بسم الله الرحمن الرحیم
دعا(1-3)
در جلسه قبل گفتیم: عوامل مؤثر در استجابت دعا دو دستهاند:
1- اوقات استجابت دعا 2- عوامل دیگر غیر از وقت.
در جلسهى قبل در مورد دسته اول صحبت کردیم و امروز به عوامل دسته دوم مىپردازیم.
یکى از عواملى که در روایات به آن اشاره شده است اینست که: شخص دعا کننده باید در دعا الحاح و اصرار داشته باشد. اگر خواستهاى داریم نباید فقط یکبار بیان کنیم و بعد به انتظار استجابت آن بنشینیم. انسانهاى پىگیر همیشه و همه جا موفقترند و براى این منظور گداى سمج را مثال زدیم. در مباحث گذشته بیان کردیم که: خداوند متعال کسى را که دوست دارد مىخواهد که صدایش را زیاد بشنود و او همیشه دست به دعا بردارد. ممکن است که همیشه یک چیز را نخواهد ولى همیشه جزو دعاکنندگان باشد. این شخص را خداوند دوست دارد. و باید بدانیم که چیزى را که خداوند دوست دارد به نفع بنده است وگرنه چه ما دعا بکنیم و چه دعا نکنیم چیزى از خدایى خداوند کم نمىشود.
حضرت پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرماید: اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُلِحّینَ فِى الدُّعاء «خداوند اصرار کنندگان در دعا را دوست دارد»
اگر بنده مؤمنى به ثناى خداوندى مشغول باشد حوائجش برآورده مىشود. در کتاب تورات -تحریف نشده- آمده:
یا موسى مَن اَحَبَنى لَم یَنسَنى «اى موسى! کسى که مرا دوست دارد مرا فراموش نمىکند».
در بحث «ذکر» هم گفتیم یکى از نشانه هاى دوست داشتن خدا، یاد خداست.
یا موسى اِنّى لَستُ بِغافِلٍ ... لکِنْ اُحِبُّ اَن یَسمَعَ ملائکتى ...
«اى موسى اینطور نیست که من از بندگانم غافل باشم و ندانم که بندهام چه چیزى مىخواهد، بلکه دوست دارم ملائکهام ضجهى بندگان دعاکنندهام را بشنوند»
و تَرى حَفَظَتى تَقَرُّبَ بَنى آدم اِلىَّ ...
«و آن ملائکهى محافظ اعمال انسان، ببینند که این انسان دارد به من نزدیک مىشود».
یا موسى! قُلْ لِبَنى اسرائیل... و اَلِحُّوا فِى الدعاء....
«اى موسى! به بنى اسرائیل بگو در دعا کردن اصرار بورزند تا رحمت خدا شامل حال شما شده و دعاى شما مستجاب شود».
بنابراین طبق این دو روایت یکى از شرایط استجابت دعا «اصرار و پافشارى» در دعاست.
امام باقرعلیه السلام مىفرمایند: «بنده مؤمن از خداوند چیزى را به اصرار و پافشارى نمى خواهد مگر اینکه خداوند آنرا استجابت مىکند».
پس دعاى از اعماق وجود و با اصرار و پافشارى مستجاب است که البته معمولا ما اینگونه دعا نمى کنیم و از این روست که گاه مستجاب هم نمى شود.
مورد بعدى، زیاد دعا کردن است. خداوند متعال هم اصرار در دعا را دوست دارد و هم زیاد دعا کردن را. حضرت پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرمایند:
اَکثِر مِنَ الدُّعا فَانَّک لا تَدرى مَتى یُستَجابُ لَکَ
«زیاد دعا کن چون تو نمى دانى چه زمان حاجتت مستجاب مىشود».
حضرت پیامبرصلى الله علیه وآله به ابوذر غفارى خطاب مىکند: «اى ابوذر! براى دعا کردن، کمى دعا هم کافى است، البته اگر با بِرّ و تقوى همراه باشد همانطور که براى غذا کمى نمک لازم است».
ممکن است این شبهه به ذهن بیاید که این روایت با آن روایتى که مىگفت: «زیاد دعا کنید» متناقض است ولى اینگونه نیست. در این روایت آمده که اگر اهل برّ و نیکوکارى باشى اندکى دعا هم کافى است. این روایت مىگوید: ما فقط نباید دست به دعا باشیم بلکه اهل عمل هم باید بشویم، گاهى که ما دعا مىکنیم در راستاى آن دعا باید عمل هم بکنیم. مثلاً فردا امتحان داریم و بدون اینکه درس خوانده باشیم دعا مىکنیم که قبول شویم، این دعا بالا نمىرود.
باید باروت توپ را زیاد کرد که تا دور دست شلیک کند. باروت و مهمات دعا هم براى بالا رفتن، «عمل کردن» است. پس هم خودمان باید زحمت بکشیم هم از خداوند طلب توفیق و یارى کنیم. البته براى خداوند کارى ندارد که شخص درس نخوانده قبول شود بلکه خداوند مىفرماید: «من امور بندگانم را اینگونه تقدیر نکردهام که همین طور یک جا بنشیند و فقط دعا کند و من مستجاب کنم».
فرمود: «الَّذینَ آمَنوا و عَمِلُوا الصالحات» «کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند»، و یا در سوره عنکبوت آمده است: «اَ حَسِبَ الناسُ اَن یُتْرَکُوا اَن یَقُولُوا آمنّا» یعنى «آیا مردم فکر مىکنند همین که گفتند ایمان آوردیم ما آنها را رها مىکنیم؟» خیر، بلکه باید عمل صالح هم داشته باشند. پس باید پشت دعا عمل خیر هم داشته باشیم. در ادامهى روایت، حضرت رسول صلى الله علیه وآله مىفرمایند:
یا اباذرّ مثلُ الَّذى یَدعُو بِغَیر عَملٍ کَمَثل الَّذى یَرمى بِلا وَتَرٍ
«اى اباذر! مَثَل کسى که دعا مىکند ولى براى پشتوانه آن عمل نمى کند مَثَل کسى است که تیر مىاندازد ولى کمانى ندارد». تیر بدون کمان تا جاى دورى نمىرود، و تیر به سبب کمان است که به بالا مىرود. دعاى بدون عمل سوخت و باروتش کم است؛ بالا نمى رود، آنقدر سوخت ندارد که پردهها و حجابها را بدرَد و به عرش الهى برسد.
***
اما عامل مؤثر دیگر: گاهى اوقات ما خواسته هایمان را بر زبان جارى نمى کنیم و فقط از ذهن مىگذرانیم و یا اینکه کلى دعا مىکنیم و مثلا مىگوییم: «خداوندا حاجات و خواسته هاى ما را برآورده کن». در روایات آمده است که این گونه دعا کردن خوب نیست. یکى از عوامل استجابت دعا اینست که حوائجت را یکى یکى بر زبان جارى کنى.
در بحث توبه هم گفتیم ما نگوییم: «من گناهکارم؛ خداوندا! مرا ببخش» بلکه نگذار گناهانت فراموشت شود. انسان باید در خلوت، تک تک گناهانش را به یاد آورد و از خداوند بخشش آنها را بخواهد.
مضمون یک روایت دیگر این است که «هیچ چیزى نزد خداوند محبوبتر از این نیست که چیزى از او درخواست شود».
همچنین اگر مىخواهى دعایت مستجاب شود، اینگونه فکر کن که حاجتت پشت در ایستاده و منتظر است که تو بروى و آنرا بردارى. بعضى ها مأیوسانه دعا مىکنند و این سوءظن انسان باعث عدم استجابت دعای اوست.
دیگر از عوامل استجابت دعا، «دعا کردن در پنهان» است. حضرت پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرمایند: «یک دعا در پنهان با هفتاد دعا در آشکار برابرى مىکند».
شاید به این خاطر باشد که انسان از حالت ریا خارج مىشود و نیز در پنهان تمام توجهش به خداوند جمع شده و اخلاصش بیشتر مى شود.
البته در روایات آمده که «دعا در میان جمع» هم خوب است. علما مىگویند: «در نماز جماعت نمازهاى بد به واسطه نمازهاى خوب بالا مىرود».
مانند اینست که مثلاً اگر کسى برنج و گندمى را با هم خرید، برنجش خوب بود و گندمش بد و بخواهد گندم را پس دهد صاحب جنس مىتواند بگوید این دو با همند یا هر دو را ببر یا هر دو را پس بده. ومانند دو لنگه کفش که نمی توان یکی را پس داد و یکی را خرید.
علما به این حکم استناد مىکنند و مىگویند: «دعا در جمع هم این حسن را دارد که اگر در میان جمع، انسانهاى مخلصى باشند دعاى ما به واسطه دعاى آنها بالا مىرود».
ادامه دارد .......
و السلام على من اتبع الهدى
لطفا با درج نظرات خود در قسمت
مرا در جهت بهتر شدن مطالب یاری نمایید
با تشکر
التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |