بسم الله الرحمن الرحیم
موجودی چهار پا، دو پا یا حتی تک پا
سخن از موجودی است که اونورش با اینورش فرق می کنه نه اشتباه نکنید دو رو نیست، منظورم این نیست که منافقه، اتفاقاً بنده ی خدا! فقط یک رو! بیشتر نداره ولی به هر حال خصلتی اینگونه دارد که هرگاه انسان –البته نه هر انسانی – پشت آن قرار می گیرد اخلاقش عوض می شود، تو گویی انگار نه انگار که این همان آدم قبلیه! جالب اینکه غالباً فاصله ی بین آن طرف و این طرفش بیش از یک متر نیست ولی این یک متر چه ها که نمی کند.
آری سخن از «میز» است موجودی چهار پا، سه پا، دو پا یا حتی گاه تک پا که مطالب ذکر شده تنها در خصوص یکی از اقسام آن، یعنی میز ریاست است.
میزی که جذبه ای شدیدتر از قوی ترین «آهن ربا»ها دارد، اصلاً به تعبیری یک مجرم گروگان گیر است زیرا در واقع یک «آدم ربا»ی قوی است؛ زیرا آدم ربا که لازم نیست حتماً خودش نیز یک آدم باشد شاهدش همین میز که آدم های زیادی را ربوده!، فریفته و جذب خویش نموده است.
میز موجب بسیاری از جنایت ها، خیانت ها، حسادت ها و کلکسیونی از انواع گناهان و رذایل اخلاقی است چه بسیار انسان هایی که برای دست یابی به آن، پا روی همه ی اعتقادات و ارزش های خود گذاشته اند؛ از بهشت، دل کنده و گذشته اند، میز در زندگی بعضی ها کامل ترین مصداق دنیا طلبی و حب دنیاست. چه تهمت ها، غیبت ها، نمّامی و سخن چینی ها که از سوی برخی از محبان میز و طرفداران آن و برای کسب و یا حفظ آن رخ نداده است؟! «میز دوستی» و عشق به آن مصداق اتمّ حبّ جاه و ریاست است که در ضمن فرمایشات ائمه ی معصومین علیهم السلام به شدت در مورد خطرات آن سخن رفته و از آن نهی شده است.
به بیان دیگر میز لبه ی پرتگاهی برای سقوط و یا سکویی برای پرتاب است. همانگونه که می تواند خطرناک باشد می تواند سودآور و مفید نیز باشد بسته به نوع استفاده از آن دارد اگر او «راکب» باشد؛ انسان در زیر آن له می شود و اگر به عنوان «مَرکب» از آن بهره گیری شود می تواند بالا برنده ای سریع و تندرو باشد.
برخی از روی آن به بالا! می روند و برخی از بالای آن به پایین سقوط می کنند.
برخی نیز به بهانه آن از زیرکار درمی روند آنجا که در پشت میزی به نام میز جلسات! می نشینند –البته جلسه داریم تا جلسه و شنونده خود باید عاقل باشد-.
برخی از آنها ظاهراً میزکارند ولی گاه میز بافتنی خانم های کارمند! و یا محلی برای تماس ها و تلفن های شخصی آنهاست.
میزنشانگر شخصیت بعضی از انسان هاست؛ انسانی که در عرصه های مختلف زندگی فرصتی برای ابراز وجود و عرض اندام نداشته است ولی همین که در پشت میز قرار می گیرد تمامی عقده های حقارت و کمبودهایش در برابر چشمش رژه رفته و با رفتارهای ریاست گونه ی خود سعی در جبران آنها دارد.
کوچکی و بزرگی میز در نظر اینها بسیار مهم است میز کوچک نشانگر شخصیت حقیر و ذلت آنهاست ولی میز بزرگ یعنی «شخصیت عالی»! «بزرگی و بزرگ مَنشی»! و ... پس هر چه میز بزرگتر باشد بهتر و آنها با شخصیت ترند!!
میز، «سالن امتحان» و یا «برگه امتحان»ی برای میزداران است امتحانی که خیلی ها رفوزه ی آنند و کم اند آنهایی که قبول می شوند.
برخی میزها جذّابند مانند آن چه گفته شد ولی برخی میزها نیز دافعند مانند: میز کلاس درس که دانشجو و دانش آموز در هنگام تحصیل آرزو دارد که هر چه زودتر از پشت آن خلاص شود!
برخی میزها میز کارند و برخی میزها میز سرِ کار اند؛ صاحبان این میزها مردم را سرکار می گذارند.
برخی میزها به گونه ای هستند که بر «روی آنها» کار انجام می شود ولی برخی از میزها رویشان کارآیی ندارد بلکه «زیر آنها»ست که بسیار کارآست!! این میزمربوط به آنهایی است که علاقه ی زیادی به زیرمیزی، رشوه، پول چای بچه ها و ... دارند.
برخی از میزها میز جنگ اند و پرونده ی هسته ای ایران همیشه روی آن است و برخی میزها میز صلح و مذاکره اند.
گاه میز، میز جنگ است و گاه، جنگ بر سر میز است.
میز موجودی است که بسیاری از تصمیمات کوچک و بزرگ در کنار آن گرفته می شود؛ میزهای کنفرانس و جلسات از این گونه اند؛ حوادثی چون جنگ جهانی دوم، پایان جنگ و ... نتیجه ی تصمیمات پشت میزند.
میز، موجودی آماده و کمر به خدمت است و این ما هستیم که از او سوء استفاده کرده و بر روی آن تصمیمات خائنانه و یا جاهلانه می گیریم!.
پس میز «شاهد بزرگ»ی بر بحث ها و تصمیمات غیرکارشناسانه! پشت میزنشینان است. شاهدی که فردای قیامت به سخن آمده و فریاد می زند، مشت ها را باز می کند، رسواگران امروز را، رسوای فردا می سازد و به همه می گوید که در پشت درهای بسته چه اتفاقاتی افتاده؟! چه تصمیمات بزرگ و خلق الساعه ای گرفته شده و ...
بعضی از میزها نیز خصلتی دیگر دارند وقتی پشت آنها نشسته ای شلوغ و بازی گوش و تکه پران می شوی آن هنگام که دانش آموز و یا دانشجوهستی؛
ولی همین که از پشت آنها برخاسته و این طرف آن قرار می گیری مخالف هرگونه شوخی و تکه پرانی و بی نظمی می شوی آن هنگام که معلم و استاد می شوی.
بعضی از میزها، رسما «میز بازی»اند مثل میز پینگ پنگ و برخی از آنها میز بازی اند ولی غیر رسمی ، میز کارمندانی که پشت آنها کاری انجام نمی شود و مردم به بازی گرفته می شوند.
برخی از میزها کار «آفتابه و لگن» را می کنند که «هفت تا»ست ولی شام و ناهار هیچی!.
برخی از آدم ها فکر می کنند برای کار کردن و نان درآوردن حتماً باید پشت میز بنشینند مانند جوانانی که گمان دارند تنها از طریق کارمند شدن می توانند کسب درآمد نمایند و غیر از پشت میز نشینی کار دیگری وجود ندارد!.
میز، چیزی نیست که فقط بزرگترها عاشق آن باشند گاه حتی بچه های کوچک نیز عاشق داشتن یک میز کوچک تحریرند؛ آرزویی که گاه سالها با خود به یدک می کشند ولی به خاطر فقر نمی توانند حتی صاحب یک میز کوچک رنگ و رو رفته باشند.
بعضی از بچه ها حتی با داشتن میز نیز تنبلند ولی بعضی از آنها بدون میز نیز شاگرد زرنگند، خیلی از پولدارها فکر می کنند که بچه هایشان با داشتن یک میز تحریر درس خوان می شوند.
برخی از میزها کار «لولو» را می کنند میزی که پرونده ی هسته ای ایران روی آن است از این گونه میزهاست.
میز غالبا موجودی بی وفاست و از قدیم گفته اند: اگر میز وفا داشت دیگر به من و تو نمی رسید.
البته یکی از مصادیق بارز این گونه میزها، میزهای غذاخوری است که در سالن های چلوکبابی و غیره قرار دارند و آدم های مختلفی پشت آنها می نشینند این میزها آدم ربا نیز نیستند و کسی به آنها دل نمی بندد و نسبت به همه بی وفایند.
برخی میزها نیز «دیکتاتور پرور و مستبد ساز»ند! و برخی از آدمها همین که پشت آنها می نشینند گمان می کنند تنها نظری که صحیح و صائب است نظر آنهاست و نظرات دیگران فاقد ارزش بوده و قابل اعتنا نمی باشند. رؤسایی که برای نظر زیر دستان ارزشی قائل نیستند گرفتار این میزها هستند. خلاصه به قول شاعر:
ارزشمون به طول و عرض میزه
چقدره میز و صندلی عزیزه
تموم فکر و ذکرمون همینه
که هیچکی پشت میزمون نشینه
یه عمره دودو زده چشم و چالت
که خش نیفته روی میز کارت
اونا که مرد و زن دعاگوشون بود
میز ریاست سر زانوشون بود
بیا بشین که میز اگه وفا داشت
وفا به صاحبان قبل ما داشت
قدیم که نرخها به طالبش بود
ارزش صندلی به صاحبش بود
فقیه اگه بالای منبر می شست
جوون سه چار پله پایین تر می شست
معنی شأن و رتبه یادشون بود
حرمت مردم به سوادشون بود
روی لبت خوبه تبسم باشه
دفتر کارت دل مردم باشه
مردا بدون میز همه عزیزن
رفوزه ها همیشه پشت میزن
رفوزه های همیشه پشت میزن . رفوزه های همیشه پشت میزن. رفوزه های همیشه پشت میزن
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |