حضورِ بیحضور!
در کلاس، صندلیهای بسیاری در کنار هم ساکت و آرام نشسته بودند؛ صندلیهایی که کاملاً منظم در درس حاضرند و هرگز از سرهیچ درسی غیبت نمیکنند؛ هفتهها، ماهها و سالها، اما هیچیک از آنها تا به حال مهندس، دکتر و ... نشدهاند، هیچکدام تا زندهاند! فارغالتحصیل نمیشوند؛ چرا؟
چون حضور آنها در همهی درسها حضوری بیحضور! است. جسم آنها در کلاس است ولی روحی برای درک، ندارند؛ گرچه در کلاس، «هستند» ولی فرقی با «نبودن» ندارند.
بسیاری از انسانها نیز در طول نماز و حضور خویش در آن اینگونهاند. جسم آنها در نماز است و روح آنها در جای دیگر و در حال پرواز از این شاخه به آن شاخه!.
اینان هیچ بهرهای از کنه نماز ندارند زیرا تا روح انسان و توجه او در جایی حاضر نباشد او با صندلی کلاس فرقی ندارد.
مَثَل اینگونه افرد مَثَل کسی است که همه گنجهای عالم را به او بخشیدهاند و او تنها به لمس! یکی از گوهرها! بسنده کرده است!
به حضورمان در نماز بیشتر توجه نموده و آن را تقویت نماییم زیرا:
گر در یمنی چو با منی پیش منی
ور پیش منی چو بیمنی در یمنی
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |