بسم الله الرحمن الرحیم
قال آدم علیه السلام:
حَقٌ لِمَن عََرفَکَ یا إلهی بِنِعمَتکَ أَن لا یَعصیکَ بِها و لِمَن عَلِمَ سَعَةَ رحمَتِک و مَغفِرتکَ أَن لا یَیأسُ مِنها
(بحارالأنوار ج26 ص309 )
حضرت آدم علیه السلام فرمود: خداوندا! بر آنکه تو را با نعمتهایت شناخت سزاوار است که با آن نعمتها تو را نافرمانی ننماید و بر آنکه که تو را با گستردگی رحمتت شناخت سزاوار است که از تو نا امید نگردد.
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
التماس دعابسم الله الرحمن الرحیم
آدرس صاحبخانه
فرض نمایید از سوى یکى از عزیزانى که او را دوست داشته و او نیز شما را بسیار دوست دارد به یک میهمانى که از جانب او تشکیل یافته دعوت شدهاید، اما آدرس منزل او را بلد نیستید و نیازمند هستید که شخصى به شما آدرس دقیق منزل او، و بهترین طریقه و کوتاهترین راه رسیدن به آن را به شما بگوید؛ به نظر شما بهترین کسى که مىتواند شما را در این خصوص شما را یارى نماید کیست؟ آیا بهتر نیست آدرس مذکور را از خود صاحبخانه تهیه نمود؟ و اساساً چه کسى بهتر و مطمئنتر از او خواهد بود؟ یادآور مىشود که صاحبخانه قطعاً دوستدار حضور شما در محفل بر پا شده است و کاملاً به شما علاقه دارد. بدون تردید
هیچ کسى بهتر از صاحبخانه، نمىتواند بهترین آدرس و کوتاهترین آدرس و بهترین طریقهى رسیدن به منزل خویش را به مهمان عزیز خود داده و او را راهنما و یاور باشد.
حال اگر دسترسى به صاحبخانه به هر دلیلى ممکن نباشد و ضمناً بدون در دست داشتن آدرس نیز پیدا کردن منزل او ممکن نباشد؛ چه باید کرد؟ از طرفى مىدانیم که عدم حضور در محفل مذکور بسیار خسارتبار بوده و موجب محرومیت از دیدار عزیزان فراوان دیگرى [که مشتاق دیدار همهى آنها هستیم] خواهد بود و نیز لذتهاى مادى و معنوى فراوانى را که صاحبخانه براى میهمانان خود تدارک دیده و به اصطلاح براى پذیرایى از آنها سنگ تمام گذاشته را نیز از دست داده و موجب حسرت فراوان ما خواهد شد، چه باید کرد؟
از طرفى، باید رفت و از طرف دیگر آدرس منزل در اختیارمان نیست؟! حال در این صورت بهترین راه چیست؟ آیا اگر مطلع گردیم که یکى از افراد کاملاً معتمد و مورد وثوقِ صاحبخانه که آدرس او را نیز بلد است جهت راهنمایى و هدایت ما، از جانب او به سوى ما روان گشته و به همین قصد نزد ما آمده چقدر خوشحال خواهیم شد؟ و آیا در این صورت چه وظیفهاى داریم؟
آیا معقولترین و بلکه تنها راه باقى مانده همین نیست که به نمایندهى موثق او اعتماد نموده و از آدرسى که او به ما داده تبعیت نماییم؟ و آیا در این صورت معقول و منطقى است که بگوییم: «ما خودمان مىگردیم و راه را پیدا مىکنیم؟!» فرض بفرمایید در شهر بزرگى مانند تهران چنین اتفاقى افتاده و ما حتی نمیدانیم که محل زندگى او در شمال شهر تهران قرار دارد یا در جنوب و یا ... کدام خیابان؟ کدام کوچه؟ کدام پلاک؟ و... هیچ یک براى ما روشن نیست.
ضمناً مراسمى که براى آن دعوت شدهایم نیز همین «امشب» بوده و زمان زیادى براى جستجوى منزل در اختیار نداریم. عقل سلیم چه مىگوید؟ آیا نمىگوید که بهترین کار آنست که:
با توجه به ضیق وقت، موثق بودن نمایندهى صاحبخانه و خبره بودن او، پر پیچ و خم بودن راه، اهمیت حضور در مجلس مذکور و محرومیتهاى فراوان ناشى از عدم حضور، خود را به نمایندهى مذکور سپرده و از راهنمایىهاى او تبعیت نماییم؟ بدون تردید تنها راه باقى مانده و منطقىترین راه همین است و بس.
آرى عرصهى هستى، عرصهى حضور انسانهایى است که محبوب حضرت حقتعالى بوده و آن عزیز چشم به راه، تمامى بندگان مصنوع خویش را جهت شرکت در بزم الهى و در جوار قدسش «عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِرٍ» در بهشت برین «عِندَ جَنَّهِ المَاْوى» و در کنار دیگر اولیاى خویش دعوت نموده و آنها را به سوى خویش فرا خوانده است. آنجا که فرمود:
فَفِرُّوا اِلَى اللهِ
«پس به سوى خداوند بگریزید»
و فرمود:
یا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّهُ ارْجِعِى اِلى رَبِّکِ ...
«اى نفس به اطمینان رسیده! به سوى پروردگارت بازگرد ...»
آرى آن یگانهى بىهمتا و آن مهربان بىبدیل تمامى شرایط حضور بندگان صالح و شایستهى خویش را در بزم بزرگ رحمانى فراهم نموده است و کارتهاى دعوت خویش [یعنى فطرتهاى پاک خداجو که به همهى بندگان خویش ارزانى داشته است] را به همه ارسال نموده و نمایندگان شایسته و مورد وثوق خویش یعنى انبیاء الهى و معصومین(ع) را به سوى آنها گسیل داشته، تمامى ابزار لازم جهت حرکت و جهتیابى [نظیر عقل، غرایز، جسم، روح، عمر، صحت، قدرت، دنیا و...] را به آنها مرحمت فرموده است. بزمى بزرگ در «جَنَّهُ الخُلد» برایشان فراهم نموده و
بندگان صالح خود را به پذیرایى با چیزهایى بشارت داده که تا آن زمان نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر دل احدى خطور نموده است!
چنانکه خود فرموده است:
اَعْدَدْتُ لِعِبادىَ الصّالِحینَ ما لا عَینٌ رَاَتْ وَ لا اُذُنٌ سَمَِتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلبِ بَشَرٍ
آرى، آن زیباى مهربان آدرس دقیق منزل خویش را از طریق نمایندگان تامالاختیار خویش یعنى پیامبران و امامان معصوم(ع) به گوش همهى بندگانِ خواهان شرکت در این بزم عظیم، رسانده و آنها را به شرکت در این «میهمانى ابدى» دعوت نموده است؛ و در این دعوت به آنها گوشزد نموده است که:
تنها راه رسیدن به او و شرکت در محفل او تبعیت از معصومین(ع) است
و نیز فرموده است که:
بدون یارى آنها و تنها با بهرهگیرى صِرف از عقل و دیگر داشتههاى خود هرگز نمىتوان در مجلس مذکور حضور به هم رسانده و از پذیرایى بىنظیر او برخوردار گشت و نیز فرمود که: زمان ضیق است و عمر انسان محدود و اندک، و باید شتافت و هر گونه تاخیر و تعلل در این مسیر موجب خسران عظیم و حسرت کثیر است.
و اکنون اى انسان، اى عزیزِ حضرت رحمان، اى دعوت شده از جانب آن عاشق بندگان، همو که منتظر دیدار بندگان خویش بوده چشم به راه ایشان است. چنان که خود فرمود:
کَم اُطیلُ النَّظَرَ و اُحسِنُ الطَّلَبَ وَ القَومُ فى غَفلَهٍ لا یَرجِعونَ
«چقدر چشم به راه بدوزم و ـبندگانم راـ به زیبایى طلب نمایم؟!! در حالى که ایشان در غفلت فرو رفته و به سوى من بازنمىگردند.»
غفلت تا کى؟ چه زمانى به خود آمده و به سوى او بازگشتى زیبا [و توبه] نموده و جهت حضور در نزد او تلاش مىنمایى؟! مگر براى بیدار شدن و به خود آمدن، دیگر به چه چیزى نیاز است؟! مگر انذارها و بشارتهاى یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر و نمایندهى معصوم خداوند(علیهم السلام) براى این بیدارى کافى نیست؟! تا به کى دستان معصومین(ع) که به قصد دستگیرى و هدایت تو دراز شده است باید منتظر بماند؟! .
بدان که این قافله، رفتنى است چه من و تو همراه آن باشیم و چه آن را همراهى ننماییم. مگر تا چه زمانى فرصت داشته و عمر خواهیم نمود؟
اندکى به خود آى. چشمان خود را باز کن و ببین چه چیزى در انتظار توست و در صورت کوتاهى و غفلت و تنبلى چه چیزهایى را از دست خواهى داد. بیدار شو اى عزیز! بیدار، بیدار و بشتاب زیرا که شب نزدیک است و گرگان در کمین.
اللّهم نَبِّهْنا و انصُرْنا یا اَرحَمَ الرّاحمینَ.
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت نزدیک شدن به ایام شهادت مولای متقین علی علیه السلام
شعری زیبا که از یکی از دوستان همرزم در زمان جنگ شنیدم البته او بعدا به قافله شهدا پیوست. برای شادی روح همشون الفاتحه مع الصلوات..*
ای دوست برای دوست «جان» باید داد
در راه محبت «امتحان» باید داد
تنها نبود شرط محبت، «گفتن»
یک مرتبه هم «عمل» نشان باید داد
بسم الله الرحمن الرحیم
فضیلت وضو، سلام، صدقه
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَسْبِغِ الْوُضُوءَ تَمُرَّ عَلَى الصِّرَاطِ مَرَّ السَّحَابِ أَفْشِ السَّلَامَ یَکْثُرْ خَیْرُ بَیْتِکَ أَکْثِرْ مِنْ صَدَقَةِ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: وضوی کامل – وشاداب- بگیر تا از پل صراط مانند ابرها – با آرامش و راحت- بگذری. سلام را آشکار نما تا برکات وخیر زندگی ات بیشتر شود. زیاد صدقه بده زیرا صدقه آتش غضب الهی را خاموش می سازد
( وسائلالشیعة ج 1 ص 489)
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
کفارات گناهان
یا
از بین برندگان گناه (8)
محافظت بر جماعات مسلمین
یکى دیگر از امورى که موجب از بین رفتن گناهان انسان مىشود، شرکت در نماز جماعت و محافظت بر همه جماعات مسلمین است. در حدیثى از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرمودند:
ثَلَاثٌ کَفَّارَاتٌ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ بِالسَّبَرَاتِ وَ الْمَشْیُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الْمُحَافَظَةُ عَلَى الْجَمَاعَاتِ
سه چیز کفاره گناهان است: 1) وضو گرفتن در هواى سرد 2) گام برداشتن در شب و روز بسوى نمازها - ی یومیه- 3) محافظت بر جماعتها – ی مسلمین-
(وسائلالشیعة،ج1 ،ص489 )
در مورد فضیلت جماعت روایتهاى بسیار زیاد و تکان دهنده و به شوق آورندهاى از معصومین (علیهم السلام) نقل شده است که در زیر به بعضى از آنها اشاره مىشود.
حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: کسى که محافظت بر «جماعت» نماید در هر جا و در هر زمان که باشد، مانند برق جهنده از پل صراط مىگذرد... در حالى که صورت او روشنتر و نورانیتر از ماه شب چهارده مىباشد و به ازاء هر قدمش در هر شب و روزى که بر جماعتها محافظت نموده، ثواب یک شهید است.
نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید:
أَلَا وَ مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ یَطْلُبُ فِیهِ الْجَمَاعَةَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِکَ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فِی قَبْرِهِ وَ یُبَشِّرُونَهُ وَ یُؤْنِسُونَهُ فِی وَحْدَتِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى یُبْعَث
آگاه باشید که هر که براى نماز جماعت به سوى مسجد قدمى بردارد، به ازاء هر قدمش هفتاد هزار ثواب دارد و هفتاد هزار درجه بر درجات او افزوده مىگردد و اگر بر همین حال از دنیا برود خداوند هفتاد هزار فرشته را همراه او مىسازد تا در قبر و تنهایى او مونس و همدمش باشند و براى او تا روز قیامت استغفار نمایند.
(منلایحضرهالفقیه، ج 4 ،ص 17)
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
التماس دعا
ای خدای خوبم !
ای روی تو مهر عالم آرای همه/وصل تو شب و روز تمنای همه/
گر با دگران به از منی وای به من/ ور با همه کس همچو منی وای همه/
اندکی در شعر تامل فرمایید خیلی قشنگه مگه نه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
(لزوم احترام به والدین)
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً
(الکافی ج2 ص349 )
امام صادق علیه السلام فرمود:
هرکه با نگاهی غضب آلود به پدر و مادر خویش نظر افکند حتی در صورتی که آنها در حق او ظلم کرده باشند؛ خداوند هیچ نمازی از نمازهای او را نخواهد پذیرفت!.
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام:
یَا عَلِیُّ إِنَّ مُحِبِّیکَ یَفْرَحُونَ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ عِنْدَ خُرُوجِ أَنْفُسِهِمْ وَ أَنْتَ هُنَاکَ تَشْهَدُهُمْ وَ عِنْدَ الْمُسَاءَلَةِ فِی الْقُبُورِ وَ أَنْتَ هُنَاکَ تُلَقِّنُهُمْ وَ عِنْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ وَ أَنْتَ هُنَاکَ تَعْرِفُهُمْ
(بحارالأنوار ج6 ص200)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
ای علی! محبان تو در سه جا شاد می شوند: 1- هنگام خروج جان از بدنشان در حالی که تو شاهد بر آن هستی 2- هنگام سؤال و جواب در قبر در حالی که تو در آنجا در حال تلقین به آنها هستی 3- هنگام عرضه اعمال ایشان در برابر خداوند متعال در حالی که تو در آنجا آنها را می شناسی [و یا آنها را معرفی می نمایی].
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
آبکش
-------------------------
آیا عادلانه و ممکن است که:
سالها زحمت کشیده و با انجام اعمال نیک و صواب به گردآوری توشه و ثواب اقدام نماییم؛ ولی با انجام چند گناه کوچک در روز قیامت هنگام حسابرسی و مشاهده دفتر اعمال اثری از فعالیت های خود ندیده و از ثواب آنها محروم شویم؟!. و آیا این با عدل الهی سازگار است؟.
در پاسخ می گوییم: «بله اولاً چنین چیزی ممکن است و ثانیاً و جود چنین امری خدشه ای به عدل الهی نخواهد زد. برای توضیح بیشتر به بیان چند مثال می پردازیم:
فرض نمایید؛ سالها طول بکشد تا دانههای چوب کبریت یا پوشالهای باریک چوب را گرد هم آوریم و انباری مملو از این دانهها چوب و پوشال تهیه سازیم ولی پس از آن به علت سهل انگاری و غفلت آتش سیگار خود را روی یکی از آنها انداخته و شب به منزل برویم. فردا صبح چه چیزی مشاهده خواهیم کرد؟ بی تردید تَلّی از خاکستر . دقت نمایید: چند سال طول کشید تا جمع کنیم؟ چند لحظه طول کشید تا نابود شود؟!
مثالی دیگر: انباری را در نظر آورید که در آن تعدادی موش زندگی می کنند و ما با آگاهی و یا عدم آگاهی از آن اقدام به جمع آوری محصول گندم خود و انباشته نمودن آن در این انبار نماییم هر روز کیسه های از گندم درو شده را در گوشه ی انبار قرار داده و درب انبار را می بندیم و فردا مجدداً کیسه های دیگر و... پس از گذشت مدتها، هنگامی که درب انبار و یا سیلوی خود را می گشاییم چه می یابیم؟ تعداد زیادی موش گردن کلفت و کیسه های سوراخ و خالی از گندم و نیز مقدار زیادی فضله موش که در جای جای انبار باقی مانده است. این امر تقصیر کیست؟.
اَر که موشِ دزد در انبان ماست گندم اعمال چِل ساله کجاست؟
و باز مثالی دیگر: کوه بزرگ و مرتفعی را در نظر آورید که مدتّهای مدیدی طول میکشد تا از آن بالا رفته و قلّهی آن را فتح نماییم. ماهها و سالها تمرین و تلاش کرده و خود برای بالا رفتن از آن مهیا ساختهایم با برنامهای آماده و توشهای کامل اقدام به صعود مینماییم چند روز متوالی طول میکشد تا به نزدیکی قلّهی آن میرسیم ولی در روز آخر بر اثر غفلت و کوتاهی، برای بالا رفتن عجله نموده و جوانب ایمنی آن را رعایت نمینماییم پا روی سنگی غیر مطمئن و لغزان نهاده و ... .
نتیجه کاملاً روشن است یک غفلت کافی است تا سقوط و هلاکت نصیب این کوهنورد عجول گردد.
فرض نمایید سالها تلاش نمایید و با آبکش! آب دریایی را در مخزنی جمع نمایید. در آخر چقدر جمع شدهاست؟
فرض نمایید سالهایی متمادی با ظرفی سالم آب دریایی را در آبکشی بریزیم! چقدر در گردآوری آب موفق بوده و آب جمع نمودهایم؟!
این مثالها و دهها مثال دیگر به خوبی گویای این مطلب است که اولاً وقوع این حوادث ممکن و ثانیاً در تمامی این حوادث مقصر اصلی شخصی جز خود انسان نمیباشد و نمیتوان در این گونه موارد عدل الهی را زیر سوال برده و او را مقصر بدانیم.
آری، بر اساس روایات وارده بروز گناه در زندگی انسان به مثابه آتشی بر خرمن، سقوط از یک بلندی، جمعآوری آب با آبکش و یا در آبکش بوده و بسیار خسارت بار است.
گناه، ویرانگر اعمال نیک انسان است. انسان آگاه و عاقل کسی است که در کنار جمع آوری گندمِ حسنات، به دفع موشهای دزد [یعنی گناهان] از انبار وجود خود اقدام نماید. او به خوبی میداند که وظیفهای دوگانه برعهده دارد: انجام واجبات و ترک محرمات.
و دقیقاً از همین روست که در روایات فراوان به «لزوم محاسبهی اعمال» از سوی انسان تاکید و سفارش شدهاست. انسان مومن کسی است که هر روز در لابلای اعمال خویش تفحص نموده و خطاهای آن روز خود را یافته و با توبهای آگاهانه ساحت وجود خویش را از لوث گناه بریء و منزه نماید.
انسانی که هر شب به محاسبهی اعمال و توبه از خطاهای خویش نپردازد گرفتار فراموشی و غفلت گردیده و روزی که پردهها از روی اعمال کنار میرود[i] چیزی جز حسرت و آه در کیسه نخواهد داشت.
مَثَل او به مانند هیزمشکنی است که هر روز چوبها و موریانهها را روی هم انباشته نموده و به جای آنکه موریانهها را در لابلای چوبها یافته و از آن جدا سازد؛ هیزمها و موریانههای دیگری را بر آن میافزاید!. بیتردید هر چه ضخامت لایههای انباشتهشده زیادتر شود، موریانههای زیرین بیشتر مخفی گشته و یافتن آنها سختتر خواهد شد و گناه نیز همین گونه است، اگر انسان هر روز در اعمال خود به قصد یافتن گناهان کنکاش ننماید، گناهان پیشین از یاد او رفته و از دیده پنهان میگردند و روزی متوجه خواهد شد که دیگر اثری از «توشهی گردآوری شده» باقی نمانده است.
پس عاقلانه آن است که به جای آنکه عدل الهی را زیر سوال برده و تقصیر را بر گردن حقتعالی بیاندازیم در اعمال خود دقیق شده و با دقتی مضاعف گناهان را شناسایی نموده و ریشهی آنها را که به مثابهی «سلولهای سرطانی و قابل تکثیر» بوده از مملکت وجود کنده و خشک سازیم. به امید آن روز
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام:
أَیُّمَا مُؤْمِنٍ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کُرْبَةً وَ هُوَ مُعْسِرٌ یَسَّرَ اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
قَالَ وَ مَنْ سَتَرَ عَلَى مُؤْمِنٍ عَوْرَةً یَخَافُهَا سَتَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَبْعِینَ عَوْرَةً مِنْ عَوْرَاتِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
هر مؤمنی که مشکلی [مالی] از مؤمن دیگر را بر طرف نماید در حالی که خود نیز تنگدست است
خداوندمتعال حوایج دنیا و آخرت او را به آسانی برآورده می سازد
و نیز هرکه عیب و خطایی از برادر خویش را که از آن در هراس بوده، بپوشاند خداوند متعال نیز عیبی از عیوب دنیوی و اخروی او را می پوشاند.
(الکافی ج 2 ص200 )
در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم
با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |