بسم الله الرحمن الرحیم
آن دو کُرهی عجیب!
یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است. موجودی که اگر فاقد آن باشی حاضری برای بدست آوردنش همه اموال و ثروت خود را بدهی موجودی که بدون آن، زندگی ظلمانی و تاریک است، دو کرهی عجیب و قابل توجه موجودی به نام «چشم».
آری سخن از چشم است؛ همان که در برخی از آدم ها مشکی و در برخی دیگر سبز، آبی، میشی و یا رنگ دیگری است؛ موجودی که در برخی از آدمها موجب تفاخر و تکبر است! آنها به صرف داشتن چشمی به رنگ سبز و یا آبی، گرفتار رذیله ی خود پسندی شده و گمان دارند که از همه برترند!
برخی دیگر از انسانها نیز گمان دارند داشتن چشمانی سیاه است که انسان را از دیگران برتر نموده و مستحق به خود بالیدن!.
بگذریم اینکه موجودی که برای دیدن خلق شده موجب ندیدن و کور ماندن صاحبش گردد این است که عجیب است.
بله برخی حتی با داشتن چشم نیز دنیایشان ظلمانی، تیره و تار است! کسی که گرفتار رذایل فوق گردید دیگر نمی تواند عیبهای خود را ببیند و او با اشخاص نابینا[ی ظاهری]، نه تنها فرقی ندارد، بلکه می توان گفت گاه: «زندگی او تاریک تر است» و مصداق این آیه قرآن کریم است که:
.... ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ (سوره مبارکه- نور آیه 40)
«تاریکی هایی که برخی از آنها بر روی دیگر [انباشته] است [به گونهای که] هرگاه دستش را در مقابل می گیرد آنرا نمی بیند و کسی که خداوند برایش نوری قرار نداده هرگز نوری نخواهد داشت.»
برخی از چشم ها برای تمییز اقوام از یکدیگرند؛ چشمان کشیده ژاپنی ها و افغانی ها از این دسته اند. این چشمها نیز نباید وسیله ای برای خود برتر بینی، تبعیض نژادی، تمسخر اقوام و تحقیر آنها از سوی دیگر اقوام گردد. این چشمها نیز در واقع «مانند چشم های رنگین» وسیلهای برای آزمایش انسان ها هستند؛ «سؤالی برای امتحان» که هر که پاسخ صحیح آن را بداند نمره قبولی کسب می کند.
چشم به گونه ای دیگری نیز عامل گناه است مشهورترین آنها پدیده چشم چرانی است که به دلیل وضوح فراوان از پرداختن به آن می گذریم.
اما انواع دیگر گناهان چشمی:
- نگاه خشن و تند فرزندان به پدر و مادر؛
امام صادق علیه السلام فرمود:
مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً
هرکه با نگاهی غضب آلود به پدر و مادر خویش نظر افکند حتی در صورتی که آنها در حق او ظلم کرده باشند؛ خداوند هیچ نمازی از نمازهای او را نخواهد پذیرفت!.
(الکافی ج2 ص349 )
دقت فرمایید: این نگاه خیلی خطرناک است و گاه موجب حبط و نابودی اعمال انسان میگردد. گناهی که در عین خطرناک تر بودن، شهرت چشم چرانی را ندارد و از این رو عده ی زیادی گرفتار آن می شوند.
به این نگاه می توان نگاه های سرد و بی روح، بی اعتنا و بی ادبانه، تمسخر آمیز و ... فرزندان به والدین را افزود؛ نگاه هایی خطرناک و مخرب.
- نگاه های تحقیرآمیز و یا تمسخرآمیز نوع دیگری از گناهان چشمی است نگاه برخی از ثروتمندان به فقرا و نگاه بالا دستان به زیر دستان دو نمونه از این نوع نگاههاست و گاه نگاه برخی از عالم نماها به متعلمان و شاگردان خویش نیز از این گونه نگاه هاست [نگاه عاقل اندر سفیه]؛ و معلمی که سؤال شاگرد خود را تمسخر نموده و او را به خاطر طرح این گونه سوالات به دیده تحقیر نگاه کند نیز گرفتار این نوع نگاه است.
- نگاه های غضب آلود در مواردی که موجب ایجاد ناراحتی برای دیگران و درگیری و نزاع شود؛ نیز اگر ناصحیح و نابجا بوده باشد از این دسته نگاه هاست.
- نگاه های تجسس آمیز و فضولانه به زندگی خصوصی مردم نیز از انواع گناهان چشمی است.
البته گناهان چشم بسیار بیش تر از موارد ذکر شده می باشد و ما به لحاظ رعایت اختصار به همین تعداد بسنده می کنیم.
اما چشم، کارکردهای دیگری نیز دارد، نگاه عبرت بین و پندآموز، نگاه به عظمت آثار و نشانه های الهی و کسب معرفت نسبت به حضرت سبحان از طریق این نگاه، نگاه محبت آمیز فرزندان به والدین، نگاه محبت آمیز انسان به برادران دینی، نگاه های ناصحانه و مشفقانهی پدر و مادر به فرزند خطاکار، نگاه تشویق گر یک معلم آگاه به شاگرد خویش، نگاه عفیف و پاک و.... انواع دیگری از کارکردهای این دو کُرهی زیباست.
اینها که گفتیم مربوط به چشم سر بود اما نگاه دیگری نیز داریم که مربوط به چشم باطن یا همان چشم بصیرت است.
چشمی که همه ی بینایان ظاهری واجد آن نیستند و تنها برخی از آنها و حتی برخی از نابینایان ظاهری دارای آن هستند.
چشمی که قدرت نفوذ به باطن ها و لایه های پنهان امور و حوادث را دارا بوده و زوایای پنهان آن ها را در می یابد. نام این چشم «چشم باطن بین» است.
آنگاه که انسان به عواقب دنیوی و اخروی گناه می اندیشد؛ از این چشم بهره می برد؛ آنگاه که انسان به تاریخ و عبرتهای آن می نگرد؛ به دنیا و فریب خوردگان آن و بازیها و بازیدادنهای آن نظر می کند؛ به باطن زشت رذایل اخلاقی و سیرت زیبای فضایل اخلاقی می نگرد؛ به ماورای شعارها، رفتار و گفتار انسانها توجه می کند؛ آنگاه که نگاهش از ظواهر نفوذ کرده و باطن امور را می نگرد و... در همه ی این حالات او از این چشم و این نوع نگاه بهره می برد.
آری با چشم باطن بین می توان باطن دنیا را نگریست؛ بهشت و جهنم را دید؛ خشم و خشنودی خدا را دریافت؛ صلاح و فساد خویشتن را نگریست و ...
چشمی ارزشمند و گران سنگ که بدون آن نیل به سعادت و کمال امکان پذیر نمی باشد چشمی که محبوب خداوند متعال و مورد توجه اوست؛ چشم نافذ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْبَصَرَ النَّافِذَ عِنْدَ مَجِیءِ الشَّهَوَات
همانا خداوند متعال دوستدار چشمی است که هنگام بروز شهوات [از ظاهر آن به باطنشان] نفوذ می کند.
(بحارالأنوار ج61 ص 269 )
البته چشم به زبانهای دیگری نیز سخن می گوید!:
گاه با نگاه به چشم کسی به افسردگی او پی می بریم، گاه اضطراب و وحشت را از چشمان شخص می خوانیم، گاه برق شادی چشم، همگان را متوجه خویش می سازد و گاه نیز اشعه ساطع از چشم عاشق و یا حرکت یک پلک (چشمک)، معشوق را به خود فراخوانده و حکایت از عشق صاحبش می نماید. البته گاه نیز چشم، دروغ می گوید و این برق نگاه و غمزه های مستانه و فریبا و یا حرکت پلک، معنایی دیگر به جز عشق و محبت دارد که باید مراقب آن بود. این چشم دامی بزرگ بر سر راه طالبان عشق است که آنها را به وادی گمراهی کشانده و گاه هلاک می سازد.
آری چشم موجود عجیبی است و اگر بخواهیم از آن بگوییم «مثنوی هفتاد من کاغذ» خواهد شد.
اجازه بدهید بگذریم و بگذاریم که خواننده گرامی خود در این باب به تامل و دقت بیشتر بنشیند و ما تنها خداوند متعال را بر داشتن این نعمت بزرگ شاکر باشیم و از او داشتن چشمی باطن بین، عفیف، مهربان و ... را مسئلت نماییم.
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را
والسلام - التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
پیراهــــن سفیــــد
شاید کسی نباشد که در طول عمر خویش پیراهن، کفش و یا شلواری سفید به تن نکرده باشد و به طور حتم هر که چنین کرده باشد حتما به یاد دارد که هنگام عبور از خیابان و .... توجهش به پیرامون، بسیار بیشتر ودقیقتر بوده است. توجه به اینکه کجا قدم می گذارد؟ کجا می نشیند؟ جایی که می نشیند تمیز است و یا خاک آلود؟ و اگر خاک آلود باشد با دستمالی به پاک سازی آن پرداخته و یا از آن اجتناب نماید؟ زیرا پیراهن، شلوار و کفش سفید خاصیتی دارد که دیگر لباسها کمتر واجد آن هستند. بله آنها با کوچکترین آلودگی و ناچیز ترین لکه را نشان داده و به راحتی از «اوج زیبایی» به «قعر زشتی» سقوط می کنند و دقیقا به همین دلیل است که صاحب این البسه، تمام توجه خویش را به حفظ و نگهبانی از آنها معطوف می دارد.
اما این سخنان بهانه ای بود برای ذکر این مطلب :
در این شبها [شبهای قدر] و روزهای ماه مبارک که خداوند متعال وعدهی غفران و آمرزش بی حساب و آسان به بندگان پر خطا و غافل خویش داده است؛
در این شبها و روزهاکه درهای هشتگانه بهشت کاملا باز و درهای هفتگانه جهنم! کاملا بسته اند؛
در این شبها و روزهاکه عدهی کثیری خود را به دریای رحمت واسعهی آن رؤوف بی همتا رسانده و در آن غوطه می خورند؛
در این ماه مبارک که حتی تنبلهایی مثل من، نیز می توانند با اندکی حرکت و به خود تکان دادن [و لو سینه خیز] خود را مشمول این الطاف و عطیههای بی حساب الهی نموده و به فضل او امیدوار باشند؛
[چرا که وقتی در این ماه حتی شیاطین و در راس آنها ابلیس لئیم نیز چشم امید به رحمت او بسته و امید بخشش دارند؛ من و امثال من مگر خیلی بدبخت و شقی باشیم که نتوانیم به قطره ای از آن بحر بی کران خود را مرطوب نماییم]
در این ماه ....
هر که به این ضیافت باریافت و ارتباطی با خالق مهربان برقرار ساخت و از او طلب آمرزش نمود؛ باید خود را کاملا آمرزیده دیده و باور کند که او بخشیده شده است![مضمون روایت] و گویا خلعت سفیدی به او اعطا گردیده است.
پس ای تشنگان رحمت الهی! پس از هر شب قدر و در انتهای ماه رمضان باور کنیم که آن کریم بزرگوار روح آلودهی ما را از دَنَس گناهان پاک نموده و آن را سفید و نورانی ساخته است.
آری روحی مطهر، نورانی و سفید.
و اکنون است که باید تمام توجه خویش را به حفظ این خلعت سفید معطوف داشته و [مانند آن البسه سفید که ذکر آنها رفت؛] مراقب آن باشیم؛ مراقب کوچکترین آلودگی گناه، جهل، غفلت و نسیان، که هریک می تواند به سادگی و البته بسیار بی رحمانه!، لذت داشتن آن خلعت زیبا و نورانی را از ما سلب نموده و مجددا ما را در منجلاب گناه، لجنزار نسیان و مرداب غفلت گرفتار سازد.
و یادمان باشد: چنانکه هرگز با یک پیراهن سفید حتی وارد انبار ذغال نمی شویم [زیرا حتی اگر به جایی برخورد نکنیم باز هم گرد و غبار پراکنده ذغال موجود در هوا، بر روی لباس ما می نشیند] نباید با وجود این روح پاک و عطیهِی نورانی، حتی نزدیک گناه گشته و یا به فکر گناه باشیم؛ زیرا نزدیکی به گناه و فکر آن مانند ورود به انبار ذغال و یا حرکت بر لبه پرتگاهی مهلک و عمیق است که ........
و اینک در انتهای ماه مبارک رمضان
پیراهن سفیدتان مبارک باد
و
انشاء الله هرگز محروم از زیبایی و درخشندگی آن نشوید.
والسلام - التماس دعا
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |