بسم الله الرحمن الرحیم
کفارات گناهان
یا
از بین برندگان گناه (3)
صلوات
یکى دیگر از کفارات گناهان ذکر «اللهم صل على محمد و آل محمد» است.
امام رضا (علیه السلام) مىفرماید
مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ
الذُّنُوبَ هَدْما
کسى که قادر نیست بر (بدست آوردن) آنچه که گناهان او را از بین ببرد پس، بر محمد
زیاد صلوات بفرستد زیرا که صلوات گناهان او را نابود مىکند.
(بحارالأنوار 91 47 )
در فضیلت و آثار صلوات بر پیامبر و خاندان او روایات بسیارى در دسترس مىباشد که حدیث فوق تنها یکى از آنها مىباشد.
پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مىفرماید:
هر که بعد از نماز صبح یکصد مرتبه صلوات فرستد، خداوند او را از آتش جهنم حفظ
مىنماید.
در روایت دیگر است که حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: در شب معراج وقتى که به آسمان رسیدم، ملکى را دیدم که هزار دست داشت و در هر دستى هزار انگشت و مشغول بود به حساب کردن و شمردن با انگشتانش، از جبرئیل پرسیدم که این ملک کیست؟ فرمود: این ملکى است که موکل بر دانه هاى باران است و تعداد قطرات آن را حساب مىکند. پس من به آن ملک گفتم :آیا مى دانى که از ابتداى خلقت تا کنون خداوند چند قطره باران بر زمین فرستاده است؟ گفت: بله سوگند به آن خدایى که تو را به حق فرستاد نه تنها مىدانم که چند قطره نازل شده است بلکه به تفصیل مى دانم که چند قطره به دریا وچند قطره در بیابان وچند قطره در ساختمانها و ........افتاده است (حضرت فرمود: من تعجب نمودم از قدرت او ) سپس او گفت: اى رسول خدا با این همه قدرتِ حفظ که دارم ولى از حساب کردن یک چیز عاجزم!....هر گاه قومى از امت تو در جایى حاضر مى شوند و هنگامى که اسم تو برده مى شود، صلوات مى فرستند، من قدرت ندارم که ثواب آنها را شماره نمایم .!!
صلوات بر محمد آل محمد فراموش نشود.
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
بسم اله الرحمن الرحیم
لطفا تا آخر با دقت بخوانید.
فرزند «شیطان»
در جلسه بودیم که یکی از اعضای جلسه به بقیه بشارتی داد !
بشارت او این بود که یک برنامه جدیدی بدستش رسیده و می خواهد آن را از طریق « بلوتوس» برای دیگران ارسال کند ، همه ی آنهایی که موبایلشان دارای این امکانات بود شادمان و خوشحال ، گوشی ها را از جیب درآورده و منتظر گشتند . فرستنده دگمه ی مربوط را زد و جمع کثیری با بدست آوردن آن برنامه ، مشغول استماع و لذت بردن از محتوای آن ، ( البته بین پرانتز عرض کنم : اینکه چه بلایی سر جلسه و موضوع آن آمد مورد بحث نیست زیرا خود خواننده می داند که چه اتفاق افتاد!) و من که گوشی ام فاقد این امکانات بود به او گفتم: گوشی خودت را بده تا من نیز این برنامه را گوش دهم او نیز ضمن ادای این جمله که « اگر شنیدی و حالی پیدا کردی التماس دعا !! » گوشی را به من داد و من نیز مشغول شنیدن آن شدم .
برنامه با آهنگی حزین که معمولا در خصوص برنامه های معنوی به کار گرفته می شود آغاز می شد و ظاهر آن اینگونه بود که مادری در خصوص فرزند شهیدش و کمالات و ارزشهای او به ذکر خاطرات می پردازد ، خو ب طبیعتا هر کسی در ابتدا گمان می برد که برنامه ای معنوی است که در منزلت شهداء ساخته شده است .
ولی ..... هنوز چند جمله ای نگفته بود که دنیا در برابر چشمم تیره و تار شد و خشم بر همه ی وجودم مستولی گشت، جریان از این قرار بود که برنامه ی مذکور در مورد خاطرات ساختگی یک مادر در مورد فرزند معتادش ! بود که سازندگان کثیف و رذل این برنامه، آن را در قالب ذکر شده ارائه کرده بودند . اینکه محتوای جملات و مشروح آن چه بود ، نکته ای قابل ذکر و دارای اهمیت نیست و نیز آنچه مهم است نفس این عمل و ساختن چنین برنامه هایی نیست ! چرا که دشمن مترصد هر گونه فرصتی برای ضربه زدن به ارزش های و مقدسات ، باورها و اعتقادات ماست و این گونه اقدامات از سوی او چیز تازه و عجیبی نیست بلکه مهم این مطلب است که::
چرا باید افرادی که خود از صنف متدینین و معتقدان به آموزه های ارزشمند و بی بدیل اسلامند نا آگاهانه، خوش بینانه و سطحی نگرانه اقدام به توزیع این گونه برنامه ها و انواع دیگر آن (در قالب جوک ها و لطیفه ها و از طریق پیام کوتاه ، بلوتوس و... ) نمایند؟!!.
بله هنگامی که من متوجه فضا و محتوای اصلی این برنامه شدم به شخص فرستنده و بشارت دهنده ! اعتراض نمودم و گفتم: «پخش این برنامه خطاست و حتی می توان با دلیل اثبات کرد که خلاف شرع نیز می باشد زیرا در این برنامه به تمامی شهداء و خانواده های شریف ایشان و نیز همه ی متدینین نماز شب خوان ها و اهل مسجد و.... اهانت های زیرکانه – و البته بی شرمانه ای شده است و..... ولی متاسفانه او در پاسخ گفت: «خیر منظور این برنامه آن نیست که شما تصور کرده اید و این تنها یک طنز ! است و ما قصد اهانت به مقدسات ، ارزشها و .. را نداریم!» .
غصه ی من بیشتر به این خاطر بود که صاحب این سخنان ، خود یک نیروی ارزشی ، عالم و تحصیل کرده بود .
بگذریم؛ این موضوع بهانه ای شد تا به موضوع مورد نظر بپردازم موضوعی به نام «ترور» ، لغت TERROR در زبان انگلیسی به معنای « وحشت » « ترس شدید» و نیز « بچه شیطان» استعمال می گردد . و چه خوب معنایی است معنای « بچه شیطان » .
البته ترور در عرف کنونی به معنای کشتن آدمها از طرق غیر قانونی است و بیشتر در زمینه مسایل سیاسی بکار می رود ، کشتنی که موجب ایجاد وحشت و ترس در مردم می گردد.
ولی غرض نگارنده از این سطور ، این نوع ترور نیست بلکه غرض، کشتن از نوع دیگری است . نابودکردن ، له کردن ، از ارزش انداختن و..... که شاید بتوان برای اکثر این مصادیق عنوان « ترور شخصیت » و « ترور مکتب و آرمان ها » را در نظر گرفت .
آری یکی از مهمترین ترفندهای شیطان و دشمنان تعالی انسان بهره گیری از این نوع ترور است. آنجا که کشتن مادی و نابودی جسم برای آنها مقدور نباشد و یا هزینه های – مادی یا روانی- زیادی را در پی داشته باشد یکی از بهترین و کم هزینه ترین و البته پرسودترین راهها ترور شخصیت، آرمان و مکتب انسانهاست .
این ترفند از راه های زیادی قابل اجراست . بهره گیری از رسانه های صوتی ، تصویری ، مکتوب و نیز سخنرانی ها ، پیامک ها ، بلوتوس ، اینترنت و همچنین به اشکال مختلف مانند تحلیل علمی ، نقد ، طنز ، کاریکاتور ، داستان ، جوک و....
و چنانکه در جنگهای نظامی اگر توانستی فرمانده دشمن را کشته و یا اسیر سازی در واقع پیروز و فاتح گشته ای و اگر توان کشتن نداشتی ولی موفق گشتی که او را از وجهه انداخته و در نزد نیروهای زیر دست دون و خفیف و فاقد ارزش سازی باز هم فاتح و پیروز میدان خواهی بود .
ترور شخصیت یک ترفند بسیار موفق و کارآمد و البته قدیمی و تاریخی است به گونه ای که در همه اعصار و ادوار تاریخ با اندکی تفحص می توان نمونه های بارزی از آن را یافت . برای مثال در زمان امیرالمومنین علی علیه السلام هنگامی که اهل شام خبر ضربت خوردن حضرت را در محراب مسجد کوفه شنیدند ، با تعجب گفتند « مگر علی علیه السلام نماز می خواند» و این تعجب آنها و این جمله به خوبی حاکی از تاثیرات مخرب تبلیغات معاویه و عمرو عاص بر علیه آن حضرت است تبلیغات مسمومی که امروزه از آن به « ترور شخصیت » تعبیر می کنیم .
یک نمونه از اقدامات معاویه این بود که ، برّ ه های کوچک را به کودکان معصوم هدیه می داد تا آنها هنگام رشد با این برّه ها انس و الفت یابند و هنگامی که کاملا به آنها دل بسته و مانوس می شدند آنها را از کودکان جدا می ساخت و به آنها می گفتند « علی اینگونه دستور داده است» و بدین گونه ضمن تخریب شخصیت آن حضرت علیه السلام ، بغض او را در دل این کودکان نهادینه می ساختند .
و فراموش نمی کنیم که در زمان انقلاب چه تهمتها و نسبت های ناروایی به شهید بزرگوار دکتر بهشتی زده شد و چگونه شخصیت او را در نزد دوست! و دشمن له کرده و از ارزش انداختند به گونه ای که پس از ترور او و شهادتش امام خمینی (ره) با جمله ی معروف خویش مبنی بر اینکه « بهشتی مظلوم زیست؛ مظلوم مرد و.....» پرده از اوج این تخریب ها و ترور شخصیت برداشتند .
چه بسیار فیلمها و کارتونها ی کودکانه، مستند سازی های ساختگی و ..... اقدامات دیگری که جهت « ترور مکتب و آرمان های اسلامی » ساخته نشده است. زبان فیلم و تصویر زبانی بسیار تاثیر گذار – مثبت و منفی– است برای نمونه هنگامی که قوم یهود به آمریکا وارد شدند در نزد بسیاری از مردم آمریکا منفور بودند به گونه ای که در لسان مردم از آنها با عنوان «موش» که سمبل کثیفی و خساست بود یاد می شد؛ ولی هنگامی که سرمایه داران صهیونیست مسلط بر آمریکا و رسانه ها و صنایع فیلم سازی آن شدند حتی در قالب همین کارتون ها ی کودکانه آنگونه به شخصیت پردازی های هنرمندانه از « موش» پرداختند که نقش قهرمان اصلی بسیاری از کارتونهای آنها را موش ایفا می نمود ، کارتون میکی ماوس ، تام و جری از این نمونه کارتونها هستند.
و یکی از مهمترین و تاثیر گذار ترین ابزار در دنیای کنونی بهره گیری از صنعت پیام کوتاه و بلوتوس است . به گونه ای که در زمانی بسیار اندک یک جوک ، یا فیلم و تصویر بین ملیونها نفر توزیع و دانسته و ندانسته بر افکار آنها تاثیرات خود را می گذارد . روش بسیار کارآمد ، سودآور سریع و کم هزینه . به گونه ای که بسیاری از ما هنگامی که یک جوک از طریق پیام کوتاه برایمان می رسد ، بدون هیچ گونه تاملی در محتوا و پیام های نهان و در پشت پرده آنها ، آنها را برای بهترین دوستان و نزدیکانمان ارسال می نماییم !
بدین گونه هم شرکت های مخابرات سود گزافی بدست می آورند و هم بدون هیچ هزینه ای برای سازندگان این پیامک های مخرب و جهت دار ، آنها را در جهت منافع در پس پرده خویش که همان ترور شخصیت ، مکتب ، آرمان و ارزشهای انسانهاس یاری می نماییم.
در انتها به یک نمونه ی تاریخی دیگر از این ترفند اشاره می کنم و تشخیص مصادیق سره از ناسره را در زمان کنونی بر عهده ی خود خوانندگان محترم وا می نهم:
بنا بر بعضی نقلها ملا نصر الدین یکی از شخصیتهای مبارز ترکیه بر علیه استعمار انگلیس بود و استعمار پیر برای مبارزه با او چاره ای جز در ترور شخصیت او در نزد مردم نداشت لذا جوک ها و لطیفه های بسیاری با نام ملا نصر الدین ساخته و در بین مردم پخش شد و نتیجه ی این ترور این شد که این شخصیت مبارز در ذهن مردم تبدیل به یک شخصیت فکاهی ، کم عقل و کم شعور شد. حال قضاوت با شما ، آیا ما نیز دانسته یا نادانسته با این گونه اقدامات ، هیزم در آتش برافروخته از جانب دشمنان نمی ریزیم؟ آیا می توانیم از عهده پاسخگویی حضرت حق تعالی در محکمه عدل الهی برآییم؟ آیا اکنون به خوبی معنای « بچه شیطان» برایمان روشن نیست؟ در آخر به آیه شریفه ای اشاره می نمایم که اگر همه به مضمون آن عمل کنیم انشاء الله از بسیاری از خطاها در امان گشته و استوار و هدایت یافته ، به سوی تعالی خویش ، قرب الهی و آرامش جاویدان در جوار حق تعالی حرکت نماییم.
قران کریم می فرماید :
لا تَقفُ ما لیس لکَ بِه علمٌ- « از آنچه بدان علم نداری تبعیت مکن »
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز می فرماید :
مَن اَذاعَ فاحِشَةً کانَ کَمُبتَدَئِها - «هرکه خبر عمل زشتی را اشاعه دهد مانند شروع کننده ی آنست.
والسلام علی من اتّبع الهُدی
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
آنچه باید یک زن در مورد نظرات اسلام در مورد زنان بداند.
لینک دانلود کتاب «نظام حقوق زن در اسلام»
شهید مطهری
با قلم word
راهنما: روی جمله لینک کلیک نمایید
روی دکمه Free user کلیک نمایید
اندکی صبر و کلیک روی کلمه download
لطفا در صورت دانلود نشدن اطلاع دهید.
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
کفارات گناهان
یا
از بین برندگان گناه (2)
ذکر«بسم الله الرحمن الرحیم»
یکى از کفارات گناهان گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
چون روز قیامت مىشود به بندهاى امر مىشود که وارد آتش جهنم شو، چون او نزدیک جهنم مىشود (طبق عادت خود در دنیا) مى گوید: «بسم اللّه الرحمن الرحیم» و سپس پا در دوزخ مىگذارد،- وبه برکت این ذکر- آتش جهنم هفتاد هزار سال از او دور مىشود.
در روایتى دیگر آمدهاست:
«چون بنده خدا را پاى میزان حاضرمىکنند و نامه اعمال او را در حالى که مملّو از افعال و کردار زشت اوست به دست او مىدهند در حین گرفتن نامه، بنابر عادتى که در دنیا داشته مىگوید «بسم اللّه الرحمن الرحیم» و نامه اعمال را به دست مىگیرد، چون نامه را باز مىکند آن را سفید مىیابد و مىبیند که چیزى در آن نوشته نشدهاست به فرشتگان مىگوید: در این نامه که چیزى نیست تا بخوانم، فرشتگان مىگویند: در همین نامه تمام اعمال بد تو نوشته شده بود، امّا به برکت و میمنت بسم اللّه الرحمن الرحیم تمامى آنها محو گشت»
«پس بیاییم در همه حال با یاد خدا و ذکر او کارهایمان را آغاز کنیم»
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
پیش از مرگ سهراب
روز پر کاری داشتم و بسیار خسته بودم، سر دردی خاص داشتم و قدرت بینایی ام اندکی تحلیل رفته بود. چشمم مقداری تار می دید، اولین بار بود که اینگونه شده بودم با خود گفتم: عوارض خستگی و کار زیاد است، بدون آنکه شام بخورم به رختخواب رفتم تا بلکه با اندکی استراحت و خواب سر دردم خوب شده و صبح سر حال و آماده، به دنبال کارهای خود بروم. صبح از خواب برخاستم ولی گیجی و سردرد شب گذشته همچنان باقی بود. تاری چشمم نیز از بین نرفته بود. مسئله را جدی نگرفتم. یک هفته گذشت ولی مشکل همچنان ادامه داشت؛ بالاخره تصمیم گرفتم سراغ یک پزشک بروم و ... .
دنیا در نظرم تیره و تار شد، دیگر بقیه ی صحبت های او را نمی فهمیدم یعنی ممکن نیست اشتباهی شده باشد؟ شاید «عکسها» عوض شده و مربوط به شخص دیگری باشد؟ شاید نظر پزشکان دیگر این نباشد؛ شاید در خارج از کشور درمان من ممکن باشد و ... . به چند پزشک دیگر مراجعه نمودم و همه ی «شایدها» منتفی شد. دیگر تردیدی نبود؛ آری «تنها یک ماه» فرصت داشتم!.
چه باید می کردم؟ خیلی ترسیده بودم؛ در گوشه ای خلوت به شدت گریستم. تمام آن دنیای زیبایی که داشتم به ناگاه رنگ عوض کرده و گویا گرفتار زلزلهای ویرانگر شده و زیر و رو گشته بود. دیگر این دنیا، دنیای پیشین نبود، دیگر زیبایی های آن در نظرم زیبا نمینمود.
دلبستگیها، لذّتها، علائق و وابستگیهایم همه و همه رنگ عوض نموده و تغییر کرده بود. دیگر از لذایذ قبل لذّتی نمیبردم. دل خوشیها، دل مشغولیها و علائق دیگران نیز گاه در نظرم مسخره، گاه کودکانه و گاه حقیر و کوچک جلوه مینمود. دنیای با ارزشِ دیروز، امروز در نظرم دیگر هیچ ارزشی نداشت و اهداف دنیویام دیگر برایم بهایی نداشت.
نگاهی به اعمال گذشتهی خود نمودم؛ هیچ چیز با ارزشی در زندگی خویش نیافتم. عمر خود را صرف چه چیزهایی نموده بودم؟!! چقدر «کارِ نکرده » که داشتم!؟. چقدر «کارِ انجام شده» که پرونده ام را سیاه نموده و اکنون موجب وحشت و اضطرابم گشته است!؟. چقدر «حق الناس» که بر گردن گرفته و چه «ناسپاسی ها و سرکشی ها»یی که در برابر خداوند نکردهام!!
آه، چقدر خسته و فرسودهام، به راستی چرا اینقدر «مرگ» را از خود دور می دیدم؟!. مرگی که اینقدر به من نزدیک بود و از شدت نزدیکی آن را نمی دیدم!.
آیا اکنون دیر شده است؟ آیا در این وقت اندک میتوان کار مفیدی انجام داد؟ میتوان خطاهای گذشته را جبران نمود؟ آیا «او» از «من» میگذرد؟ آیا پشیمانیِ الآن من، سودی برایم خواهد داشت؟ شنیده بودم که توبهی دَم مرگ، توبه از ترس مرگ است و توبهی واقعی نیست و از همین رو [نیز] پذیرفته نمیشود؟.
خیلی وحشت کردم و کاملاً ناامید شدم. خود را به شدت شماتت نمودم که چرا پیش از این به این چیزها فکر نکردهام؟ چرا واقعیتی اینچنین جدی و غیر قابل انکار، در زندگیام آن قدر کم رنگ و حتی بی رنگ بود؟!. حتی اگر مرگم در سن جوانی [بیست و دو سالگی] نیز نمیرسید؛ مگر بالاخره روزی عمرم به سر نمیآمد و با این واقعیت بزرگِ زندگی، روبرو نمیشدم؟.
پس چرا؟ واقعاً چرا این قدر غافل و بی توجه به آن بودم؟ نمیدانم و اکنون هر چه میاندیشم نمی توانم علت این همه غفلت را بیابم. اکنون برایم بسیار عجیب است؛ مگر میشود انسان اینقدر از مرگ غافل بوده و به آن توجه ننماید و ...؟!!.
سر انجام به خود آمده و با خود گفتم: به «او» میگویم:
«هر چه بوده و هر چه هستم تو را بندهام، [ اگر چه شرمندهام؛] و در این واپسین لحظات عمر خویش تنها به تو دل بستهام، تنها از تو مدد و یاری جسته و به تو امید بستهام، مرا یاری فرما».
می دانستم که خیلی رئوف و مهربان است و خودش فرموده که: «تنها کافران از رحمت او مایوس باشند». شکر خدا را به جا آوردم که لااقل کافر نبوده و به او ایمان دارم. لااقل نمازهای خود را ]ولو دست و پا شکسته]، خوانده ام و الحمد لله که عشق و محبت اهل بیت نبی مکرم اسلام(ص) در دلم جا دارد؛ به اشکهایی که در مصیبت سالار شهیدان از چشمانم جاری گشته امیدوار شده و ... .
با روحیه ای تازه و مضاعف، یاس و افسردگی را از خود دور ساختم و امیدوارانه شروع کردم؛ شروعی تازه، شروعی با چشمان کاملاً باز و بیدار....
== 0 == 0 ==
به راستی اگر تنها یک ماه دیگر زنده باشیم چه میکنیم؟ بی تردید زندگی انسان 180 درجه تغییر جهت داده و تغییرات عمدهای در زندگی او رخ میدهد. تغییراتی نظیر این که خواب و خوراکمان اندک میشد، تلاشهایمان فراوان، وصیتنامهها نوشته و آماده، مرگ باوری در حدّ اعلا و ... دیگر نمازهایمان اینگونه بی توجه نبود؛ حضور قلب در حد بسیار بالا، تضرع و التجاء به خداوند، فراوان و ... .
از خطاهای دیگران به راحتی میگذشتیم؛ از کسی چیزی به دل نمیگرفتیم؛ دیگر کینه و حسادت در دل ما جایی نداشت. آتش انتقام و حسادت در دلهایمان شعلهور نبود؛ محبتورزی به دیگران فراوان و با همه وجود میشد؛ سختیهای زندگی برایمان سخت نبود؛ میزان تحمل و شکیباییمان در برابرآنها بسیار میشد؛ دیگر غفلت و بیتوجهی در زندگی ما کمرنگ گشته و این قدر موجب خسارت نمیشد؛ لذایذ زندگی تنها در لذایذ مادی خلاصه نمیشد؛ دیگر «اتلاف عمر» نداشتیم، «اهداف پست مادی» تمام زندگی ما را پر نمی نمود؛ از لحظات عمر درست و زیبا بهره می بردیم؛ «حق الناس»ی بر گردن نداشتیم تا بخواهیم از شر آن خلاصی یابیم؛ کارهای جا مانده را به فردا موکول نمی کردیم.... .
«آیندهنگری» ما به گونهای دیگر بود؛ «ساختن خانه آخرت» آیندهی ما بود و دنیا و آنچه در آن است دیگر در آیندهگری ما جایی نداشت.
باز هم حرص و طمع داشتیم ولی نه در خصوص مادیات بلکه تمام حرص ما در جمعآوری توشه برای آخرتمان بود؛ کارهای خیر یکی پس از دیگری زندگی ما را پر می ساخت و کارهای شر هیچ راهی در زندگی ما نداشت. زندگی رنگ دیگری داشت و در همین چند روزهی دنیا خلاصه نمیشد و حتی این چند روزهی دنیا را اصلاً جزء زندگی خود محسوب نمیکردیم!. خلاصه آنکه:
عشق و محبت، صفا و صمیمیت، یکرنگی و صداقت، درستی و امانت، مواسات و اخوت و ... در زندگیها جا گرفته و «من» دیگر «من قبلی» و «دنیا» دیگر «دنیای قبلی» نبوده و «انقلابی اسلامی» در وجود همهی ما رخ داده و دنیا، بهشت بود.
آری ای همسفران! بیایید تا دیر نشده «مرگباوری» را در زندگی خویش حاکم سازیم تا از برکات آن بهرهمند شویم؛ زیرا
«نوش دارو» «پیش از مرگ» فایده دارد نه .....
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
کفارات گناهان
یا
از بین برندگان گناه (1)
حُسن خُلق
امام صادق (علیه السلام):
َ إِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ یُذِیبُ الْخَطِیئَةَ کَمَا تُذِیبُ الشَّمْسُ الْجَلِید
همانا اخلاق نیکو گناهان انسان را ذوب –ونابود- مى کند چنانچه خورشید، یخها را ذوب مى کند.
(بحارالأنوار 68 395 )
چنانچه از حدیث فوق برمى آید یکى از کفارات و از بین برندگان گناهان انسانها داشتن اخلاق خوب با خانواده و دوستان و دیگر مردم اجتماع است در روایت است که شخص یهودى را خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) آوردند که حکم او - ظاهرا به خاطر خیانتش- مرگ بود. حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به حضرت على ( علیه السلام) فرمودند که : حکم را در مورد او اجرا کن. در این هنگام جبرئیل امین ( علیه السلام) آمد و گفت : اى محمد (صلی الله علیه و آله) پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى گوید او را نکش زیرا که او شخصى است که داراى اخلاق خوب ونیکوست و آدم سخاوتمندى است . هنگامى که یهودى این سخنان را شنید اسلام آورد و مسلمان شد. حال همان گونه که اخلاق نیک یک شخص موجب رهایى او از مرگ شد، به همین ترتیب نیز طبق روایات فراوان اخلاق خوب موجب آمرزش انسان در آخرت خواهد شد چنانکه در روایت دیگرى از حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که فرمود:
عَلَیْکُمْ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ فِی الْجَنَّةِ لَا مَحَالَةَ وَ إِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ فِی النَّارِ لَا مَحَالَةَ
بر شما باد داشتن اخلاق نیکو زیرا که شخص خوش اخلاق حتماً در بهشت است و بر حذر باشید از اخلاق بد زیرا شخص بد اخلاق حتماً در آتش جهنم است .
(وسائلالشیعة 12 152 )
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
برای دانلود کتاب «آمریکای بزرگ!! و حقوق بشر!»به آدرس فوق مراجعه کنید
آمریکا را بهتر بشناسیم . آمریکا از زبان یک آمریکایی به نام نوام چامسکی
http://www.archive.org/download/al_morajeat/al_morajeat.pdf
لینک دانلود کتاب «المراجعات با ترجمه فارسی»
مناظره ای عالی بین شیعه و سنی. (آیه الله سید شرف الدین با عالم سنی از الازهر مصر)
حجم کتاب زیاده و سر فرصت دانلود شود.
=====================
http://www.archive.org/download/shabhaye_pishavar/shabhaye_pishavar.pdf
لینک دانلود کتاب «شبهای پیشاور»
مناظره بین شیعه و سنی .
حجم کتاب زیاده و سر فرصت دانلود شود.
======================
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |