راه سوم!
وارد منزل میشوید؛ چراغ را روشن میکنید؛ روی کاغذی که به آینه چسبیده نوشته: «عزیزم! ما امشب برنمیگردیم؛ غذایت آماده است...»
متوجه میشوی که امشب در منزل تنها هستی. اولش مقداری دلهره داری؛ شب و تنهایی و تاریکی و ...
پس از مدتی که به خود قوت قلب میدهی، به خود میگویی: «شامت را بخور دختر! ترس یعنی چه؟ مگه تاریکی و تنهایی هم ترس داره...».
مشغول خوردن غذا و تماشای تلویزیون میشوی که ناگهان صدایی از طبقه دوم میشنوی و نوری را مانند نور چراغقوه میبینی؛
در این حالت چه میکنی؟
1- به پلیس زنگ میزنی؟
2- از منزل بیرون میدوی و همسایهها را خبر میکنی؟
3- با خود میگویی: «انسان نباید به چیزی که از آن میترسد فکر کند!» و به تماشای تلویزیون ادامه میدهی و سپس به رختخواب میروی!؟.
بی شک هر راهی غیر از راه سوم، منطقی و معقول است؛ ولی چرا بسیاری از انسانها راه سوم را بر میگزینند!؟
حتماً تعجب میکنید و میگویید: «چگونه ممکن است؟»
آری بسیاری از انسانها وقتی نام «مرگ» را میشنوند، به بهانهی ترس از آن، به جای آنکه به آن و عالم پس از مرگ بیاندیشند خود را به بیخیالی زده و سعی میکنند زندگی روزمرهی خویش را داشته باشند!
.
آیا اینگونه افراد راه سوم را برنگزیده اند!؟.
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |