بسم الله الرحمن الرحیم
دعا (9)
در این جلسه ان شاءالله آخرین قسمت از بحث موانع استجابت دعا را مطرح مىکنیم. در ادامه بحث هفته گذشته و حدیث آخرى که نیمه کاره ماند عرض مىشود که خداوند متعال در ادامه آن حدیث مىفرماید:
و إنَّ مِن عِبادی المؤمنینَ لَمَن لا یَصلُح إیمانُه إلا بِالسُّقمِ وَ لو صَحَّتْ جسمُه لأفسَدَه ذلک
بعضى از بندگان من ایمانشان کامل و محفوظ نمىماند مگر به آنکه در حال بیمارى بوده باشد و وقتى که آنها را سلامت و صحت عطا نمایم به فساد و تباهى کشیده مى شوند
و از خدا دور مىشوند. معمولا در بیمارىهاست که همیشه دستمان به سوى خدا دراز است. ممکن است فردى که آنقدر بیمارى کشیده که طاقتش تمام شده؛ بگوید: خداوند مرا خوب کن؛ نمىخواهم دستم به سوى تو دراز باشد!! و نمىخواهم که مصلحت مرا به خواهى!!؛ ولى خداوند کریم به این حرفهاى او گوش نمىدهد و به فکر سعادت اخروى اوست. مانند مادرى که فرزندش در حال بیمارى از او غذا و یا شکلاتى را طلب نماید که براى او در حال بیمارى مانند سم مهلک و خطرناک است که بدون تردید یک مادر مهربان و دلسوز چنین درخواست کودک خود را اجابت نخواهد نمود حتى اگر او از مادرش بدش آمده و به او پرخاش نماید!.
براى خداوند متعال کارى ندارد که کسى را یک شبه ثروتمند کند یا کسى را یک شبه سلامتى و صحت دهد اما ما نباید فقط به فکر آباد کردن خانه دنیا باشیم آن هم به قیمت خراب کردن خانهى آخرتمان. دنیایى را آباد کنیم که در روایت آمده:
مثل خانه ساختن بر روى موج دریا مىباشد.
روایت مىگوید: دنیاى آباد شما مثل خانهاى روى موج دریاست! مگر این خانه چقدر عمر دارد؟!. محکمترین خانهها وقتى روى موج دریا ساخته شوند (البته اگر شدنى باشد) با پائین آمدن موج، خانه هم نیست و نابود مىشود. این روایت زیبا توقف کوتاه انسان را در این دنیا نشان می دهد.
بنابراین سختیها و لذائذ آن هم همینطور کوتاه است؛ نمىارزد که به خاطر این لذتهاى کوتاه و اندک و سختیهاى نه چندان سخت، انسان آخرتش را تباه کند. باز هم مى فرماید:
و إنَّ مِن عِبادى المؤمنین لَمَن لا یصلُحُ إیمانُه إلا بالصِّحةِ و لو اَسقَمتُه لأفسَدَه ذلِک
ازمیان بندگانم نیز بندگانى هستند که ایمان آنها حفظ نمى شود مگر به صحت و سلامت و اگر آنها را بیمار نمایم ایمان خود را از دست مىدهند.
واز همه مهمتر به نکته مهمی اشاره کرده و می فرماید:
إنِّى أُدَبِّرُ عبادى بِعلمى بِقُلوبِهم فَإنِّى علیمٌ خَبیر
همانا من خود با علم خود به آنچه در دلهاى بندگانم مى گذرد به تدبیر امور بندگانم مى پردازم و...
پس باید خود را به آن مهربان سپرده و راضى به مقدرات الهى بود تا از اجر عظیم و مصالح فراوان آن برخوردار شویم.
اما روایتى هم از عذابهاى آخرت ذکر کنیم تا تحمل سختیهاى دنیا برایمان آسانتر گردد:
در روایت است که:
«روزى که قیامت برپا مىشود خداوند به مالک (رئیس فرشتگان جهنم) دستور مىدهد که آتشهاى هفتگانهى جهنم را برافروز و هفت طبقه جهنم را آماده ساز و به رضوان (رئیس فرشتگان بهشت) هم دستور مىدهد که هشت طبقه بهشت را زینت بده و به میکائیلعلیه السلام هم دستور مىدهد که پل صراط را در بطن جهنم قرار بده و به جبرئیلعلیه السلام نیز مىفرماید: «ترازوى عدل را برقرار کن» و مىگوید: «یا محمد صلى الله علیه وآله امتت را نزدیک کن تا به حساب آنها برسیم» سپس خدا دستور مىدهد که «بر روى صراط هفت پل دیگر قرار دهند که طول هر یک از پل ها 17 هزار فرسخ است و بر روى هر پلى 70 هزار فرشتهاى که مأمور سؤال و جواب هستند از زنان و مردان امت حضرت رسولصلى الله علیه وآله شروع به سؤال مىکنند». در پل اول از چه سؤال مىکنند؟ از ولایت امیرالمؤمنینعلیه السلام و اهل بیت محمدصلى الله علیه وآله. بله در پل اول از حبّ اهل بیت علیهم السلام و ولایت امیرالمؤمنینعلیه السلام مىپرسند. کسى که این «حبّ» را داشته مىتواند جواب دهد که: این اشکهاى من که براى اهل بیت«علیهم السلام» ریختهام، این سینهزنىهاى من، این لباس سیاه پوشیدنهاى من،و ... این ها توشه من است و کسى که دل با حب اهل بیت«علیهم السلام» داشته باشد راحت مىتواند جواب دهد و این براى او جوازى مىشود که مثل برق جهنده از پل اول عبور کند و کسى که اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله را دوست نداشته باشد با مغز سرش در قعر جهنم سقوط مىکند. در ادامه آمده: و حتی اگر به همراه او اعمال خیر 70 صدیق باشد بدون حب اهل بیت«علیهم السلام» و ولایت جایش در جهنم است.
این روایت نشان مىدهد که بساط قیامت چقدر عریض و طویل است و اینها که ما گفتیم تازه شروع حساب و کتاب است. در این وضعیت اولین چیز حب اهل بیت«علیهم السلام» و مسئله ولایت است، بنابراین، این عذابها را در نظر بگیریم و با آن تحمل سختی های دنیا را براى خودمان آسانتر بنماییم. ما به هر حال از این دنیا باید برویم و باید این رفتن را باور کنیم و همچنین خود را براى این رفتن آماده کنیم و براى راه توشه برداریم. چه کسى در این دنیا عمر جاوید داشته و چه کسى براى رفتن خیالى راحت دارد؟
ما باید تلاش کنیم تا خودمان را براى آسودگى از این عذابها آماده سازیم پس اگر مصلحت ما، در فقر است باید به آن راضى باشیم نه اینکه بگوئیم: من ثروت دنیوى مىخواهم حال مىخواهد به مصلحت من باشد یا نباشد بعضىها اگر خدا دعایشان را برآورده نکند با خدا قهر مىکنند!. اگر بندهاى با خدا قهر کند آیا به خدایى خدا لطمهاى وارد مىشود یا خودش ضرر مىکند؟ وقتى خدا خودش به ما اینطور توضیح مىدهد که: اگر من دعاى تو را برآورده نکردم حتما به مصلحت تو نبوده، مثلا کودک شما چیزى را مىخواهد بخورد و از شما درخواست مىکند که به او بدهید و شما مىدانید که براى او بسیار ضرر دارد آیا به او مىدهید؟ یا اگر حتى خود او آن را برداشت از او مىگیرید و حتى پشت دستش هم مىزنید؟ بچه چه مىفهمد؟ شما که عاقل هستید و از مضرات این خوراکى براى او خبر دارید جلوى او را مىگیرید.
خداوند هم مىگوید: اگر تو خود را به من سپردهاى باید به قضا و قدر من راضى باشى تو دعایت را بکن اجابتش با من؛ اگر به مصلحتت باشد خدا دعا را برآورده مىکند و بنده نباید سماجت بکند به این معنا که بگوید: «اگر ندهى قهر می کنم»، سماجت و ممارست در دعا کردن خوب است اما مأیوس شدن از خداوند و دور شدن از او غلط است.
این از مواردى است که اگر انسان در کارهایش و اعمال و افکارش دقت نداشته باشد انسان را سریع از خدا دور مىکند و و ما باید بترسیم زیرا این قهرها امکان دارد انسان را براى همیشه از درگاه خدا و راز و نیاز کردن با او جدا سازد.
پس ما باید ببینیم معصومین«علیهم السلام» چه مىگویند؟ اگر قرار است ما همیشه در بیمارى باشیم و سلامت از ما دور باشد و این به مصلحت ماست؛ پس باید مطیع و راضى به رضاى الهى باشیم.
کسى ممکن است ایمانش را در سلامت از دست بدهد و دیگرى در بیمارى، پس صلاح خدا براى هر کس چیزى است که باید به آن گردن نهد.
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |