بسم الله الرحمن الرحیم
زلال مثل آب!
مثل آب باش؛ مایعی حیات بخش و مفید که بقای زندگی انسان و دیگر موجودات از اوست. مهربان است و لطیف. و مثل آب نباش که گاه قاتل است و مهلک، و بی رحم در برابر آنکه شنا نمیداند.
مثل آب باش؛ آنگاه که جگر تشنه ای را سیراب می کند و عطش او را فرو می نشاند و او را زندگانی می بخشد و مثل آب نباش؛ آنگاه که عطش تشنه ای را مضاعف نموده و او را هلاک می سازد آنزمان که با نمک مخلوط گردیده و خلوص خویش را از دست داده است.
مانند آب باش آن هنگام که بی رنگ است و بی هویت، بی هویت در برابر خالقت، آن که تو را آفرید و تو را حیات بخشید؛ هم او که غنی مطلق است و تو در برابرش فقیری مطلق؛ در برابر او که همه چیز است و جز او هیچ نیست و مثل آب نباش؛ که از خود شکلی ندارد و شکل هر ظرفی را که واردش شود به خود می گیرد: لیوان، پارچ و یا حتی آفتابه!
مثل آب باش؛ که گاه در اثر استمرار و مداومت حتی سنگ را سوراخ می کند و یا متاثر می سازد؛ ولی مانند آب نباش که حتی یک کودک نیز تو را با تفنگ آب پاش خود به این سو و آن سو پرتاب کند.
مانند آب باش؛ که آلودگی ها و کثافات را از دیگران دور ساخته و آنها را مطهّر می سازد اما مانند آب نباش که آلودگی و چرک های دیگران را به خود گرفته و کثیف می شود.
مانند آب باش؛ که بین اجزاء آن – یعنی اتم ها و مولکول هایش – پیوندی مبارک شکل گرفته است؛ پیوندی که منشاء بسیاری از برکات در زندگی دیگر انسان هاست و مانند آب نباش؛ که با پیوندی نامیمون میان مولکول هایش سقف خانه ی فقیری بر سرش خراب می شود.
مانند آب باش؛ که هر چه آن را تقسیم کنی باقیمانده باز هم آب است؛ باز هم مولکول هایش دست در دست هم داده و هویت خویش را نباخته اند؛ حتی قطره ای از آن نیز، آب است؛ چه با جمع باشی چه تنها «هویت مسلمانی»ات پا برجاست هیچ کس و هیچ قدرتی را یارای جدا ساختن تو از این هویت نیست؛ کثرت و قلّت جمعیت در پا برجایی تو بر ایمان و اعتقاداتت تاثیر نمی گذارد.
و مانند آب نباش؛ که با کمترین حرارت، وحدت میان مولکول هایش از هم گسسته شده؛ تغییر شکل داده؛ بخار می شود و به آسمان می رود.
مانند آب باش؛ که از هر روزنه ای نفوذ می کند و مانعی بر سر راه نمی شناسد؛ ولی آب گونه نباش؛ که در هر کاری سرک کشیده و در زندگی مردم تجسّس نمایی، وارد زندگی مردم شوی و در پی کشف معایب و روزنه های زندگی آنها باشی.
مانند آب باش؛ که لطیف و نافذ است از ظاهر می گذرد و به باطن نفوذ می کند تو نیز از ظاهر گناه بگذر و به باطن آن نظر نما از ظاهر دنیا بگذر و باطن آن را -که پیرزنی عجوز و هزار داماد است- ببین، فریب ظاهر را نخور و باطن این مار خوش خط و خال را بنگر و مانند آب نباش؛ که گاه بر اثر انجماد از هیچ چیز عبور نکرده و به هیچ چیز نفوذ نمی کند.
مانند آب باش؛ که چه متحد باشد و چه قطره، قدرتمند است و تاثیر گذار، آنجا که با وحدت قطره ها رود گشته دریا شده و یا سیل گشته، سدها را می شکند و تمام موانع را از سر راه برمی دارد و یا حتی در صورت افتراق قطرات باران می شود و منشاء آثار بسیار می گردد و یا در اثر سماجت و خستگی ناپذیری سنگ نیز در برابر او زانو می زند.
مانند آب باش؛ که اگر لازم بود آهن را نیز منفعل نموده و منهدم سازی آنگاه که آهن در برابر آب تاب نیاورده و زنگ می زند؛ ولی مانند آب نباش؛ که مانند قند پیوند ها را حل نموده؛ گره های محبت را بگشایی.
مانند آب باش؛ که در هر شکل که باشد جامد، مایع و گاز، یعنی بخار، آب و یا یخ؛ قدرتمند است و پر انرژی؛ نوع مایع آن توان بریدن آهن را دارد نوع بخار آن توان انهدام دیگ بخار و زودپز را دارد و نوع جامد آن یعنی یخ قدرت ویران سازی سنگ و فرسایش آن را دارد و مانند آب نباش که از قدرت خود جهت ویران گری و خرابی بهره برداری نمایی.
مانند آب، زلال باش و باصفا، کینه ها را به دل نگیر مانند آب باش؛ آتش ها را خاموش ساز ولی مانند آب نباش؛ که آتش گرم یک وامانده در بیابان را خاموش سازی.
ایثارگر باش مانند آب که خود را با به پای درختی تشنه رسانده و از خود می گذرد تا او طراوت و شادابی گیرد و دیگران شاد شوند و مانند آب نباش؛ که درختان و گیاهان را از ریشه کنده و بیابان خشک و برهوت می سازد.
مانند آب باش؛ که حتی با بارش بر روی کاه و گِل بوی خوشش انسان ها را شاد ساخته و شاکر می نماید و مانند آبی نباش؛ که با بوی گند و عفن خود ، دیگران را آزرده و متأذی می سازد.
مانند آب باش؛ که سبک بار است و سبک بال با کمترین حرارتی خود را از زمین کنده و به بالا می رود و مانند آب نباش؛ که با کمترین حرارت -و فشار- نیست و نابود می شود و اثری از آن بر جا نمی ماند.
مانند آب باش؛ که روزی دهنده ی ماهی گیران و موجودات دریایی است؛ سخاوتمند و فیاض است؛ ولی مانند آب نباش؛ که قابض و گیرنده است و گاه تمام هستی و مال ومنال و حتی جان یک انسان را می گیرد.
مانند آب دریا باش؛ که هیچ چیز آن را نجس و ناپاک نمی سازد و به راحتی بر آن تاثیر نمی گذارد و نه مانند آب لیوان؛ که با قطره ای ناپاکی و نجاست، آلوده و غیر قابل استفاده می شود.
مانند آب باش؛ که هر جا باشی حیات و زندگانی در آنجا جاری باشد؛ پس مانند آب، جاری و در حرکت باش، زلال و گوارا باش به گونه ای که همه خواهان تو و نیازمند به تو باشند؛ لطف و دل سوزی تو شامل همه – دوست و دشمن – باشد؛ درون همه انسان ها باش؛ قلب همه جای تو و وجود همه از تو پر باشد.
وجود تو برکت زندگی انسان ها و موجب حیات آنها باشد، به موقع نرم و لطیف و هنگام ضرورت سفت و استوار باش.
آری مانند آب باش؛ که حتی بقای «کربلای حسین»علیه السلام و «دوام دین» به خاطر اوست! چرا که اگر «بهانه ی نبود آب در کربلا» نبود شاید عزای حسین علیه السلام آنقدر جان سوز و جان گداز و ماندگار نبود.
شاید اگر آب نبود دیگر ایثار حضرت عباس علیه السلام در کنار علقمه، حنجره ی آغشته به خون حضرت علی اصغر علیه السلام و دیگر حوادث زشت و زیبای کربلا زمینه ای برای بروز و حضور دائم در عرصه ی تاریخ نداشت.
آری آب که به فرموده ی قرآن: «حیات همه چیز از اوست» موجودی است که حتی بقای دین از اوست؛ پس آب را گِل نکنیم! و پاسدار این نعمت بزرگ الهی و معلم والا مقام باشیم. والسلام - التماس دعا
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |