سر راهی !
همیشه غصه میخورد که چرا مادر میان او و برادر بزرگش تبعیض قائل میشود. اول غذای او را میکشد، قسمتهای خوب گوشت خورشت از آن اوست، قربونصدقههای مادر مخصوص اوست و ... .
با خود میگفت: «مگر من فرزند او نیستم؟ راستی نکند من کودکی سرراهیم!؟ و ... .»
شرح این حکایت، بهانهای بود برای آنکه قبح و زشتی تبعیض را یادآور شده و بگوییم:
«گرچه همهی ما چنین صفتی را ناپسند میدانیم ولی اکثر ما غافلانه و یا جاهلانه در حال چنین رفتاری هستیم!
مگر نه آن است که همهی ما بیشترین توجهمان به جسم و نیازهای آن است و از روح و نیازهای او غافلیم؟
چقدر در فکر اصلاح معایب اخلاقی، رفتاری، گفتاری و ... هستیم؟ چقدر به تقویت قوهی عاقلهی خویش مشغولیم؟ چه مقدار به غذای روح یعنی مطالعه و کسب آگاهیهای لازم میپردازیم؟ ... .
بله ما نیز دقیقاً مانند آن مادر ناآگاه و تبعیضگریم که با رفتار غلط خود موجب بروز مشکلات عدیدهای در زندگی فرزند خود شده است. مشکلاتی که گاه غیر قابل جبران است.
شاید «روح» ما نیز فرزندی «سرراهی» است!؟
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |