از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
آیا می شود هزار رکعت قبل از خواب
چهارشنبه 88 شهریور 4 , ساعت 10:1 عصر  
بله می شود هزار رکعت نماز قبل از خواب خواند به روایت زیر مراجعه فرماییدتا راه آنرابیابید. التماس دعا
نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
خدا چه رنگیست؟
چهارشنبه 88 شهریور 4 , ساعت 7:23 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

رنگِ خدا

 

اگر قرار باشد که تصویر یک انسان را نقاشی کنیم در ابتدا چه می‌کنیم؟ طراحان می‌گویند: افراد مبتدی باید ابتدا الگویی کلی از چهره تهیه نموده و مثلاً با رسم یک بیضی و تقسیم آن به سه قسمت کار روی آن را شروع کرده و با اضافه کردن بخشهای بعدی نظیر چشم و گوش و. .. کم کم طرح خود را به الگوی اصلی شبیه تر و شبیه تر نموده و تصویر را کامل نماید. در هر مرحله‌ای ا ز این تغییرات می‌توان ادعا کرد که: این تصویر در حال: «نزدیک شدن» به «الگوی اصلی» است، بنابراین، در این مثال نزدیک شدن به معنای «شبیه تر شدن» است.

گاه از خود می‌پرسیم که چرا خلق شده ایم؟ و در پاسخ می‌شنویم که هدف «رسیدن به کمال» و یا «قرب الهی» است ولی در مورد اینکه: «قرب الهی» یعنی چه؟ کمتر می‌شنویم. غرض نگارنده از این نوشتار بیان این مطلب است و مثال فوق با توضیحات بعدی تا حدّی گویای این امر است.

آری، انسان موجودی است که در روایات و آیات قرآن از او به «خلیفه‌ی خداوند» در روی زمین نام برده شده است و گفته شده است که انسان «مظهر اسماء الهی» است. امّا منظور از این «مظهریت» چیست؟

اگر به مثال فوق توجه دیگری فرمایید؛ درک این مطلب ساده تر خواهد شد. انسان موجودی است که بالقوه دارای استعدادهای فراوانی است، استعدادهایی که از بدو خلقت به همراه او بوده و او وظیفه دارد که آنها را از حالت غیر فعال و غیر ظاهر یعنی از حالت بالقوه، خارج ساخته و فعال و نمایان نموده یا به تعبیر دیگر آنها را به «فعلیّت» برساند.

او برای رسیدن به این «نقطه‌ی اوج» و «اوج کمالات» خلق گشته است؛ به او فرصت کافی داده شده، ابزارهای لازم نظیر فطرت، عقل، غرایز، فرصت، پیامبر(صلی الله علیه و آله)، امام(علیه السلام)، دین و هر آنچه لازم است در اختیار او قرار داده شده و از او خواسته شده که: برای رسیدن به مقصد همه‌ی همت خود را مصروف داشته و در هر لحظه از لحظات عمر با کار کردن روی نفسِ خویش خود را بیشتر به «الگوی کمال» یعنی «حق تعالی» نزدیک نماید. آری، از او خواسته شده تا «خداگونه» شود؛ از او خواسته شده تا «به رنگ خدا» در آید؛ چرا که:

 مقام «خلیفه اللهی» اقتضای آن را دارد که «جانشین»، مقداری شبیه آن کسی باشد که قرار است بر مسند او تکیه زند. بنابراین، اگر قرار است انسان به مقام «خلیفه اللهی» نایل گردد باید همه‌ی تلاش خود را در این راه صرف نموده و ضمن «خود سازی» با «دفع رذایل» از خویش و «کسب فضایل» دائماً خود را بیشتر به «خداوند» شبیه سازد.

و این شباهت در مثَل به مانند همان تصویری است که قرار است شبیه الگوی اصلی گردد. انسان، هر قدر که بیشتر روی نفس خویش کار کند و در جهت مزیّن شده و متصف شدن به فضایل و کمالات تلاش نماید؛ در واقع در جهت «خداگونه شدن» و «مظهریت اسماء الهی» گام برداشته است. شباهت به خداوند در اوصاف بدین معنی است که اگر خداوند «رحیم» است و مهربان، انسان نیز مهربان باشد. اگر او «ستار» و پوشاننده‌ی خطا است؛ انسان نیز اینچنین باشد. اگر او آمرزنده و شکور و عزیز و کریم و. .. است؛ انسان نیز با تلاش خویش زمینه‌ی شوفایی این اوصاف در خویش را فراهم ساخته و آنها را در خود متجلّی سازد.

 بدین گونه است که او به خدا شبیه تر گشته و به مقام «قرب الهی» یعنی «نزدیکی به او در اوصاف و فضایل» نایل می‌گردد.

انسان به دنیا آمده است تا خود را شبیه خداوند ساخته و «لایق وصال حق‌تعالی» نماید. او آمده است تا سایه‌ها را کنار زده و «بی شکل» [مانند خداوند] گردد.

به این مثال دقّت فرمایید: خط کشی را در نظر بگیرید که درون آن سوراخ‌هایی مانند مثلث، دایره، مربع و. .. تعبیه شده است. اگر از یک طرف به این خط کش نور تابیده شود در طرف دیگر اشکالی مانند همان شکلهای روی خط کش نمایان می‌گردد، چه چیزی باعث می‌شود که شکل‌ها دیده شوند؟ «سایه‌ها». حال اگر سایه‌ها را کنار بزنیم دیگر شکل مثلث، دایره، مربع و. .. دیده نخواهد شد و تنها نور است که باقی خواهد ماند. انسان نیز مادامی که گرفتار «رذایل» است؛ به مثابه آن است که گرفتار «سایه‌ها» است اگر او از طریق « مبارزه با نفس » این سایه‌ها را از خود دور سازد؛ بی شکل گردیده و خداگونه می‌شود، به تعبیر دیگر «هویت انسان» در «بی هویتی» او در برابر خداوند متعال است. «انسان کامل» انسان بی شکل است چون خداوند که الگوی اوست و قرار است [تصویر] انسان به او شبیه گردد؛ موجودی بی شکل است. اگر انسان دانست که او هیچ چیز جز تجلّی حضرت حق تعالی نیست، هیچ چیز جز بارقه‌هایی از نور الهی نیست و اگر دانست که« الله نور السموات و الارض »؛ دیگر خود را ندیده و تنها خدا را می‌بیند. اگر سایه‌ها کنار رفت؛ تنها «نور» یعنی «خدا» می‌ماند و بس.

و در این حالت است که دیگر چیزی جز خدا دیده نمی‌شود. از این رو شاعر گفته است:

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند

 بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

و شاعر دیگر نیز می‌گوید:

به خدا تو خود خدایی 

   اندکی گر به خود آیی

انسان دل آگاه می‌داند که او « فقر مطلق » است و نه حتی « فقیر مطلق»، چرا که اگر خود را «فقیر» نیز ببیند باز «خود» را دیده است که گرفتار «فقر» گردیده و هنوز اندکی از سایه موجود خواهد بود در حالی که انسان کامل اصلاً چیزی جز خدا نیست.

 مثال دیگر؛ شیشه‌ای را در نظر آورید که کثیف گشته و انواع آلودگی‌ها او را در بر گرفته است. تا آلودگی‌های مذکور وجود دارد شیشه دیده می‌شود؛ ولی اگر شیشه را کاملاً پاک سازیم به گونه‌ای که دیگر هیچ اثری از آلودگی بر روی آن دیده نشود؛ دیگر شیشه‌ای دیده نمی‌شود و گویا دیگر شیشه‌ای وجود ندارد!

انسان نیز در صورتی که گرفتار آلودگی و رذایل باشد؛ و در صورتی که گرفتار «خودخواهی»‌ها و «منیّت»ها گردد خود را دیده و نمی‌تواند آن گونه که شایسته است خداگونه شود. او برای آنکه خداگونه شود باید زلال گردیده و دیده نشود. اینچنین انسانی دیگر محو در خدا گردیده و «فانی فی الله» می‌گردد و تازه آن وقت است که او می‌تواند درک نماید که قرب الهی چگونه مقامی است و چه لذّتی بر آن مترتب است و بدیهی است مادامی که او گرفتار رذایل و هوای نفس است؛ نمی‌تواند از لذّت قرب الهی آگاه گشته و متلذذ گردد و این گنج، گوهر ثمینی است که بی رنج میسّر نمی‌شود. این مقام، مقامی است که تا به آن نرسیده باشیم درک آن برایمان ممکن نخواهد بود و به قول معروف مصداق این جمله است که:

«شنیدن کی بود مانند دیدن».

برای روشن تر شدن این قضیه نیز به مثال زیر توجه فرمایید:

کودکی را در نظر آورید که تازه می‌خواهد به مدرسه پا بگذارد و چیزی از خواندن و نوشتن نمیداند. او نمیداند که در مدرسه چه کمالی در انتظار اوست؛ از این رو از شما می‌پرسد: «برای چه باید به مدرسه بروم؟» و شما می‌گویید: «برای آنکه سواد خواندن و نوشتن پیدا کرده و کتاب بخوانی».

او که معنای این کلام و لذّت خواندن و نوشتن را درک نکرده مجدداً می‌پرسد: «خوب اگر بخوانم و بنویسم چه می‌شود؟ و چه فایده‌ای دارد؟» و شما می‌گویید: «خوب اگر بتوانی بخوانی و بنویسی به کلاس بالاتر رفته و در آنجا نیز چیز‌های دیگری یاد می‌گیری». او می‌گوید: «آنچه یاد می‌گیرم به چه درد می‌خورد؟» و شما برای او از دیپلم گرفتن، دانشگاه رفتن، مهندس شدن و. .. سخن می‌گویید. ولی بی تردید هر آنچه او از شما بشنود آنگونه که لازم است توجیه نگشته و به فواید و برکات تحصیل پی نمی‌برد. او تا خود به مقامات بالاتر نایل نگردد؛ لذّت آن مقامات را درک نخواهد کرد و چه بسا حتی به همین خاطر لذّت‌های مذکور را انکار نیز می‌نماید و شما چاره‌ای ندارید جز آنکه بگذارید زمان بگذرد و گذر زمان و تلاش او کار خود را بنماید. انسان نیز در مثل مانند همین کودک ناآگاه است که تا خود، از طریق «مبارزه با نفس» به مقامات بالاتر دست نیافته باشد؛ هرگز نمی‌تواند به لذّت آنها پی ببرد و از آن‌ها متلذذ گردد.

و چنانکه کودکان از لذّت ریاست،‌ شهرت، شهوت و. .. هیچ آگاهی نداشته و به بازی‌ها و لذایذ کودکانه‌ی خود مشغولند؛ [و این بازی‌ها و لذت‌های کودکانه‌ی آنها برای ما بسیار عبث و بیهوده می‌آید و گاه حتی ما به تمسخر آنهاپرداخته و آنها نیز به تمسخر ما مشغولند] بسیاری از ما نیز اینگونه بوده و کودکانه گرفتار لذایذ مادی و شهوانی خود بوده و از لذّت قرب الهی و کسب کمالات بی اطلاعیم.

 به امید آن روز که دیگر کودک نباشیم.

اللّهمَّ ارْزُقنا کَمالَ الانْقِطاعِ اِلَیک

التماس دعاَ

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
باز هم روایتی مهم(10)
چهارشنبه 88 شهریور 4 , ساعت 4:50 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السلام

به نقل از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ

وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ

هرکه صبح کند در حالی که اهتمام و توجهی به [مشکلات و امور] مسلمانان ندارد از مسلمانان محسوب نمی شود.

و هرکه بشنود ندای مردی را که فریاد برآورده: «ای مسلمانان! به فریادم برسید»

ولی او را اجابت نکند [او نیز] مسلمان نیست.

(الکافی    ج 2     ص164)

 حال شما قضاوت فرمایید که وظیفه ما در برابر مسلامانان و یا حتی مظلومان غیر مسلمان!‏در جهان چیست؟

خصوصا با تامل در دعاهای ماه مبارک رمضان (اللهم ادخل علی اهل القبور ....) بهتر می توان به پاسخ این سآل پی برد.

در پرتو آموزه های معصومین علیهم السلام زندگی کنیم

با تکثیر این روایات و یا نهادن آنها در وبلاگ خود، در ثواب تاثیرات آن سهیم باشید

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
جاده زندگی
سه شنبه 88 شهریور 3 , ساعت 7:49 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

جادّه‌ی زندگی

زندگی انسان‌ها مانند «گذر از جاده‌ای کوتاه یا به ظاهر! طولانی» است. جاده‌ای گاه پر پیچ و خم و گاه مستقیم و یکنواخت، گاه دارای سر بالایی‌های تند و گاه دارای سراشیبی‌های خطرناک، گاه پردست انداز و ناصاف و گاه صاف و هموار، گاه در میان کویر و برهوت و گاه در حال گذر از میان مناظری زیبا و بدیع، جنگل‌های انبوه و ... .

جاده‌ای یک طرفه و بدون بازگشت ولی دارای راه‌های فرعی فراوان و گاه کوره راه. جاده‌ای دارای انواع تابلوهای راهنما و گشت‌های پلیس‌راه، دارای توقفگاه‌ها و رستوران‌های ریز و درشت، پمپ‌های بنزین، تعمیرگاه‌ها و ... .

و در این جاده انواع انسان‌ها به اشکال مختلف در حال گذرند؛ برخی پیاده، برخی در حال دویدن، برخی با دوچرخه، گروهی با موتور، برخی دیگر با ماشین. ماشین‌ها نیز مختلف‌اند؛ مدل پایین و کهنه و مدل بالا و نو. ژیان، فولکس، پژو، بنز و ... .

مقصد نیز در «خیال» همه و به ظاهر! یکی است، همه به خیال خود برای رسیدن به بهترین مقصد‌ها، رسیدن به همه‌ی کمالات و ارزش‌ها، ارزش‌های ماندنی و جاودان در تلاشند، ولی در «واقع» مقصد این مسافران با یکدیگر تفاوت‌های فاحشی دارد؛ عده‌ای به جای رسیدن به انتهای جاده یعنی همان جایی که مقصد اصلی و نهایی همه و آرامگاه واقعی آنهاست؛ به بیراهه‌ها افتاده و یا در میان کوره راه‌ها گرفتار گشته‌اند، برخی در دست اندازها فرو افتاده و ماشین آنها خراب گشته است، بعضی دیگر با سرعت بالا و در حال گذر از پیچهای تند گرفتار حادثه شده و چپ کرده‌اند، برخی در حال استراحت و بهره گرفتن از مناظرند و اصلاً در فکر حرکت و «رسیدن» نیستند و تنها عده‌ای اندک با بهره‌گیری صحیح از تابلو‌های راهنما و راهنمایی‌ پلیس‌های راه با دقت و احتیاط گاه سریع و گاه آرام در حال نزدیک شدن به مقصدند. اینان در بین راه به هر کس که بتوانند یاری رسانده و دستگیر واماندگان نیز هستند؛ گاه برای دادن بنزین به درخواست کننده‌ای می‌ایستند، گاه برای تعمیر ماشین شخصی دیگر اقدام می‌کنند، اگر لازم باشد ماشین نیازمندی را بکسل کرده و یدک می‌کشند، گاه برای رفع ضرورت و استراحت خود و ماشین خویش توقفی کوتاه نموده و نفسی تازه می‌کنند؛ گاه در بین راه پیادگان را سوار نموده و یاری می‌رسانند و ... .

اینان تنها به رسیدن خویش نمی‌اندیشند، برای آنها تاخیر در رسیدنِ «ظاهری»، به خاطر کمک به دیگران، هیچ ناراحتی و کدورتی ایجاد نمی‌‌کند.

اما در جاده‌ی زندگی برخی تنها به خود می‌اندیشند؛ آنان برای رسیدن به مقصد و آنچه کمال می‌انگارند از انجام هیچ کاری ابائی ندارند، آنان نه تنها به واماندگان، پیادگان و درخواست کنندگان کمک، هیچ مساعدتی نمی‌نمایند بلکه حاضرند برای گذرِ خود حتی با ماشین خود آنان یا ماشین آنها را به کنار نیز پرتاب کرده و خود به طی مسیر ادامه دهند!.

در جاده‌ی زندگی مقصد، رسیدن به «آرامش جاویدان» است ولی به راستی کدام‌یک از روندگان در این مسیر مقصد را یافته و به درستی به سوی آن در حرکتند؟

بی‌تردید تنها چیزی که می‌توان به جزم ادعا کرد این است که: تنها افرادی سالم و به موقع به مقصد خواهند رسید که رعایت تمام جوانب ایمنی و کلیه‌ی قوانین و مقررات را نموده و در تمامی حالات مطیع پلیس راه بوده و گویا خود را در حال کنترل از سوی دوربین‌های پلیس راه می‌بینند.

در جاده‌ی زندگی «ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام)» پلیس راه، و دیگر ثبت کنندگان اعمال نظیر «ملائکه و زمین و زمان» و ... دوربین‌های عکس‌برداری و «دین» به مثابه‌ی تابلو‌های راهنما‌یی و رانندگی و «خداوند متعال» به منزله‌ی مقصد این سفر خواهد.

التماس دعا

 

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
آثار عجیب زیارت عاشورا(2)
سه شنبه 88 شهریور 3 , ساعت 7:29 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

آثار عجیب زیارت عاشورا (2)

وسعت رزق

 

 عالم جلیل القدر شیخ عبدالجواد حائرى مازندرانى فرمود : که روزى شخصى آمد خدمت شیخ الطائفه ، شیخ زین العابدین مازندرانى قدس سره واز تنگى معاش خود شکایت کرد .شیخ به اوفرمود : برو به حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) وزیارت عاشورا بخوان رزق تو به تو خاهد رسید، اگر نرسید بیا نزد من، من خواهم پرداخت .

 آن شخص رفت بعد ازمدتى اورا دیدم گفت : در حرم مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم که کسى آمد و وجهى به من داد و من در توسعه رزق قرار گرفتم

نقل از کتاب «تذکرةالزائرین »

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
اندرزهای رسول خدا صلی الله علیه و آله
دوشنبه 88 شهریور 2 , ساعت 9:40 عصر  

*بسم الله الرحمن الرحیم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم:

 مَنْ کَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ أَفْقَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ

هرکه مالی را از غیر راه حلال تهیه سازد خداوند متعال او را فقیر و نیازمند می سازد [در روز قیامت]

وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ

و هرکه به خاطر خداوند متعال تواضع پیشه سازد خداوند متعال او را رفیع و متعالی گرداند

وَ مَنْ سَعَى فِی رِضْوَانِ اللَّهِ أَرْضَاهُ اللَّهُ

و هرکه در جهت کسب رضای خداوند متعال تلاش نماید خداوند جل جلااله او را راضی خواهد ساخت.[آنقدر به او مرحمت فرماید که او راضی گردد]

وَ مَنْ أَذَلَّ مُؤْمِناً أَذَلَّهُ اللَّهُ

هرکه مؤمنی را ذلیل و خوار نماید خداوند متعال او را خوار گرداند

وَ مَنْ عَادَ مَرِیضاً فَإِنَّهُ یَخُوضُ فِی الرَّحْمَةِ

هرکه از مریضی عیادت نماید در رحمت الهی غوطه خواهد خورد

وَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْماً شَیَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ

هرکه در طلب علم از منزل خارج شود هفتاد هزار فرشته خداوند عزّ و جلّ او را مشایعت نموده و برای او استغفار می نمایند

وَ مَنْ کَظَمَ غَیْظاً مَلَأَ اللَّهُ جَوْفَهُ إِیمَاناً

هرکه خشم ی از خشمهای خود را فرو برده و مهار سازد خداوند متعال درون او را از ایمان به خود پر می سازد

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ مُحَرَّمٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَةً تَسُرُّهُ

هرکه از گناهی اجتناب ورزد خداوند متعال آن عمل او را به عبادتی مبدل می سازد که او را  شاد سازد

وَ مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ

هرکـــــــه از ستمی گذشته و آن را عفو نماید خداوند متعال آن را به عزتی در دنیا و آخرت تبدیل می فرماید.

وَ مَنْ بَنَى مَسْجِداً وَ لَوْ مَفْحَصَ قَطَاةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ

هرکه مسجدی بسازد ولو به اندازه محل تخم گذاری یک مرغ سنگخواره، خداوند متعال برای اتو خانه ای در بهشت بنا سازد

وَ مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً فَهِیَ فَدَاهُ مِنَ النَّارِ ...

هرکه بنده ای را در راه خداوند متعال آزاد سازد آن، فدیه ی او از آتش دوزخ خواهد بود...

وَ مَنْ أَعْطَى دِرْهَماً فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَمِائَةِ حَسَنَةٍ

هرکه درهمی در راه خداوند متعال انفاق نماید حق تعالی برای او هفتصد حسنه ثبت می فرماید.

وَ مَنْ أَمَاطَ عَنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ مَا یُؤْذِیهِمْ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ قِرَاءَةِ أَرْبَعِ مِائَةِ آیَةٍ کُلُّ حَرْفٍ مِنْهَا بِعَشْرِ حَسَنَاتٍ

هرکه از راه مسلمانان  چیزی را که آنها را می آزارد بردارد خداوند متعال برای او پاداش قرائت چهارصد آیه که هر حرف از آن آیه ثواب  ده حسنه دارد را در نظر می گیرد.

وَ مَنْ لَقِیَ عَشَرَةً مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِتْقَ رَقَبَةٍ

هرکه با ده نفر از مسلمانان ملاقات نماید و به آنها سلام کند خداوند متعال برای او ثواب آزاد سازی یک بنده در راه خدا را مرحمت فرماید.

وَ مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً لُقْمَةً أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ

هرکه مؤمنی را به لقمه ای اطعام نماید خداوند متعال از میوه های بهشت به او می خوراند.

وَ مَنْ سَقَاهُ شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ

و هرکه به او آبی بنوشاند خداوند متعال از نوشیدنی معطر بهشتی به او می نوشاند

 وَ مَنْ کَسَاهُ ثَوْباً کَسَاهُ اللَّهُ مِنَ الْإِسْتَبْرَقِ وَ الْحَرِیرِ وَ صَلَّى عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ مَا بَقِیَ فِی ذَلِکَ الثَّوْبِ سِلْکٌ

و هرکه لباسی به او بپوشاند خداوند متعال از استبرق و حریر بهشتی به او می پوشاند و ملائک خداوند مادامی که او در آن لباس است به او درود می فرستند.

( بحارالأنوار ج : 66 ص : 382)


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
100 گناه زبان
یکشنبه 88 شهریور 1 , ساعت 9:58 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

100 آفت و یا گناه  زبان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَکثَرُ خَطایا ابنِ آدمَ مِن لِسانِه            «بیشترین خطاهای بنی آدم از زبان اوست»

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : نِجاهُ المُومنِ فی حِفظِ لِسانِهِ             « نجات مومن در پاسداری از زبانش است»

قال الصادق علیه السلام : ما شیَعهُ جَعفَر اِلا مَن کَفَّ لِسانَهُ             «شیعه جعفر نیست مگر آنکسی که زبانش را کنترل نماید»

تذکرات:

 * تعدادی از آفات مذکور زیر مجموعه گناهان دیگر است و از حیث اهمیت آنها به تفکیک نوشته شده اند.  

 * قطعا گناهان زبان بیشتر از این مقدار است 

* کثرت گناهان زبان باید ما را متوجه خطرات عظیم این عضو کوچک که به مثابه یک مار سمی و مهلک در کمین است نموده و عزم ما را بر کنترل آن جزم ترنماید.

1- دروغ  2 - غیبت  3– خودستایی 4- تمسخر 5 – تهمت 6- فحش 7- کفر گفتن  8- ریاء لسانی 9- تحقیر مردم 10 - تشویق به گناه 11- زور گویی(قلدری) 12- آوازه خوانی 13- منت گذاشتن 14- شوخی زیاد 15- شایعه سازی 16- سوگند زیاد 17- عیب جویی 18- تکفیر مؤمن 19- تصدیق ساحر 20-غش در معامله 21- امر به منکر 22- نهی از معروف 23- اظهار فقر 24- دل شکستن 25- حکم نا حق 26- بد خلقی 27- شوخی با نا محرم 28- تحریف دین 29 - کمک کردن به ظالم  30- لعن و نفرین مسلمانها 31- نمّامی(سخن چینی) 32- جاسوسی بر علیه مسلمین 33- زخم زبان(نیش زدن) 34- سر و صدای آزار دهنده 35-  سخنان شرک آمیز 36- بد سخن گفتن با والدین 37- تملق و چاپلوسی38- ایراد سخنان مفسده انگیز39-ایراد سخنان تفرقه انگیز 40 - تطمیع مردم به اخذ رشوه 41- دعوت به پرداخت رشوه 42- تایید ظلم و ظالم 43- لقب زشت گذاشتن 44- جلوه دادن حق به باطل 45- جلوه دادن باطل به حق 46- پاسخ به سوالاتی که نمی داند 47- نصیحت کردن در ملأ (آشکارا) 48- نصیحت بیش از حد 49- گفتن هر آنچه که می داند 50 - غلو در حق ائمه علیهم السلام 51- شعار دادن های بدون 52- علم اهانت به آیات الهی 53- اهانت به اسلام54- اهانت به اهل بیت علیهم السلام 55- لعن و نفرین به شانس واقبال 56- سخن گفتن عمدی در نماز 57- کوچک شمردن گناه خود یا دیگران 58- ریختن آبروی مؤمن 59 - گمراه کردن زنان 60- گفتن سخنان لغو 61- بدعت گذاشتن در دین 62- مذمت کردن مؤمنین و نیکوکاران 63- صحبت کردن های سرد و تلخ و بی روح 64- پرسش از اموری که دانستن آنها گناه است 65- ایجاد زمینه برای ارتکاب گناه دیگری 66- مِراء(جرّ و بحث های بی فایده ونفسانی) 67- هر گونه صدا و سخن در جهت ترساندن مردم 68- تقلید صدا به قصد استهزاء و آزار 69- جزع و شِکوه از مشیت های الهی 70- زیاد ایراد گرفتن از دیگران 71- مدح فاجر(ستایش از گنهکار) 72- گفتن سخن حق در جایی که نباید گفت 73- افشای اسرار مردم یا اسرار خود 74- تهدید و ایجاد رعب و وحشت 75- انداختن کار خود بر گردن دیگران 76- اشاعه فحشاء(پخش نمودن گناهان دیگران) 77- با طنّازی صحبت کردن خانمها با نا محرم و بعضی از محارم 78- شماتت زیاد خطا کاران و مصیبت زدگان 79- گفتن هر گونه خبر و سخن که صحّت آن را نمی داند 80- تعلیم راههای انجام گناه 81- تعلیم امور باطل(سحر و جادو، موسیقی ...) 82- تضعیف روحیه مجاهدان 83- ناامید کردن مردم از رحمت خدا 84- امید زیاد دادن به گنهکاران85- شهادت باطل و دروغ 86- توثیق فاسق(مؤثق جلوه دادن گنهکار) 87- زیاد در خواست نمودن از مردم 88- تحسین و تایید گنهکار 89- گفتن سخنان تحریک کننده شهوت 90- واسطه انجام گناه شدن بین دو نفر 91- تفاخر به آباء و ثروت و فرزندان و ... 92- تایید سخن کسی که صحت کلام او را نمی داند 93- اعتراف به گناه در نزد غیر خدا 94- بد و بیراه گفتن به حوادث بلا گونه 95- ذلیل نمودن نفس خویش(گفتن سخنان ذلّت آمیز) 96- اکرام شخص ثروتمند به خاطر ثروتش 97- اهانت به فقیر به خاطر فقرش 98- بسیاری از تعارفات روزمرّه مثل (قربونت بشم، فدات بشم و ..) 99- کوچک شمردن کارهای خیر دیگران 100- عدم تقیه در جایی که باید تقیه کرد.

التماس دعا

در تکثیر این نوشتار سهیم باشید.


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
درسهایی از «مو»
یکشنبه 88 شهریور 1 , ساعت 9:36 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

درسهایی از «مو»

یکی از جلوه های «زیبایی بخش» در میان مخلوقات خداست، موجودی که خود به تنهایی فاقد زیبایی است ولی وقتی با هم نوعان خود گرد هم می آیند و بر سر یا صورت کسی می نشینند موجب زیبایی او می شوند.

موجودی بی جان و بی روح! که وجودش روح افزا و جان بخش است و شادابی و طراوت می بخشد؛

سخن از موست که یکی از نعمت های بزرگ الهی است. جزیی از وجود انسان و برخی حیوانات که کاربردهای فراوان دارد و در عین حال می تواند معلم خوبی برای آنان که چشم بینا و گوش شنوا دارند، باشد.

مو اقسامی دارد برخی صاف و برخی مجعّدند و برخی فِر و برخی دیگر لَخت و برخی دارای حالت اند، برخی خیلی نازک و برخی معمولی اند.

اقسام مختلف مو با زبان بی زبانی می گویند: «مهم نیست چه شکل و چه جنسی باشی بلکه مهم آن است که در راستای آنچه خلق گشته ای؛ به وظیفه ات به نحو احسن و شایسته عمل نمایی». وظیفه مندی، عمل به تکلیف و هدفمندی در زندگی درسی است که از اقسام مو می گیریم. [همه ی اقسام موی سر به گونه ای موجب زیبایی صاحبانشان می گردند].

مو اقسام دیگری نیز دارد: موی سر، موی صورت مانند ابرو، مژه، ریش، سبیل، موهای زاید قسمت های مختلف بدن و یا موهای ریزی که تمام بدن انسان را پوشانده اند؛ اینکه فواید علمی آنها چیست؟ مجال دیگری می طلبد که مورد بحث ما نیست اما درسی که از آنها می توان گرفت این است که:

مهم نیست در کجا و به چه کار مشغول باشی، کارمند باشی یا کارگر، روحانی یا معلم، بقال یا قصاب، رییس یا مرؤوس ، تنها باشی یا با جمع و ... . مهم آن است که در هر جا که هستی کار خود را درست انجام داده و از زیر بار وظایف شانه خالی نکنی.

انسان مؤمن هر جا که باشد و در هر شغلی، هدفش تنها رضای خالق است و بس از این رو تمامی فعالیت های او عبادت است و فرقی بین شریف یا وضیع بودن شغل، مسؤولیت و یا کار او نیست.

چه بسا رفیع که وضیع می گردد مانند مویی که بر سر است و در اثر حوادث می ریزد و نابود می شود ولی موی زیربغل همچنان مقاوم و استوار سال ها باقی و پابرجاست!. این مو به ما می گوید: «می توان در محیطی آلوده و جامعه ای فاسد نیزمقاومت کرد و باقی بود و سقوط نکرد و به وظایف خود عمل کرد»،

می گوید: «برای من مهم نیست که خداوند مرا در چه محیطی خلق کرده و برای من چه چیز را پسندیده، مهم آن است که بنده باشم و مطیع، مهم انجام وظایف است و بس».

برخی موها دائما در حال رشدند مثل موی سر و صورت و برخی از موها رشد ندارند مثل موی مژه و ابرو-البته در زمان میان سالی- پس، هر تغییر و تحول و یا رکود و عدم تغییر بد نیست گاه باید مثل موی سر بود و در حال رشد و تکاپو و گاه مثل مژه ثابت و بدون تغییر بود.

گاه تغییر و تحول به صلاح انسان نیست؛ موی سر که بلند می شود قیچی می گردد. در زندگی انسان نیز هر تحول و رشد ظاهری لزوماً مثبت نیست چه بسیار از تغییرات زندگی که موجب دوری انسان از اصل خویش و خدای خویش می گردد! مثل موی سر که بریده شده و از پیاز مو جدا می شود. چه بسیار فقیرانی که ثروتمند شده و از خدا دور شده اند و چه بسا مریضی که خوب شده و دیگر خدا را صدا نمی زند؛ چه بسا دعا کننده ای که حاجت گرفته و دیگر خدا را فراموش کرد و... .

موی سر می گوید: «گاه برای ماندن باید کم شد، سختی کشید» پس، هر کم شدن ظاهری کم شدن نیست مثل انفاق اموال که موجب رشد و نمای آن و باقی ماندن آن برای فردای قیامت است.

هزاران مو اگر در جای خود باشند مفیدند ولی یکی از آنها اگر در غذا بیفتد موجب حال گیری است.

پس از آنجا که «هر چیز به جای خویش نیکوست»، اگر انسان در این عالم هستی جایگاه خویش را گم کند و پا از حد خویش فراتر نهد موجب اشمئزاز و تنفر است. انسان در این جهان جایگاهی جز عبودیت و بندگی خدا ندارد و گاه یک انسان که «فرعون» می شود و ادعای خدایی می کند عالَمی را به فساد می کشد.

گاه هزاران مو ارزش ماندن ندارند و باید قیچی شوند و گاه یک دانه از آنها ارزشمند است «مویی از خرس، غنیمت است».

پس لزوماً کثرت ارزشمند نیست بلکه گاه ندرت موجب گران قدری و گران سنگی یک چیز است.

گاه یک مو انسان قدرتمندی را از کار می اندازد آن گاه که در چشم او می رود، آن موی ضعیف می گوید: «انسان تو با این همه ضعف و ناتوانی ات چگونه در برابر خداوند متعال تکبر ورزیده و ناسپاسی پیشه می سازی؟» موی کوچک می گوید: «می توان کوچک بود اما کارهای بزرگ کرد پس خودت را دست کم نگیر».

یک انسان گرچه در ظاهر کوچک است و در عالم هستی عددی محسوب نمی شود ولی همین انسان می تواند منشاء آثار خیر و پربرکتی باشد. امام خمینی رحمت الله علیه یکی از نمونه های این انسان هاست.

موی کوچک می گوید: «می توان ابرقدرت ها را عاجز ساخت اگر پاشنه ی آشیل آنها را شناخته و هدف بگیری».

وقتی موی سر را کوتاه می کنیم؛ دردی حس نمی کنیم ولی کندن آنها دردناک است به بیان دیگر «بریدن» درد ندارد و «کندن» دردناک است. پیام این نکته این است که:

«خود از دنیا و علائق آن بریده و جدا شوید پیش ازآنکه شما را از آن کنده و جدا سازند».

مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا

بمیرید پیش از آنکه بمیرید!

نکته ی دیگر:

موی سر عامل زیبایی است و نعمتی بزرگ از نعمت های الهی است و فقدان آن نیز موجب از دست رفتن بخشی از زیبایی انسان است. مؤمن نیز باید اینگونه باشد وجودش زینت جامعه، زینت دین و زینت اهل بیت علیهم السلام باشد. فقدانش در جامعه محسوس بوده و خلاءش حس گردد.

مو می تواند عامل بسیاری از گناهان و ناسپاسی ها و زمینه ای برای آزمایشات الهی باشد. نمونه های زیر از آن جمله اند:

- خانمی که موهای سر خود را در برابر نامحرم نمی پوشاند در حال کفران نعمت و معصیت است چون هدیه کننده ی این مو به او، از وی خواسته که آنها را از نگاه نامحرم حفظ کند. پس گاه، شکر نعمت به   پوشاندن [و کفران] نعمت است و گاه کفر نعمت به آشکار ساختن آن است!.

- آقایی که موهای سر خود را به هر مدلی که متداول شد شکل می دهد و به این ترتیب گرفتار شهرت طلبی و نوعی لباس شهرت می گردد و یا گاه عزت و کرامت انسانی را زیر پا نهاده و موی خود را به بدترین شکل ها در می آورد؛ او نیز مرتکب نافرمانی و کفران نعمت گشته است.

- مردی که موهای صورت خود را می تراشد به بهانه ی آنکه بهداشت صورت را رعایت نماید نیز گرفتار نوعی دیگر از معصیت گشته است. البته به آن برادر باید گفت: «اگر بهداشت صورت منظور است، پس چرا موهای سر خود را هر روز نمی تراشی ؟!» زیرا موهای صورت هر روز شسته می شود ولی موهای سر هفته ای دو یا سه بار! و اگر «زیباتر شدن» منظور است؛ آن در صورتی بی اشکال و خوب است که دلیلی برای منع آن از سوی خداوند متعال نداشته باشیم و هر زیباتر شدنی مطلوب و صحیح نیست!.

- نمونه ی دیگر از معاصی مربوط به مو:

آن مردی که موهای پشت لب خود را بلند کرده و از آن «آرم کمونیست»ها را می سازد اگر در جامعه ای زندگی کند که این اقدام نشانه ی کمونیست بودن است؛ او نیز مرتکب گناه گشته است؛ گناهی به نام «تَلبُّس به لباس کافران» و شبیه ساختن خود به اهل کفر.

-انسانی که به بلندی سبیل خود می بالد و در سایه سبیل خویش به «قلدری و مردم آزاری» می پردازد نیز گرفتار نوعی دیگر از معصیت گشته و از «مو» آسیب دیده است. و...

عجب موجودی است این مو، برخی برای داشتنش بال بال می زنند، آنان که موهای سرشان ریخته و یا نوجوانی که مویی بر صورتش نروییده و رویش آن را نشانه ی مردانگی می داند و برخی اقدام به تراشیدن آن می کنند به قصد مدگرایی و یا به بهانه ی بهداشت!.

البته گاه نیز به دلیل مبارزه با کبر و قطع هر نوع وابستگی به زرق و برق دنیا لازم است خود را از آن جدا ساخت مانند لزوم تراشیدن موی سر در ایام حج تمتع.

مو، عامل زندگانی و حیات برخی از موجودات است مانند برخی از حیوانات و اگر پشم گوسفند را نیز نوعی مو بدانیم – که هست- سخن گفتن از آثار پر برکت آن در زندگی انسان، به درازا کشیده خواهد شد.

اما یک مو نیز وجود دارد که برای نگاه به آن و یا به دست آوردنش، سزاوار است که از هستی خویش گذشته و جان را نثارش کنیم، و آن «موی زلف یار» است آنجا که سعدی می گوید:

سلسله ی موی دوست، حلقه ی دام بلاست

هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش، بی دریغ

دیدن او یک نظر، صد چو منش خون بهاست

همان مویی که شهدا را واله و شیدای خویش ساخت و دستگیره ای برای عروج ایشان به سوی یار شد و مایه ای برای غبطه ی ما خاک نشینان.

اللهمَّ ارزُقنا حَلاوتَ ذِکرِکَ

والسلام - التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
حدیث قدسی قسمت (10)
یکشنبه 88 شهریور 1 , ساعت 9:33 عصر  

از امام صادق علیه السلام  

در باره پندهاى خداوند متعال  به حضرت عیسى بن مریم علیهما السلام،

قسمت (10- آخرین قسمت)

یَا عِیسَى أَطِبْ لِی [بِی‏] قَلْبَکَ وَ أَکْثِرْ ذِکْرِی فِی الْخَلَوَاتِ اعْلَمْ أَنَّ سُرُورِی أَنْ تَتَبَصْبَصَ إِلَیَّ وَ کُنْ فِی ذَلِکَ حَیّاً وَ لَا تَکُنْ‏ مَیِّتاً

اى عیسى! دلت را برای من پاک ساز و در خلوتها بسیار یادم کن و بدان که شادی من در اینست که به درگاهم نیاز آورى؛ در این باره زنده باش و [مانند] مرده مباش،

یَا عِیسَى لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ کُنْ مِنِّی عَلَى حَذَرٍ وَ لَا تَغْتَرَّ بِالصِّحَّةِ وَ لَا تُغَبِّطْ نَفْسَکَ فَإِنَّ الدُّنْیَا کَفَیْ‏ءٍ زَائِلٍ وَ مَا أَقْبَلَ مِنْهَا کَمَا أَدْبَرَ فَنَافِسْ فِی الصَّالِحَاتِ جُهْدَکَ وَ کُنْ مَعَ الْحَقِّ حَیْثُ مَا کَانَ وَ إِنْ قُطِعْتَ وَ أُحْرِقْتَ بِالنَّارِ فَلَا تَکْفُرْ بِی بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ لَا تَکُنْ مَعَ [مِنَ‏] الْجَاهِلِینَ

اى عیسى! چیزى را شریک من قرار مده و از من بر حذر باش و به تندرستى خویش غره مشو و بر خود رشک مبر که دنیا چون سایه ایست رفتنى و آنچه از آن پیش آید مانند گذشته آنست؛  تا توانى در کارهاى خیر رقابت کن و هر جا که حق است تو با حق باش و اگر تکه تکه شوى و با آتش سوزانده شوى؛ بعد از معرفت به من، کافر مشو و از نادانان مباش.

یَا عِیسَى صُبَّ الدُّمُوعَ مِنْ عَیْنَیْکَ وَ اخْشَعْ لِی بِقَلْبِکَ

اى عیسى! از دو دیده‏ات اشک بریز و با قلبت برای من خشوع نما.

یَا عِیسَى اسْتَغْفِرْنِی فِی حَالاتِ الشِّدَّةِ فَإِنِّی أُغِیثُ الْمَکْرُوبِینَ وَ أُجِیبُ الْمُضْطَرِّینَ وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِین‏

اى عیسى! در وقت سختى از من آمرزش بخواه که من به داد گرفتاران می رسم و بیچارگان را اجابت می کنم و من ارحم الراحمینم.

پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــایان


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4   5      
درباره وبلاگ

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام

اکبر فرحزادی
نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم.
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 4 بازدید
بازدید دیروز: 135 بازدید
بازدید کل: 902504 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

سایت آزمایشی آرامش جاویدان [151]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
باطن بینی[4] . مرگ باوری[3] . حسین فخری[2] . خداگونه[2] . مبارزه با نفس[2] . موانع استجابت دعا[2] . نماز شب[2] . دانلود نوحه های مذهبی[2] . ولایت مداری[2] . مدیریت زمان[2] . آخرین فرصت[2] . اشعار زیبا[2] . بی نمازی[2] . شبهات عدل الهی[2] . دفع یک شبهه[2] . فلسفه خلقت[2] . فلسفه خلقت انسان . فلسفه وجود شیطان . قلب عاشق . قیام عاشورا یا مکتب عاشورا؟ . کثرت سجده . کفارات گناه . کنترل نفس . کوتاهی عمر . گشت نامحسوس . گناه بزرگ . گناه مبتلابه . لباس شهرت . لباس کفار . لبه پرتگاه . لقمه حرام . لنزهای رنگین . لنزهای زیبا! . لینک دانلود کتاب ثواب الاعمال . دنیا شناسی . دنیای ما . دو روی زیبایی . راه رسیدن به خدا . رنگ جماعت . رنگ خدا . رنگ سبز . رنگ فریب . رنگ ماندگار . زرف نگری . زنان و اسلام . زندان یا دانشگاه؟ . زیبا ترین پیامک! . ژرف اندیشی . سرسره . سطحی نگری . سقوط بزرگان . سکوی پرتاب . شاهدان اعمال . شبهات قرآنی . شبهات مربوط به حقوق زنان . شبهان اعتقادی . شبهای پیشاور . شدت عذاب در قیامت . شرابخواری . شعر . شعر در مذمت دنیا . شعری زیبا . شعری نو . ضرورت حجاب . ظاهر بینی . ظاهر و باطن . ظلم ستیزی . عاشورایی . عاقبت بخیری . عبرتها . عدل الهی . عذابها . عذابهای بی نمازان . عشق الهی . عشق الهی به بندگان . عفت و پاکدامنی . علم بهتر است یا ثروت؟ . عمر خاک طلا . عوامل استجابت . عیبجویی . غض بصر . غفلت . غفلت از شیطان . فریبای صادق . فضیلت سجده . فضیلت شیعه . فضیلت صلوات . پاسخ به شبهات . پای لنگ . پذیرش خطا . پرستاران . پرواز آخر . پیرامون چشم . پیراهن عثمان . پیراهن فریب . تابلوهای نفیس . تاثیر گناه در دعا . تبعیت از اکثریت . تجسس . تجسم اعمال . ترور شخصیت . تسویف . تفاوت زنان و مردان . تماثیل . تمثیلات . تمثیلها . تمثیلها و حکمتها . تمثیلی از زمین . تمثیلی زیبا . توبه . توجه به همنوعان . تولدی دیگر . ثواب مریض داری . چرا دعایها مستجاب نمیشه؟ . چشم چرانی . چشمان من . حب دنیا . حجت خدا بر انسان . حزب باد . حسن خلق . اشعار زیبا(2) . اشعار ناب . اشک بر امام حسین علیه السلام . اشک خوف . اصرار در دعا . المراجعات با ترجمه فارسی . انتفاضه . اندرز در همه چیز . انواع امتحان . انواع تولد . انواع عذاب شرابخوار . انواع میز . اهمیت تاریخ . اهمیت وضو . اوقات استجابت دعا . اولین گریه کننده بر علی علیه السلام در امت اسلام . با سرعت بسوی... . باران با ترانه . باز باران . آداب و شرایط دعا . آفات زبان . آقا الاغه! . آمریکا شناسی . آنگاه هدایت شدم . آینده نگر . احترام به والدین . از کدام تبار؟ . استدراج . استفاده از عمر . استفاده از قرآن . اسلام دین حزن! . اسم های بی مسمی . اشعار حکیمانه . بحران اتلاف عمر . برنامه ریزی . بسیار زیبا . به بهانه انتخابات . بهره برداری از قرآن . آب گون . آثار خوف از خدا . آثار سجده . آثار عجیب زیارت عاشورا . آثار مدگرایی . آخرین پرواز . مراقبه . مردم فلسطین و .. . یأس از رحمت . یاد مرگ . یاس از رحمت الهی . یک شرط آمرزش گناهان . در مورد نگاه . درسهایی از درخت . درسهایی از سدّ . نماز مقبول . نمازهای پنجگانه . نواقص العقول . نوشدارو . هدف شناسی . هویت . وجود غرایز، خوب یا بد؟ . ورقه ها بالا . ورود اجباری به بهشت . موجودی با اهمیت . موجودی با هوشتر از انسان . موجودی کوچک و خطرناک . مورچه عجیب . موی صاف . موی مجعد . میز ریاست . میزان خوف و رجا . نامه اعمال . نظام احسن . نقش غرایز در انسان . نقصان عقل زنان . نکته ای اخلاقی . نماز با توجه . مباهات خداوند به چه کسانی؟ . مثالی زیبا . مجالس عروسی . محب اهل بیت . محب علی . محبت الهی . محبت اهل بیت . محبوب واقعی . محرم . مد . مدگرایی . مدگرایی افراطی . خود شناسی . خوش سابقه بدعاقبت . خوف الهی . داستان . داستان پرواز . داستانها و اندرزها . حسینیان و یزیدیان . حضور قلب . حضور قلب در نماز . حق بینی . حق مداری . حیوانی عجیب . مرگ در عسل . مرگی شیرین! . مشکل گشایی . معرفت اهل البیت . معرفی دنیا . معلم اخلاق . معنای اخلاص . معنای حقوق بشر آمریکایی . معنای قرب الهی . معنای واقعی لبیک یا حسین . معنای واقعی هل من ناصر ینصرنی . مقام رضا . مناظره . مهار نفس . مهمترین امتحان . موانع استجابت .
نوشته های پیشین

مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اسفند 89
بهمن 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
شهریور 89
مرداد 89
تیر 89
خرداد 89
اردیبهشت 89
فروردین 89
اسفند 88
بهمن 88
دی 88
آذر 88
آبان 88
مهر 88
شهریور 88
مرداد 88
تیر 88
خرداد 88
اردیبهشت 88
فروردین 88
دی 90
آبان 90
فروردین 91
لوگوی وبلاگ من

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
لینک دوستان من

همفکری
جبهه وبلاگی غدیر
عاشق آسمونی
وبلاگ گروهی فصل انتظار
(( همیشه با تو ))
لحظه های آبی
ترنم یاس
بسیجی 57
اقلیم پارسی
بتلیجه (روستای نمونه ی ایثارگری)
.:: بوستان نماز ::.
دست خط ...
لنگه کفش
شین مثل شعور !
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
زمینیان آسما نی
همنشین
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
انتظار
سوال امتحانی،طرح درس ،بانک مقالات،آموزش دروس
رهایی
نذر آقا
ارایه کننده بهترین میزبانی و دومین ...
منتظر ظهور
شکوفه نرگس
جاده های مه آلود
● بندیر
سجاده ای پر از یاس
خورشید پنهان
د نـیـــای جـــوانـی
نهان خانه ی دل
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
شاعرانه 2
سرای اندیشه
TOWER SIAH POOSH
خاکستر سرد
سیب خیال
آخرین روز دنیا
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
مهر بر لب زده
امُل جا مونده
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
عــــــــــروج
****شهرستان بجنورد****
فروش اینترنتی پارانتز
شب و تنهایی عشق
حامیان گفتمان امام و انقلاب
آقاشیر
دانلود بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل
کامپیوتر+ اینترنت+ فن آوری اطلاعات+ آموزش
عشق در کائنات
سروش دل
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
شلمچه
فریازان...faryazan
امام مهدی (عج)
محفل یاران
.:: اســــوه هــــا ::.
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
خبر روز
.:: رویش عشق::.
قدرتمندترین وبلاگ دانلود
یادداشتها و برداشتها
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
جاده مه گرفته
طریق یار
گل نرجس
مستانه
خلبان
*اسرار موفقیت*

حقوق دانشگاه پیام نور ایلام(ادرس جدید سایت http://lawtoday.ir/)
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
ما و دلاوران
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
سلام شهدا
شهسوار دل
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
برای اولین بار ...
تمهیدات
ایحسب الانسان ان یترک سدی
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
چهل منزل تا اربعین
۞ مرکز دانلود ایرانیان ۞
پاک دیده
شجره طیّبه
آدمکها
جاء الحق و زهق الباطل
نور
لاله های ملکوت
نسیم یاران
ترنم نور
توشه آخرت
حرف دل
نشانه
Manna
...ترنم...
آواز پرجبرئیل

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
سلام
عطش
☻♣♥ محمد قدرتی Mohammad Ghodrati ☻
عکس
بچّه شهید (به یاد شهدا)
دختر زمستان
بچه های باخرز
شهدای دفاع مقدس
تنها بیاد تو
خاکم سوادکوه
غروب آرزوها
جهاد همچنان باقی است
جبهه فرهنگی امام روح الله
پری برای پریدن
optima
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
ماه و مهر
چفیه
COMPUTER&NETWORK
پردازشگر
بشکاف
صدای من
خط سوم
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
احساس با تو بودن
کرانه های آسمان
آسمان شهادت
ܓܨ*..اگه باحالی بیا تو..*ܓܨ
خیبر
این نجوای شبانه من است
رهاتر از پرنده
جمعه های سوت و کور
مُنیف
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
Ask quran
دوستان برای تعجیل در ظهور امام زمان در طرح صلوات شرکت کنید
محراب
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
الا بذکر الله تطمئن القلوب
دست نوشته های یک گل پسر چشم انتظار
پایگاه اطلاع رسانی محمد رضا آقابیگی
وجنات تجری من تحتها الانهار
طلبه های ونوسی
* روان شناسی ** ** psycology *
دسته سومی ها
مرصاد
کتابدار فردا
همکلاس
ساعت به وقت کربلا
گروه فرهنگی سردار خیبر
پرواز تا اوج
دکترمحمدحسین احمدزاده
سوادکوهی ریکا
خبرروز
خلوت من
من و افکارم
دل نوشته های هدهد سرگشته
حدیث عشق
نگاهی دیگر
دانستنی های از مسایل جنسی؟ چرا اینجوری؟
سنگر
*ستاره ی سرخ*
عطر حضور
وبلاگ مرزداران عشق(ایران)
ناجی
فرشته ی عشق و زندگی
سودابه
عدالت جویان نسل بیدار
.
مرامنامه عشاق
صل الله علی الباکین علی الحسین
شبکه خبری وآموزشی صنعت مرغداریpersianpoultrynews
عشق؛خدا؛پدر؛دوست دارم؛هدیه؛گل؛یادگاری؛عشق علی؛شادی
پر شکسته
زورخانه باباعلی
خورجین عشق
هاله
سکوت عشق
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
کبو ترانه .... تا بام ملکوت
در پناه آسمون
مهدویت و انتظار
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
فاو
عشق سرخ
دوزخیان زمین
vagte raftan
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
حب الحسین اجننی
شاد بودن و شاد زیستن
محمد شادانی
احساس ابری
شیدایی
mansour13
افق بیکران روح من
پرسپولیس
روان شناسی کودک
*آوای ققنوس *
یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی
شش گوشه
آرزوی وصــــــال
بنام خدا وسلام
السید عباس الموسوی
نسل کوثر ـ در پرتو ولایت
عطاری عطار
جمهوریت:اخبار داغ ، مقاله ، مصاحبه ، عکس ، کاریکاتور و طنز سیاسی
نان ، عشق ، موتور هزار
دانستنیهای ایران زمین
طهور
.:: گاواره ::.
صادقانه برای خواهرم
دنبال عدالت
عا شقان وهواداران استقلال
ناگفته های آبجی کوچیکه
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
شراب فرقت
یاسوج عــــشقـــــولـــــک
آهــــــــــــــــــــاوران
یا زهرا(س)
پری دریایی
دیوونه بازی
رد پای . . .
شبکه خبری بندیر
سلام بر عزیز دل حیدر
بچه های کوچه خاطره
امیدزهرا omidezahra
تعقل و تفکر
آزاد راه
ESPERANCE
هامون و تفتان
صبح دیگری در راه است ....
شلوق پلوق
ونسان ونگوگ
دوستانه
منتظر بیداری
PATRIS
دانلود ، ترفند ، برنامه ، بازِِی ، آهنگ ، کلیپ ، عکس،داستان
حرف های قشنگ
گل پیچک
مشق عشق
صحن دفتر دلم
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
یا قدس نحن قادمون
اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی
همسفر عشق
راهنما
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
دکتر علی حاجی ستوده
معنای زندگی
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
عسل بانو و نازدونش
عمو اکبر
فرشته سیاهپوش
شاهد
سمپادیم - عاشق ورزش
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت مولانا امیر المونین (ع
شعر سنگ مزار
سیر و سلوکی در اسلام و دیگر ادیان
حاج آقا مسئلةٌ
تنها
راه را با این می توان پیدا کرد
انا مجنون الحسین
kaveh
سرزمین انتظار
سلام میرودپشت
دوستی
اشعار و داستانهای عاشقانه
رویای زیبا ...
بازمانده تنهای تنها
نسیم وحی
الموت الاسرائیل
حســرت پـــرواز
دولت عشق
چشم
زنان در جهان
مریم
حقیقت بهائیت
او خواهد آمد
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نگاهی دگر به عاشورا
یک حدیث ناب
شعری زیبا به مناسبت محرم
سبک زندگی
تحزب یا تهذب؟
نیمه پر لیوان یا نیمه خالی؟
من کیستم؟
تفاوت
خداحافظ ای ماه رمضان!!
خبری مهم
[عناوین آرشیوشده]