بسم الله الرحمن الرحیم
سدّ
روزى یکى از دوستان نزد من آمد در حالى که بسیار شگفت زده و متعجب مىنمود، جریان را جویا شدم و او گفت: «در اخبار شنیدم که فلانى به خاطر فلان عمل بازداشت شد!؟» گفتم: «خوب مگه چیه!؟» و او پاسخ داد: «خوب خیلى عجیبه که او با چنان شخصیت و بزرگى علمى و در چنان مقام و منزلت اینچنین گرفتار شیطان شده و سقوط نماید!»
گفتم: «هم عجیبه و هم نیست عجیبه از آن جهت که تو نیز اشاره کردى و عجیب نیست از این جهت که من مىگویم: بگذار با یک مثال قضیه را باز کنم قطعا شنیدهاى که گاه برخى از «سدّ»ها گرفتار شکستگى و ریزش شده و در اثر آن، حوادثى هولناک و خطرناک رخ داه است؟
گفت: «بله گاه در اثر زمین لرزه و گاه حتى بدون آن، چنین اتفاقاتى افتاده است.»
گفتم: «احسنت اما آیا دقت کردهاى علت آن چیست؟»
گفت: «خوب معلومه دیگه، سدّ ضعیف بوده و بر اثر فشار آب یا عوامل دیگر نظیر زلزله شکسته است.»
گفتم: «بله درست گفتى: اما نکته ى مهم دیگرى نیز هست که باید به آن توجه نمود؛ گاه هنگام ساختن یک سد و هنگام ریختن سیمان و بتون دقت کافى به عمل نیامده و یک یا چند روزنه و شکاف بسیار کوچک و حتى نامعلوم در بدنه سدّ باقى مانده است و پر واضح است که آب نیز با کسی تعارف ندارد و به راحتى از روزنههاى موجود عبور مىنماید و در اثر مرور زمان موجب بزرگتر شدن شکافها و اتفاقات ذکر شده مىشود.
حتما یادت هست که در کتابهاى درسى داستان پطرس پسر فداکار هلندى ذکر شده بود همان کودکى که انگشت خود را در شب سرد زمستان درون روزنهى کوچک سد نموده بود تا بزرگ نشده و با شکستن سد مردم شهر به خطر نیفتند؟!
حال گاه روزنه دیده مىشود مانند آنچه در داستان پطرس شنیدیم و گاه روزنهاى بسیار مخفى است که در نگاه اول دیده نمىشود، بلکه نیازمند به دقت بیشتر و کاوش دقیقتر است.
مَثَل فلان شخص که نام بردم مثل این سد است و روزنههاى درون آن.
گفت: «چطور؟»
گفتم: «اگرچه او سالها در مسیرى گام نهاده بود که درست و شرعى بود، اما در هنگام ساختن سد ایمان خود و در ایام مجاهده با نفس و مبارزه با شیطان به برخى از رذایل پنهان و البته مهم خود توجه نداشته و جهت قلع آنها از درون خویش و بیرون نمودن آنها کارى نکرده است، ـ دقیقا مانند همان روزنههاى کوچک و ناپیدا ـ و چون در طول سالیان به آنها بى توجهى شده است، آنها کم کم در اثر فشار دسیسههاى شیطان؛ بزرگ و بزرگتر شده و کارى که نباید مىشد اتفاق افتاده است.
بله اگر فلان بزرگ و بهمان انسان، ـ ولو عالم ـ سقوط مىکند، به دلیل آن است که خودسازى و مجاهده با نفس او ناقص بوده و غفلت او از این رذایل کوچک و در ظاهر غیر مهم موجب هلاکت و سقوط او را فراهم کرده است.
انسان عاقل کسى است که هیچ گناه و رذیلهاى را کوچک نشمرده و پیش از آنکه آن گناه و یا رذیلهى نفسانى قوت بگیرد و موجبات هلاکت او را فراهم آورد به قلع و قمع آنها مىپردازد.
فراموش نشود چنانکه فشار آب پشت سدّ فشارى دائمى و مستمر است، توطئهها و مکرهاى شیطان لئیم نیز دائمى و همیشگى است. حتى در برخى روایات آمده است «تا از پل صراط نگذشتهاى ـ از مکر شیطان ـ ایمن مباش».
او هر آن در کمین و مترصد ضربه زدن به انسان است، هر قدر که بالاتر هم روى کار تمام نمىشود؛ چنانکه هر چه سد بزرگتر و محکمتر باشد فشار پشت سد نیز بیشتر خواهد بود.
و البته عدهاى نیز مانند «قلوه سنگ» اند که با جریان آب به هر طرفى مىروند و اصلاً مقاومتى در برابر شیطان ندارند آنها تکلیفشان از اول روشن است و شیطان دیگر روى آنها سرمایه گذارى نمىکند. همت اصلى شیطان گمراه کردن انسانهاى مقاوم و مؤمن است. کسى که خودش در حال رفتن است، هول دادن او ضرورتی ندارد، کسى را که مقاومت کرده و همراه نمىشود، در معرض فشار و هول دادنهاى شیطان است.
و اگر غفلت ورزد بى تردید گاه در یک لحظه ضربه فنى مىشود. از این رو باید همیشه مراقب افکار، رفتار و اعمال خود بود تا روزنههاى احتمالى را شناسایى نماییم. و مانع تبدیل شدن آنها به شکاف و شکستن «سدّ ایمان» در برابر «مکر شیطان» گردیم.
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
«نظرات دیگران»
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |