تفاوتها
روزی انگشت به ناخن گفت: «تو چرا اینقدر خشک و زمخت و بیروحی؟» و ناخن که جوابی نداشت دلش شکست و در گوشهای زانوی غم به بغل گرفت.
خداوند متعالکه حال او را دید گفت: «ای مخلوق من! چه شده که تو را غمگین میبینم؟» ناخن گفت: «خدایا چرا مرا بیروح و خشک آفریدی؟ مگر من چه گناهی کردم که باید هفتهای یکبار مرا با ناخنگیر کنده و دور بریزند؟ اصلاً وجود من چه خاصیتی دارد؟»
خداوند مهربان فرمود: «میدانی اگه تو نباشی انسانها چقدر با مشکل مواجه میشوند؟ چه کسی پشت آنها را بخاراند و چگونه از آن لذت ببرند؟ چگونه دگمه لباس خود را باز کنند؟ آنگاه که خار کوچکی در دستانشان فرو رود؛ چه کسی آن را در آورد؟ انگشتان آنها چگونه قدرت به دست گرفتن قلم و نوشتن را پیدا میکند؟ ندیدهای آنگاه که قد تو را بیش از حد لازم کوتاه میکنند تا مدتها دستشان توان انجام کارهای خود را ندارد؟ و ... .
ضمناً بریدن و دور ریختن تو برای آن است که تو رشد کنی؛ درست مثل چیدن شاخهی یک درخت میوه، تو عامل زیبایی دست آنهایی و بسیاری از فایدههای دیگر داری.»
اینجا بود که ناخن به خود بالید و خدا را شکر کرد.
تفاوتها، ضروری و لازمهی خلقتاند. هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنیم؛ کافی است خود را بشناسیم و استعدادهای خویش را کشف کنیم
برگرفته از کتاب «تحفه» اثر الف - ف (امیدوار).
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |