاه انسان، فریب خورده و در پی یافتن سراب از آب باز می ماند؛ انسان غافل نیز گاه در پی سایه ها رفته و از اصل  یعنی صاحب سایه باز می ماند و چون «دنیا در برابر آخرت» مثل «سایه است در برابرآفتاب» دل بستن به آن، دل بستن به سراب است و نیستی.

سایه، گاه «جلودار» است و گاه «دنباله رو»؛ اگر جلودار باشد یعنی در پی سایه ات روان هستی یعنی پشت به نور داری و از منبع نور دور می شوی و البته هرگز به آن نمی رسی و همیشه در حال تلاشی بی فایده و خسارت بار و در حال اتلاف عمری.

ولی اگر سایه، دنباله رو تو باشد؛ یعنی به سوی نور در حرکتی، یعنی همیشه با توست و گویا بدون تلاش، آن را از آنِ خود ساخته ای!.

بر اساس روایات، دنیا نیز همین گونه است: اگر در پی آن روان باشی هرگز به آن نمی رسی و از خداوند متعال دور می شوی ولی اگر آن را رها ساخته و به سوی خدا بروی ؛ دنیا، خود به دنبال تو روان گشته و در اختیار تو خواهد بود.

اگر «نور» باشی «سایه» هم داری ولی اگر سایه باشی نوری نداری؛ پس نور باش و نورانی تا همه چیز داشته باشی.

برخی از سایه ها ارزشمند و مفیدند؛ مثل سایه درخت برای وامانده ای در بیابان و مثل سایه پدر ومادر، همسر و معلم و مرشد.

این سایه ها برکتند چون سایه ی موجوداتی ارزشمندند؛

 ولی برخی سایه ها فریبنده و خسارت بارند مثل سایه شیطان بر زندگی انسان و مثل سایه ای که برخی از فروشندگان در پرتو آن، جنس های نامرغوب خود را به دیگران فروخته و با غشّ در معامله آنها را می فریبند. از این رو امام موسی بن جعفر علیهما السلام می فرماید:

«انَّ البیعَ فی الظلال غِشٌّ»

فروش در سایه [ای که عیبهای جنس را بپوشاند] غشّ و نیرنگ در معامله است».

از برخی سایه ها باید گریخت؛ مثل سایه جهل و نادانی بر زندگی؛ و در برخی سایه ها باید پناه گرفت؛ مثل سایه علم و معرفت.

برخی از سایه ها نشانه عظمت و وجود خالق یکتا هستند و انسان را به سجده وا می دارند: مثل سایه زمین بر روی خورشید یا همان کسوف، که موجب نماز آیات می شود و گویای وجود نظمی شگرف و دقیق در عالم هستی و نیز نشانه وجود خالقی توانمند است.

نکته ای دقیق و زیبا  در مورد سایه:

خط کشی را که دارای سوراخهایی به شکل اشکال هندسی، مانند مربع و مثلث و دایره است؛ در برابر منبعی نورانی بگیرید؛ در ماورای آن چه می بینید؟

 بله، موجوداتی نورانی به شکل مثلث و مربع و دایره!  وتعدادی سایه ی بی شکل؛

 چه چیزهایی باعث جدا شدن حد و مرز آن موجودات نورانی از یکدیگر و دیده شدن آنها گشته است؟ درست است: «سایه ها»

بهتر بگوییم: نور، خط کش و سایه ها با همکاری یکدیگر و نه فقط نور یا سایه و یا خط کش.

و به بیان دیگر وجود آنها با هم، موجب «شناخت» آن اشکال نورانی گشته است.

اکنون دقت کنید:

انسان نیز همین گونه است؛ «انسان های عادی» سایه هایی هستند که اگر نبودند «انسان کامل» شناخته نمی شد و انسان کامل موجودی نورانی است که اگر نبود خداوند متعال شناخته نمی شد! چنانکه حضرت حق تعالی خود در حدیثی قدسی فرموده است:

« کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً فَأحبَبتُ أَن أُعرفَ فَخَلقتُ الخَلقَ لِکَی أُعرَفُ‏»

«من گنجی پنهان بودم که اراده کردم شناخته [و آشکار] گردم از این رو خلق را آفریدم تا شناخته شوم»

آری تجلّی انسان کامل بر روی زمین، عاملی برای شناخت حق تعالی و آشکار شدن چهره زیبای اوست؛ انسانهایی نورانی با اشکال، رنگها و نژادهای مختلف [مانند اشکال روی خط کش] که همه در یک چیز یعنی «نورانیت» مشترکند؛ و ماورای همه آنها چیزی جز سایه نیست.

و در این میان وجود خط کش به مثابه دنیاست [و حوادث آن]،

 و چنانکه برای رسیدن به منبع نور باید از روزنه های خط کش عبور کرد و به آن وابسته نشد؛ برای رسیدن به خداوند متعال نیز باید از دنیا گذشت و اسیر آن نشد.

و در آخر چند ضرب المثل در مورد سایه:

سایه از نور کی جدا باشد!!؟

سایه شاه وگدا یکی است.

سایه با خورشید دائم هم ترازو بوده است.

سایه افکن بر سر بی سایگان.

انشاء الله

التماس دعا

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
حدیثی زیبا 10
جمعه 88 مرداد 9 , ساعت 9:0 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهَا تَبْکِی عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَى ذَلِکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ‏

خوشا به [صاحب] آن صورتی که خداوند متعال به آن نظر می فرماید در حالی که او به خاطر خوف از خدا

 و از گناهی که احدی جز خداوند متعال از آن اطلاع ندارد؛ می گرید.

( وسائل‏الشیعة    ج 15    ص 225)

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
فلسفه ی خلقت، تجلی انسان کامل !
جمعه 88 مرداد 9 , ساعت 8:15 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

تجلی انسان کامل:  فلسفه ی خلقت!

چه ایرادی دارد اگر خلق همه عالم هستی تنها و تنها برای «تجلی انسان کامل» باشد و وجود همه ی انسان های دیگر و یا دیگر موجودات نظیر: حیوانات، نباتات، جماد و حتی ملائکه ی خداوند متعال، زمینه ساز ظهور و تجلی انسان کامل، یعنی خلیفه ی خدا بر روی زمین باشند!!؟.

انسانی که واجد همه ی اوصاف زیبای الهی و متصف و مزین به آنها باشد. انسانی که آیینه ی تمام نمای حق تعالی و جلوه ی او بر روی زمین باشد!!؟  و مگر کجای این ادعا خلاف عقل است.

به مثال های زیر دقت فرمایید:

در برخی از مناطق میلیون ها لیتر از آب رودخانه ها و لجن های آنها را از دستگاه های عظیم می گذرانند تا تنها اندکی خاک طلا از آن استخراج کنند.*  ده ها دانش آموز در سال درس می خوانند ولی یکی از آنها در المپیاد طلایی می شود. *  در میان میلیاردها مورچه تنها یکی ملکه می شود. * از میان ده ها ورزشکار تنها معدودی طلایی می شوند. *  از میان سنگ ها، قلیلی از آنها عقیق می شوند. *  از هزاران صدف تعداد اندکی صاحب مروارید می شوند. * از میان تمام درخت ها تنها یکی درخت کوه طور می شود. * از میان چوب ها تنها یکی منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله می شود.*  از میان کتاب ها تنها یکی قرآن کریم می شود. *  از میان همه ی انسان ها تنها یکی خاتم رسل و افضل آنها  صلی الله علیه و آله می شود. * از میان همه ی اوصیاء تنها یکی علی اعلی علیه السلام می شود.

 از میان همه ی زنان تنها یکی فاطمه سیده نساء علیها السلام می شود. *  از میان همه ی شهدا تنها یکی حسین سید الشهدا علیه السلام می شود. * از میان همه ی کریمان تنها یکی کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام می شود. *  از میان همه ی سجده کنندگان تنها یکی سجاد زیور عبادت کنندگان علیه السلام می شود. * از میان همه ی شکافندگان تنها یکی باقرالعلوم  علیه السلام و شکافنده ی اندیشه ها می شود. * از میان همه ی راستگویان تنها یکی محمد صادق علیه السلام، صادق آل محمد می شود. *  از میان همه ی زندانیان تنها یکی موسی کاظم علیه السلام می شود. *  از میان همه ی ضمانت کنندگان تنها یکی ضامن آهوان علیه السلام می شود. * از میان همه ی بخشایشگران تنها یکی جواد الائمه علیه السلام می شود. * از میان همه ی پرهیزکاران تنها یکی امام دهم علیه السلام و ومتصف به وصف تقیّ می شود. * از میان همه تحت  مراقبت و تحت نظرها  تنها یکی امام عسگری علیه السلام می شود.  *  و از میان همه ی غایب از نظرها، تنها یکی صاحب الزمان امام منتظر علیه السلام می شود. 

 و اگر همه این اتفاقات می افتد از آن روست که:

قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری

و از آن روست که «برای طعم غذا اندک نمکی کافی است» وگرنه در نزد انسان های غافل و کم اطلاع فرقی بین مروارید و خرمهره نیست فرقی بین سنگ طلا و زغال سنگ نیست، فرقی بین الماس و شیشه نیست و فرقی بین نقره و روی نیست.

آری زرگر و گوهرشناس عالم امکان حق تعالی است و تنها اوست که می داند:

   *  فرق علی مرتضی علیه السلام با دیگر انسان ها چیست،   *   یک «یا الله» علی علیه السلام چه فرقی با «قرآن خواندن تمام عمر» من دارد؟  *    یک «ضربت شمشیر» علی علیه السلام در جنگ خندق چرا «افضل از عبادت جن و انس» است.  * حضور ولی خدا و حجت او بر روی زمین چگونه حافظ دیگر موجودات از بلعیده شدن توسط زمین و نابودی آنهاست و ... .

و اما فلسفه ی دیگر وجود انسان کامل:

اساساً وجود ولی خدا و انسان کامل بر روی زمین، ضرورتی انکار ناپذیر است؛ چرا که ظهور و بروز استعدادهای بالقوه ی انسان های دیگر و به فعلیت رسیدن آن استعدادها و شکل گیری انسان های خدا گونه ی دیگر [ اگر چه در رتبه ی اول نباشند] نیازمند به وجود الگوهای کامل و عملی در میان آنهاست. الگوهایی از جنس خودشان که علاوه بر الگو دهی به دیگران حجت خداوند متعال بر دیگران نیز باشند. به این معنی که بهانه ها را از دیگران ستانده و راه هرگونه تنبلی و ناامیدی را بر آنها ببندند به گونه ای که دیگر کسی نتواند بگوید : «مگر می شود خدا گونه بود؟!» یا «مگر وجود انسانی این چنینی بر روی زمین ممکن است؟!»

علاوه بر آنکه این الگوها، الگوهایی صامت و ایستا نیستند بلکه الگوهایی پویا و هدایتگرند؛ هدایت گر هر آنکس که خواهان هدایت و تجلی اوصاف زیبای الهی در خویش باشد.

پس بر اثر حضور معصومین علیهم السلام و به برکت وجود آنهاست که مومنین دیگر، تجلی یافته و متعالی می گردند؛

زیرا اگر ماه می درخشد نور خود را از خورشید دارد و اگر غذا خوش نمک و لذیذ است طعمش را از نمک دارد و یک لامپ روشن، نورش را از ژنراتور و کارخانه دارد؛

و صلحاء، عرفا، شهدا، صدیقین و متقین تربیت یافتگان مکتب ایشانند شاگردانی که بدون حضور استاد و بدون درک محضر او ایشان را یارای شاگرد اول شدن در مکتب انسان ساز اسلام نبود.

همچنین فراموش نکنیم: غرض حق تعالی از خلق عالم هستی حتی تنها با حضور اشرف انبیاء، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و یا هر یک از معصومین علیهم السلام محقق گشته و برحکمت او خدشه ای وارد نخواهد شد و در این میان من و تو  

خواه در مسیر باشیم و یا خیر؛ 

   انسان باشیم و یا انسان نما، 

   انسانی مزین به اوصاف الهی و یا حیوانی در کسوت انسان،   

 اهل بهشت باشیم و یا مقیم ابد در جنهم،

فرقی نمی کند و بر حکمت او خدشه ای وارد نخواهد گشت.

پس با تلاش و اراده از سوی خود و کسب توفیق و استعانت از سوی خدا و با گامهایی استوار در این مسیر و تنها به سوی او در حرکت باشیم و از رکود و ماندگی به شدت بهراسیم که:

«ماندگی، مردگی است».

 

والسلام

التماس دعا

 

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
درسهایی از رنگ
چهارشنبه 88 مرداد 7 , ساعت 8:19 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

رنگ

دنیایی را در نظر آورید که همه چیز آن از دم سیاه یا سفید یا زرد یا هر رنگ دیگری بود، چگونه دنیایی می شد؟ به یقین اگر نگوییم زشت، دنیای زیبایی نبود. تنوع رنگ ها یکی از جلوه های زیبای طبیعت و یکی از مخلوقات بزرگ خداست. پدیده ای که گاه بدون توجه به آن و کاربردهایش به راحتی از کنار آن می گذریم. اما نباید فراموش کرد که رنگ نیز مانند هر موجود دیگری دارای سخن ها و اندرزهاست.

بعضی از رنگ ها مظلومند، مثل رنگ سیاه که در برهه هایی از زمان مورد تحقیر و مذمت انسان ها قرار گرفته است. سیاه، رنگی است که به زعم برخی از آدم ها از آنجا که رنگ عزا و ماتم است رنگی بد و مطرود است، در حالی که این رنگ عامل بسیاری از زیبایی هاست. گاه وجود یک خال سیاه روی صورت انسان عامل زیبا شدن اوست.

دانه ی فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه    هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا؟

مؤمن نیز مانند خال سیاهی است که بر رخساره ای سفید می درخشد؛ زیرا بر اساس روایات مؤمن در هر گروه و قبیله ای که باشد باید از حیث رفتار و اوصاف حسنه به گونه ای باشد که از دیگران متمایز و شاخص باشد؛ کسی از او بهتر نباشد؛ در میان آن جمع با نور ایمان و عمل صالح خویش بدرخشد.

رنگ سیاه، ستار و پوشاننده است؛ هر نقص و عیبی را به راحتی می پوشاند و به تعبیری «ستارالعیوب» است؛ مؤمن نیز درس ستاریت را از او فراگرفته و عیوب برادران خویش را می پوشاند.

والبته مانند رنگ سیاه نباش که خیلی دیر عیبها و نواقص خویش را می نمایاند و هر چه با دستان کثیف به آن دست می زنی آلودگی ها را نشان نمی دهد؛ بلکه مانند رنگ سفید باش تا کمترین آلودگی روحی و تاثّر از رذایل اخلاقی -که بر تو وارد شد- دیده شود تا تو بتوانی نسبت به رفع آن اقدام کنی.

 و البته مانند رنگ سفید نباش که گاه لکه ای از آن بر روی پیشانی، صاحبش را انگشت نما نموده و شهره ی خاص و عام می گرداند؛ مومن شهرت گریز است و از آن بیزار.

و باز مانند رنگ سیاه باش که دارای هویت و پایداری است؛ زود تاثیر نمی پذیرد و زود تغییر ظاهر نمی دهد؛ مؤمن مستقیم و پایدار است؛ هر بادی او را به این سو و آن سو نمی کشاند.

و سفید نباش که کمترین عامل بر تو اثر گذاشته و اعتقاداتت را متزلزل سازد.

سبز باش؛ که فرح زا و آرامش بخش است. هر انسانی به تو نظر کند شاد شود و نه مانند رنگ های کبود که دل گیر و غمگین اند.

مانند «رنگ» نباش آن هنگام که بهانه ای است در دست عوام فریبان برای فریفتن ظاهربینان؛ آن هنگام که رنگ یاوری در برپایی انقلاب های رنگین و استعماری است؛ انقلاب های مخملین نظیر نارنجی، قرمز، سبز و ... .

رنگ یاوری بزرگ در تقابلات و جنگ ها بوده و هست. مانند رنگِ لباس ارتش هر کشور در بحبوحه ی جنگ، رنگ لباس فوتبالیست ها در زمین بازی و یا انواع تقابلهای دیگر میان انسان ها که وابسته به حضور رنگ و ایفای نقش آن هستند.

رنگ مکر و فریب نباش که با آن لاک پشتی به جای فولکس رنگ شده و یا گنجشکی به جای قناری؛ بلکه رنگ صداقت و یک رنگی باش که ظاهر و باطنت یک رنگ بوده و قابل اعتماد باشی.

رنگ گاه عامل خطا و اشتباه انسانها نیز بوده است آن هنگام که بر روی شیشه عینک آنها نشسته و همه چیز را با رنگ خاص دیده اند. سیاه، سبز و یا هر رنگ دلخواه!! دیگر؛ افرادی که دنیا، اطراف و حوادث را آنگونه که دوست دارند و نه آنگونه که هست می بینند. اینها خود فریباند و نا آگاه.

رنگین و ملوّن نباش که هر روز به رنگی باشی و بی ثبات.

 و البته مثل رنگین کمان زیبا باش و متقارن؛ طیفی از رنگ های زیبا که هر یک در جای خویش به کار گرفته شود یعنی: سیاه باشی و ستار و سفید باشی و حسّاس، سرخ باشی و شهادت طلب و ...یا هر رنگ دیگر آن گاه که لازم است.

بی رنگ باش مانند آب، بی رنگ در برابر خدا، و به مثابه آینه ای در برابر آن ذات بی همتا؛   تنها رنگی که در تو تجلی کند رنگ او باشد و بس.

رنگ در طول تاریخ عامل سوء استفاده ها  نیز بوده و هست. رنگ سیاه و یا سرخِ بدن عده ای از انسان ها موجب بروز تبعیض های نژادی، برده کشی ها، قتل ها و ظلم های فراوان بوده و هست.

همان رنگی که به فرموده ی قرآن کریم: برای تمایز انسان ها از هم و شناخت یکدیگر خلق شده و نه برای تبعیض و فخر فروشی و بهانه ای برای  این همه جرم و جنایت در طول تاریخ.

رنگ نیز سخن می گوید: رنگ قرمز گاه خبر از «تب» می دهد، رنگ زرد گاه حاکی از بیماری یا ترس است و .... .                        رنگ رخساره خبر می دهد از سرّ درون

رنگ سفید گاه فرستاده ی مرگ است؛ آن گاه که روی سر و یا محاسن انسان می نشیند؛ این رنگ می گوید:      «آماده باش دوره ی افول عمر آغاز گشته و در سراشیبی مرگ قرار داری».

البته برخی از آدم ها برای فریب خویش – و البته گاه به بهانه ی زیبایی– اقدام به پوشاندن این رنگ های سفید می کنند؛ آنها گمان دارند که با این عمل پیری و مرگ را از خود دور ساخته اند و واقعا جوان گشته اند!!.

گاه رنگ عامل معصیت و گناه است؛ آن هنگام که بر روی گونه ها و لبهای خانمی قرار گرفته و او قصد جلوه گری و خود نمایی در برابر نامحرمان دارد.

یکی از از اقسام رنگ نیز رنگ جماعت است رنگی که گاه خوب و گاه بد است؛ آنگاه که جماعت، جماعت اهل گناه است رنگ آن گمراه کننده و فاسد است و آنهنگام که جماعت، اهل بندگی و یکرنگی و عبودیت است رنگ آن رنگی زیبا و شایسته است؛ پس رنگ هر جماعتی زیبا نیست تا تو به بهانه ی:

خواهی نشوی رسوا ! همرنگ جماعت شو!

بخواهی به رنگ ایشان در آمده و خود را از عذاب الهی برهانی بلکه گاه نیز:

خواهی که شوی رسوا همرنگ جماعت شو.

برخی از رنگ ها در طول تاریخ ماندگارند؛ مثل رنگ سرخ شهادت که از هابیل تا حسین علیه السلام و از حسین علیه السلام تا کنون امتداد دارد.

وجود رنگ های مختلف لازمه ی خلقت است و وجود انسان های مختلف نیز لازمه آزمایش های الهی؛ رنگ، یکی از ابزارهای امتحان و آزمون الهی است چنانکه ذکر شد: –فخر فروشی و یا ظلم انسانهای سفید پوست در حق انسانهای رنگین پوست- .

اما بهترین و زیباترین رنگ، کدام است؟ رنگی که هیچ عیب و نقصی در آن راه نداشته و کاملترین رنگ باشد؟ سفید؟ سیاه؟ قرمز؟ و یا کدام رنگ دیگر؟  هیچکدام. زیرا چنانکه گفته شد: هر یک از این رنگها به جای خویش دارای اوصافی زشت و یا زیباست و هیچ رنگی کامل و مطلق نیست.

 بهترین و زیبا ترین رنگ، رنگ خداست؛ رنگ خدا بی رنگ و همه رنگ است؛ آنکه به رنگ او در آید زیباترین و کاملترین است و انسانِِ اینگونه، انسانی زیباست؛ زیرا که او زیباست و هر که به او شبیه گردد؛ بی تردید زیباترین است.

خداگونه شدن یعنی کامل شدن؛ یعنی واجد همه اوصاف زیبای حق تعالی گشتن و از اوصاف زشت دور شدن؛ یعنی انسان کامل.

پس بیاییم با تلاش و خودسازی، به اوصا ف الهی متصف گشته و در قالب زیباترین رنگ ها در آییم. انشاءالله- ا لتماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
روایتی زیبا(9)
دوشنبه 88 مرداد 5 , ساعت 7:37 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهَا تَبْکِی عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَى ذَلِکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ‏

خوشا به [صاحب] آن صورتی که خداوند متعال به آن نظر می فرماید در حالی که او به خاطر خوف از خدا

 و از گناهی که احدی جز خداوند متعال از آن اطلاع ندارد؛ می گرید.

( وسائل‏الشیعة    ج 15    ص 225)

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
درباره وبلاگ

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام

اکبر فرحزادی
نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم.
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 77 بازدید
بازدید دیروز: 126 بازدید
بازدید کل: 902853 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

سایت آزمایشی آرامش جاویدان [151]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
باطن بینی[4] . مرگ باوری[3] . حسین فخری[2] . خداگونه[2] . مبارزه با نفس[2] . موانع استجابت دعا[2] . نماز شب[2] . دانلود نوحه های مذهبی[2] . ولایت مداری[2] . مدیریت زمان[2] . آخرین فرصت[2] . اشعار زیبا[2] . بی نمازی[2] . شبهات عدل الهی[2] . دفع یک شبهه[2] . فلسفه خلقت[2] . فلسفه خلقت انسان . فلسفه وجود شیطان . قلب عاشق . قیام عاشورا یا مکتب عاشورا؟ . کثرت سجده . کفارات گناه . کنترل نفس . کوتاهی عمر . گشت نامحسوس . گناه بزرگ . گناه مبتلابه . لباس شهرت . لباس کفار . لبه پرتگاه . لقمه حرام . لنزهای رنگین . لنزهای زیبا! . لینک دانلود کتاب ثواب الاعمال . دنیا شناسی . دنیای ما . دو روی زیبایی . راه رسیدن به خدا . رنگ جماعت . رنگ خدا . رنگ سبز . رنگ فریب . رنگ ماندگار . زرف نگری . زنان و اسلام . زندان یا دانشگاه؟ . زیبا ترین پیامک! . ژرف اندیشی . سرسره . سطحی نگری . سقوط بزرگان . سکوی پرتاب . شاهدان اعمال . شبهات قرآنی . شبهات مربوط به حقوق زنان . شبهان اعتقادی . شبهای پیشاور . شدت عذاب در قیامت . شرابخواری . شعر . شعر در مذمت دنیا . شعری زیبا . شعری نو . ضرورت حجاب . ظاهر بینی . ظاهر و باطن . ظلم ستیزی . عاشورایی . عاقبت بخیری . عبرتها . عدل الهی . عذابها . عذابهای بی نمازان . عشق الهی . عشق الهی به بندگان . عفت و پاکدامنی . علم بهتر است یا ثروت؟ . عمر خاک طلا . عوامل استجابت . عیبجویی . غض بصر . غفلت . غفلت از شیطان . فریبای صادق . فضیلت سجده . فضیلت شیعه . فضیلت صلوات . پاسخ به شبهات . پای لنگ . پذیرش خطا . پرستاران . پرواز آخر . پیرامون چشم . پیراهن عثمان . پیراهن فریب . تابلوهای نفیس . تاثیر گناه در دعا . تبعیت از اکثریت . تجسس . تجسم اعمال . ترور شخصیت . تسویف . تفاوت زنان و مردان . تماثیل . تمثیلات . تمثیلها . تمثیلها و حکمتها . تمثیلی از زمین . تمثیلی زیبا . توبه . توجه به همنوعان . تولدی دیگر . ثواب مریض داری . چرا دعایها مستجاب نمیشه؟ . چشم چرانی . چشمان من . حب دنیا . حجت خدا بر انسان . حزب باد . حسن خلق . اشعار زیبا(2) . اشعار ناب . اشک بر امام حسین علیه السلام . اشک خوف . اصرار در دعا . المراجعات با ترجمه فارسی . انتفاضه . اندرز در همه چیز . انواع امتحان . انواع تولد . انواع عذاب شرابخوار . انواع میز . اهمیت تاریخ . اهمیت وضو . اوقات استجابت دعا . اولین گریه کننده بر علی علیه السلام در امت اسلام . با سرعت بسوی... . باران با ترانه . باز باران . آداب و شرایط دعا . آفات زبان . آقا الاغه! . آمریکا شناسی . آنگاه هدایت شدم . آینده نگر . احترام به والدین . از کدام تبار؟ . استدراج . استفاده از عمر . استفاده از قرآن . اسلام دین حزن! . اسم های بی مسمی . اشعار حکیمانه . بحران اتلاف عمر . برنامه ریزی . بسیار زیبا . به بهانه انتخابات . بهره برداری از قرآن . آب گون . آثار خوف از خدا . آثار سجده . آثار عجیب زیارت عاشورا . آثار مدگرایی . آخرین پرواز . مراقبه . مردم فلسطین و .. . یأس از رحمت . یاد مرگ . یاس از رحمت الهی . یک شرط آمرزش گناهان . در مورد نگاه . درسهایی از درخت . درسهایی از سدّ . نماز مقبول . نمازهای پنجگانه . نواقص العقول . نوشدارو . هدف شناسی . هویت . وجود غرایز، خوب یا بد؟ . ورقه ها بالا . ورود اجباری به بهشت . موجودی با اهمیت . موجودی با هوشتر از انسان . موجودی کوچک و خطرناک . مورچه عجیب . موی صاف . موی مجعد . میز ریاست . میزان خوف و رجا . نامه اعمال . نظام احسن . نقش غرایز در انسان . نقصان عقل زنان . نکته ای اخلاقی . نماز با توجه . مباهات خداوند به چه کسانی؟ . مثالی زیبا . مجالس عروسی . محب اهل بیت . محب علی . محبت الهی . محبت اهل بیت . محبوب واقعی . محرم . مد . مدگرایی . مدگرایی افراطی . خود شناسی . خوش سابقه بدعاقبت . خوف الهی . داستان . داستان پرواز . داستانها و اندرزها . حسینیان و یزیدیان . حضور قلب . حضور قلب در نماز . حق بینی . حق مداری . حیوانی عجیب . مرگ در عسل . مرگی شیرین! . مشکل گشایی . معرفت اهل البیت . معرفی دنیا . معلم اخلاق . معنای اخلاص . معنای حقوق بشر آمریکایی . معنای قرب الهی . معنای واقعی لبیک یا حسین . معنای واقعی هل من ناصر ینصرنی . مقام رضا . مناظره . مهار نفس . مهمترین امتحان . موانع استجابت .
نوشته های پیشین

مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اسفند 89
بهمن 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
شهریور 89
مرداد 89
تیر 89
خرداد 89
اردیبهشت 89
فروردین 89
اسفند 88
بهمن 88
دی 88
آذر 88
آبان 88
مهر 88
شهریور 88
مرداد 88
تیر 88
خرداد 88
اردیبهشت 88
فروردین 88
دی 90
آبان 90
فروردین 91
لوگوی وبلاگ من

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
لینک دوستان من

همفکری
جبهه وبلاگی غدیر
عاشق آسمونی
وبلاگ گروهی فصل انتظار
(( همیشه با تو ))
لحظه های آبی
ترنم یاس
بسیجی 57
اقلیم پارسی
بتلیجه (روستای نمونه ی ایثارگری)
.:: بوستان نماز ::.
دست خط ...
لنگه کفش
شین مثل شعور !
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
زمینیان آسما نی
همنشین
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
انتظار
سوال امتحانی،طرح درس ،بانک مقالات،آموزش دروس
رهایی
نذر آقا
ارایه کننده بهترین میزبانی و دومین ...
منتظر ظهور
شکوفه نرگس
جاده های مه آلود
● بندیر
سجاده ای پر از یاس
خورشید پنهان
د نـیـــای جـــوانـی
نهان خانه ی دل
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
شاعرانه 2
سرای اندیشه
TOWER SIAH POOSH
خاکستر سرد
سیب خیال
آخرین روز دنیا
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
مهر بر لب زده
امُل جا مونده
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
عــــــــــروج
****شهرستان بجنورد****
فروش اینترنتی پارانتز
شب و تنهایی عشق
حامیان گفتمان امام و انقلاب
آقاشیر
دانلود بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل
کامپیوتر+ اینترنت+ فن آوری اطلاعات+ آموزش
عشق در کائنات
سروش دل
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
شلمچه
فریازان...faryazan
امام مهدی (عج)
محفل یاران
.:: اســــوه هــــا ::.
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
خبر روز
.:: رویش عشق::.
قدرتمندترین وبلاگ دانلود
یادداشتها و برداشتها
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
جاده مه گرفته
طریق یار
گل نرجس
مستانه
خلبان
*اسرار موفقیت*

حقوق دانشگاه پیام نور ایلام(ادرس جدید سایت http://lawtoday.ir/)
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
ما و دلاوران
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
سلام شهدا
شهسوار دل
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
برای اولین بار ...
تمهیدات
ایحسب الانسان ان یترک سدی
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
چهل منزل تا اربعین
۞ مرکز دانلود ایرانیان ۞
پاک دیده
شجره طیّبه
آدمکها
جاء الحق و زهق الباطل
نور
لاله های ملکوت
نسیم یاران
ترنم نور
توشه آخرت
حرف دل
نشانه
Manna
...ترنم...
آواز پرجبرئیل

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
سلام
عطش
☻♣♥ محمد قدرتی Mohammad Ghodrati ☻
عکس
بچّه شهید (به یاد شهدا)
دختر زمستان
بچه های باخرز
شهدای دفاع مقدس
تنها بیاد تو
خاکم سوادکوه
غروب آرزوها
جهاد همچنان باقی است
جبهه فرهنگی امام روح الله
پری برای پریدن
optima
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
ماه و مهر
چفیه
COMPUTER&NETWORK
پردازشگر
بشکاف
صدای من
خط سوم
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
احساس با تو بودن
کرانه های آسمان
آسمان شهادت
ܓܨ*..اگه باحالی بیا تو..*ܓܨ
خیبر
این نجوای شبانه من است
رهاتر از پرنده
جمعه های سوت و کور
مُنیف
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
Ask quran
دوستان برای تعجیل در ظهور امام زمان در طرح صلوات شرکت کنید
محراب
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
الا بذکر الله تطمئن القلوب
دست نوشته های یک گل پسر چشم انتظار
پایگاه اطلاع رسانی محمد رضا آقابیگی
وجنات تجری من تحتها الانهار
طلبه های ونوسی
* روان شناسی ** ** psycology *
دسته سومی ها
مرصاد
کتابدار فردا
همکلاس
ساعت به وقت کربلا
گروه فرهنگی سردار خیبر
پرواز تا اوج
دکترمحمدحسین احمدزاده
سوادکوهی ریکا
خبرروز
خلوت من
من و افکارم
دل نوشته های هدهد سرگشته
حدیث عشق
نگاهی دیگر
دانستنی های از مسایل جنسی؟ چرا اینجوری؟
سنگر
*ستاره ی سرخ*
عطر حضور
وبلاگ مرزداران عشق(ایران)
ناجی
فرشته ی عشق و زندگی
سودابه
عدالت جویان نسل بیدار
.
مرامنامه عشاق
صل الله علی الباکین علی الحسین
شبکه خبری وآموزشی صنعت مرغداریpersianpoultrynews
عشق؛خدا؛پدر؛دوست دارم؛هدیه؛گل؛یادگاری؛عشق علی؛شادی
پر شکسته
زورخانه باباعلی
خورجین عشق
هاله
سکوت عشق
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
کبو ترانه .... تا بام ملکوت
در پناه آسمون
مهدویت و انتظار
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
فاو
عشق سرخ
دوزخیان زمین
vagte raftan
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
حب الحسین اجننی
شاد بودن و شاد زیستن
محمد شادانی
احساس ابری
شیدایی
mansour13
افق بیکران روح من
پرسپولیس
روان شناسی کودک
*آوای ققنوس *
یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی
شش گوشه
آرزوی وصــــــال
بنام خدا وسلام
السید عباس الموسوی
نسل کوثر ـ در پرتو ولایت
عطاری عطار
جمهوریت:اخبار داغ ، مقاله ، مصاحبه ، عکس ، کاریکاتور و طنز سیاسی
نان ، عشق ، موتور هزار
دانستنیهای ایران زمین
طهور
.:: گاواره ::.
صادقانه برای خواهرم
دنبال عدالت
عا شقان وهواداران استقلال
ناگفته های آبجی کوچیکه
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
شراب فرقت
یاسوج عــــشقـــــولـــــک
آهــــــــــــــــــــاوران
یا زهرا(س)
پری دریایی
دیوونه بازی
رد پای . . .
شبکه خبری بندیر
سلام بر عزیز دل حیدر
بچه های کوچه خاطره
امیدزهرا omidezahra
تعقل و تفکر
آزاد راه
ESPERANCE
هامون و تفتان
صبح دیگری در راه است ....
شلوق پلوق
ونسان ونگوگ
دوستانه
منتظر بیداری
PATRIS
دانلود ، ترفند ، برنامه ، بازِِی ، آهنگ ، کلیپ ، عکس،داستان
حرف های قشنگ
گل پیچک
مشق عشق
صحن دفتر دلم
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
یا قدس نحن قادمون
اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی
همسفر عشق
راهنما
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
دکتر علی حاجی ستوده
معنای زندگی
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
عسل بانو و نازدونش
عمو اکبر
فرشته سیاهپوش
شاهد
سمپادیم - عاشق ورزش
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت مولانا امیر المونین (ع
شعر سنگ مزار
سیر و سلوکی در اسلام و دیگر ادیان
حاج آقا مسئلةٌ
تنها
راه را با این می توان پیدا کرد
انا مجنون الحسین
kaveh
سرزمین انتظار
سلام میرودپشت
دوستی
اشعار و داستانهای عاشقانه
رویای زیبا ...
بازمانده تنهای تنها
نسیم وحی
الموت الاسرائیل
حســرت پـــرواز
دولت عشق
چشم
زنان در جهان
مریم
حقیقت بهائیت
او خواهد آمد
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نگاهی دگر به عاشورا
یک حدیث ناب
شعری زیبا به مناسبت محرم
سبک زندگی
تحزب یا تهذب؟
نیمه پر لیوان یا نیمه خالی؟
من کیستم؟
تفاوت
خداحافظ ای ماه رمضان!!
خبری مهم
[عناوین آرشیوشده]