ستاره
میگویند: «لیلی و مجنون ممنوعالملاقات بودند و به همین خاطر از هر فرصتی برای اندکی ارتباط و تبادل عشق بهره میبردند»
مثلاً آنها با هم قرار گذاشته بودند که هر شب راس ساعت خاصی در هر کجا که باشند به فلان ستاره نگاه کنند تا به این وسیله و با این خیال که در آن لحظه «نگاه معشوق» نیز به چیزی است که او نگاه میکند؛ ارتباطی معنوی یافته و غرق لذت گردند.
البته در نگاه سطحینگران بیخبر، این اقدام آنها نوعی جنون و بیعقلی بود! از این رو به مذمت آنها پرداخته و ایشان را مسخره میکردند!.
آنان نیز بدون توجه با این تمسخرها و مذمتها غرق عشقبازی خویش بوده و ملامت ملامتکنندگان هیچ تاثیری بر ایشان نداشت.
آنان در روشنایی ستاره، چیزی جز جمال محبوب نمیدیدند؛ آنان اصلاً «ستاره» را نمیدیدند؛ ستاره، بهانهای بود و آینهای؛ بهانهای برای یاد محبوب و آینهای که در آن به تماشای جمال معشوق مشغول بودند.
آری عاشقان حقتعالی در همهی اشیاء پیرامون و حوادث زندگی چیزی جز جمال حقتعالی را مشاهده نکرده و در نظر آنها تمامی این امور، آیاتی برای یاد محبوب و آینهای برای دیدار اوست.
حال،هر قدر که اهل غفلت، آنها را ملامت و مذمت نمایند!
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |