مردمان را روزگارى رسد بس دشوار ، توانگر در آنروز آنچه را در دست دارد سخت نگاهدارد و او را چنین نفرموده‏اند . خداى سبحان فرماید « بخشش میان خود را فراموش مکنید . » بدان در آن روزگار بلند مقدار شوند و نیکوان خوار ، و خرید و فروخت کنند با درماندگان به ناچار و رسول خدا فرموده است با درماندگان معاملت مکنید از روى اضطرار . [نهج البلاغه]
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
گاو صندوق!
یکشنبه 88 دی 27 , ساعت 10:18 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

گاوصندوق

فلسفه وجود «گاوصندوق» چیست؟ بله، حفظ و نگهداری چیزهایی که برای انسان ارزشمند و گرامی است. هر قدر ارزشمندتر، محافظت از آن بیشتر و دقیقتر و ... است.

گاه از ترس دزد چیزی را در گاو صندوق می‌گذاریم و گاه برای جلوگیری از آسیب دیدن و خراب شدن در آن قرار می‌دهیم.

اما چیزهای باارزش کدامند؟ فقط پول، طلا، عتیقه جات و دیگر چیزهای مادی؟! آیا برای برخی امور غیرمادی نیز ارزشی قائلیم؟ کدامیک؟

محبت ورزی، امانت داری، صداقت، عفت، ادب و ... آیا اینها باارزشند؟ اگر پاسخ مثبت است، آنها را چگونه و با کدام گاوصندوق باید حفظ کنیم؟

«تقوی و خداترسی»، «توجه به حضور در محضر الهی و ناظر بودن خداوند متعال بر اعمال ما»، «شرم از رویارویی با شاهدان اعمال در روز قیامت» و «مرگ‌باوری» می‌توانند گاوصندوق های محکمی برای نگهداری آن امور با ارزش باشد.

 اگر این گاوصندوق‌ها را نداریم هرچه سریعتر تهیه کنیم.


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
نفـــــــــوذ
چهارشنبه 88 دی 23 , ساعت 7:42 عصر  

 

بسم الله الرحمن الرحیم

نفوذ

 

آب، اگر در خاک و دانه گندم نفوذ کند، دانه تبدیل به خوشه گندم میِ‌شود و اگرنفوذ نکند نمی‌تواند تاثیر بگذارد، مثل آبی که در ظرفی پلاستیکی قرار بگیرد که اگر بماند میِگندد و عفن میِ‌گردد.

«ذکر» نیز برای آنکه بر انسان تاثیرگذار باشد باید به روح و جان او نفوذ کند؛ ذکری که صرفاً لقلقه زبان است و بی توجه گفته میِ‌شود چون بر جان انسان رسوخ نکرده است تاثیری آنچنان ندارد.


پس هنگام ذکر سعی کنیم با توجه به معنایش، به آن اجازه‌ی نفوذ و ورود به روح و روانمان را بدهیم.

این‌گونه ذکرگفتن است که:

 دانه‌های نهفته در نهاد انسان را به خوشه‌های سعادت و کمال تبدیل میِ‌سازد.

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
گــــــــدا!
سه شنبه 88 دی 22 , ساعت 9:41 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

گدا

«گدا» کلمه‌ای آشناست و همه ما همین‌که این کلمه را می‌شنویم به یاد فردی می‌افتیم که «آبروی» خود را در کف دست گرفته و دربرابر سکه‌ای ناچیز آن را به حراج می‌گذارد.

اما اگر اندکی دقت کنیم خواهیم یافت که خیلی از آدم ها نیز گدایند!، گدای توجه، گدای پست و مقام، گدای تشویق و به‌به، گدای نگاه و ... بله خیلی از ما نیز «آبرو» را در کف دست می‌نهیم؛ در اِزای اندکی «نگاه»، اندکی «اشعه چشم»! اندکی «به‌به و چه‌چه» و ... خلاصه اندکی «هیچ»!

و اگر غیر از این است پس چرا عده‌ای حاضرند برای «همرنگی با مد» از شخصیت و آبروی خود بگذرند و هرکاری را [که در شرایط عادی، زشت دانسته و انجام نمی دهند] به بهانه ی مدگرایی انجام دهند!!


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
او خواهد آمد
دوشنبه 88 دی 21 , ساعت 8:27 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

او خواهد آمد

هر ساعت که می گذشت نزدیکتر می شد  در حالی که من گمان می‌کردم: زمان زیادی باید بگذرد تا او برسد. راستش دلم نمی‌خواست که هرگز برسد و اصلاً منتظرش نبودم و از این رو هیچ زحمتی برای تهیه مقدمات رسیدن آن نمی کشیدم؛ نه آب و جارویی نه گوسفندی برای قربانی و نه هیچ کار دیگری.

تا این که یک روز چشمم به این فرمایش از امام حسین علیه السلام افتاد که :

«یا ابنَ آدم إنَّما أَنتَ أَیّامٌ کُلَّما مَضى یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ‏»

«ای پسر آدم! همانا تو [همین] «روزها» هستی و هر روز که می ‌گذرد «بخشی از تو» می‌گذرد [و از بین می رود]».

و این بود که منقلب شدم، دیگر گذر زمان و حرکت عقربه های ساعت را  کوتاه تر شدن خود می دیدم. کوتاه شدن عمر، از بین رفتن فرصت‌ها، فرصت‌های بهره‌برداری از زندگی و جمع‌آوری توشه، فرصت تهیه مایحتاج روز فقر و نیازمندی.

و درست که دقت کردم دیدم:

تیر [مرگ] از چله رها شده و هر لحظه  به من نزدیک تر می شود و درست مانند یک «موشک هدایت شونده» که همیشه در پی هدف است و قطعاً به آن اصابت می کند؛ مرا نشانه رفته و ره‌گیری می‌کند؛

 و این جا بود که دانستم: مرگ، برای آمدن نیازمند به استقبال و آب و جارو کردن میزبان خویش ندارد و اصلاً منتظر آن نمی ماند، چه منتظر باشی و چه نباشی دعوتش نمایی یا ننمایی، خوشحال از آمدنش باشی یا غمگین و افسرده، او خواهد آمد.

او مهمان ناخواندهای است که هر روز پنج مرتبه میزبانش را از نظر می گذراند و مخفیانه به او سر می زند،

«أَنَا أَتَصَفَّحُهُمْ فِی کُلِّ یَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ»

«ملک الموت: من هر روز 5 مرتبه چهره انسانها را از نظر می‌گذرانم»

او جوان و ، زن و مرد، سالم و مریض، پادشاه و حاجب و ... نمی‌شناسد. همه در نگاه او واحدند و از حق مساوی! برخوردار.

البته تنها می توان با انجام برخی کارها نظیر صله رحم، نیکی به پدر و مادر، اعمال صالح، صدقه و ... آمدن او را  به تاخیر انداخت و نه چیز دیگر! زیرا به فرموده قرآن:

« کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المَوتِ»

هر موجود زنده‌ای مرگ را می چشد

آری او خواهد آمد. پس چه بهتر که ما خود را برای ملاقاتش آماده ساخته و به گونه ای زندگی کنیم که هنگام رؤیت او، غصه ی از دست دادن دیروزها و ندیدن فرداها را نخوریم. انشاالله


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
سرعت گیر!
یکشنبه 88 دی 20 , ساعت 8:39 صبح  

بسم الله الرحمن الرحیم

سرعت گیر

همه ما «سرعت گیر»های موجود در خیابان را دیده ایم. کار آنها کم کردن سرعت راننده هایی است که بدون توجه به اطراف و غافلانه در حرکتند، راننده که به آن می رسد گاه تقریباً مجبور به «ایست کامل» و حرکت مجدد می شود.

در نماز هم برخی از ما آنچنان با سرعت حرکت می کنیم که اصلاً متوجه نمی شویم که کی به انتهای نماز و «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» می رسیم!

برای آنکه جلوی این سرعت را بگیریم خوب است که در بیان هر «الله اکبر» اندکی «ایست کامل» کنیم و بیش از پیش به معنای آن و عظمت حق تعالی توجه کنیم و سعی کنیم با این کار، غفلت ها و عدم حضور قلبمان را از بین ببریم.

این امر عاملی بسیار موثر در ایجاد و یا تقویت «حضور قلب» در نماز است.


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
بزرگ یا کوچک؟!
چهارشنبه 88 دی 16 , ساعت 8:10 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگ یا کوچک؟!

گاه گناهی مرتکب می‌شویم و با خود یا در جواب کسی که ما را از انجام آن نهی نموده است می‌گوییم: «این گناه که گناه بزرگی نیست؛ یک گناه کوچک! است».

وجملاتی از این قبیل که برای توجیه گناه یا زمینه سازی انجام آن بکار گرفته و بدین‌گونه سعی در آرام ساختن وجدان ناآرام خویش می‌نماییم.

 به راستی آیا «گناه کوچک» وجود دارد!؟ اصلاً گناه چیست؟ مگر گناه همان سرکشی از اوامر خالق و گردن‌کشی در برابر او نیست؟ و مگر گناه، «نه» گفتن به خالق مهربان و خیرخواه نیست؟‌ و آیا نفس «نه» گفتن به او می‌تواند کوچک و بی‌مقدار باشد؟! بگذارید مثالی بزنیم:

اگر وارد منزل خود شدید و خسته و وامانده به استراحت مشغول گشتید در همین حال برادر کوچک و 8 ساله‌ی شما به شما که 18 سال دارید بگوید: فلانی برو برایم یک لیوان آب بیاور و شما در پاسخ او بگویید: «به من چه ارتباطی دارد خودت برو آب بریز» به نظرتان این عمل شما چقدر زشت و ناپسند است؟ بی‌تردید اگرچه بر کوچک‌تر رعایت احترام شما واجب بوده و لازم است از دستور دادن به شما پرهیز نماید ولی اگر چنین نمود آیا شما حق دارید در پاسخ او جمله‌ی مذکور را به کار برید؟.

حال فرض نمایید برادر دیگر شما که هم سن و سال شماست او همان درخواست را از شما داشته باشد و شما نیز عین همان جواب و نه بیشتر را به او بدهید و بگویید: «به من چه ارتباطی دارد خودت ... .» اکنون قبح و زشتی پاسخ شما چقدر است؟ آیا همان مقدار پیشین؟ یا بیشتر از آن؟ بدون تردید بیشتر.

حال فرض نمایید: برادر بزرگ شما که حدود 45 سال دارد و متاهل است؛ به منزل شما آمده و چنین درخواستی از شما دارد و شما نیز عین همان پاسخ را به او می‌دهید؛ اکنون قبح آن چقدر است؟ با حالات قبل مقایسه نمایید.

پدر شما از راه رسیده و خسته و عرق‌ریزان در گوشه‌ای نشسته و از شما درخواست یک لیوان آب می‌کند و شما مجدداً همان پاسخ را عیناً تکرار می‌نمایید، کراهت و زشتی این پاسخ و عملکرد شما در مقایسه با حالات پیشین چقدر است؟.

فرض بفرمایید: امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سپس امیرالمومنین علی ( علیه‌السلام) و سپس نبی مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ترتیب حاضر گشته و از شما چنین درخواستی را نموده و شما نیز تنها و تنها عین همان جواب، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر را تکرار کرده‌اید، قبح و رذالت این پاسخ را در مورد تک تک این حالات با یکدیگر مقایسه نمایید.

حال اگر فرضاً خود حضرت حق‌تعالی از شما چیزی بخواهد و شما مجدداً عین آن پاسخ سرکشانه و ناسپاسانه را بدهید؛ اکنون زشتی این عمل و خباثت آن چقدر است؟‌! آیا قابل مقایسه با حالات سابق هست؟‌

 دقت نمایید: در تمامی این مثالها جواب شما ثابت بود و تنها یک جمله تکرار می‌شد؛ ولی منزلت و موقعیت درخواست کنندگان در حال تغییر و تعالی بود یعنی چیزی که موجب بیشتر شدن زشتی و رذالت این پاسخ می‌شد نفس پاسخ شما نبود بلکه بالاتر رفتن مقام درخواست کننده موجب آن گشته‌ است.

آری «گناه»، از آنجا که یک پاسخ منفی و یک سرکشی در برابر متعالی‌ترین موجود جهان هستی و مهربان‌ترین مهربانان یعنی حضرت باری‌تعالی است، به هر شکل که رخ دهد شرم‌آور و کریه است. گناه، یعنی از دست دادن خداوند و رضای او، گناه یعنی ناسپاسی در برابر همه‌ی الطاف بی‌نهایت و غیر قابل شمار او. از این رو؛

‌ گناه اگر چه در ظاهر، کوچک باشد‌ در واقع یک «نه بزرگ» به یک مهربان بی‌همتاست.

و از همین روست که نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: 

لا تَنظُرْ اِلی صِغَرِ الخَطیئَةِ وَ لکن انظُر الی مَن عَصَیتَ

«به کوچکی گناه نگاه نکن، بلکه به بزرگی کسی نگاه کن که نافرمانی او را مرتکب شده‌ای»

و از همین جهت است که می‌گوییم: « گناه کوچک مصداقی نداشته و همه و همه‌ی گناهان در برابر آن ذات یگانه، کبیره محسوب گشته و خطرناک و ویران‌گرند».

البته این سخن که گناهان تقسیم به دو گونه‌ی کبیره و صغیره گشته‌اند، نیز از آن روست که خداوند متعال، خود جهت پرهیز دادن جدی‌تر بندگان خود برخی از گناهان را بزرگ‌تر و خسارت‌بار‌تر معرفی نموده و بدین گونه خواسته تا بندگان خویش را بیش از پیش در کنف حمایت و مهربانی خویش قرار داده و ایشان را از آلودگی به چنین گناهان مخرب، بیمه نموده و مصون بدارد.برای درک بهتر این نکته نیز به مثال ذیل توجه فرمایید:

گاه پدری از فرزند خود می‌خواهد که در رعایت نظم در زندگی، جدیّت داشته و کسالت و تنبلی را کنار بگذارد و گاه از او می‌خواهد که هرگز سمت گناهانی نظیر خیانت، حرام خواری و ... نرود؛ در کدام صورت سرپیچی و نافرمانی از او بزرگ‌تر و خسارت‌بارتر خواهد بود؟! بی‌تردید حالت دوم، از این رو می‌توان گفت: «اگر در میان تعالیم اسلامی برخی از گناهان «کبیره» و برخی دیگر «صغیره» نامیده شده‌اند؛ نسبت به نفس همان گناهان و مقایسه‌ی آنها با یکدیگر و میزان خسارت‌بار بودن آنها نسبت به یکدیگر بوده ‌است وگرنه در مقایسه با منزلت و مقام حضرت حق‌تعالی و عظمت او تمامی گناهان، کبیره بوده و انجام همه‌ی آنها ننگین و دور از انصاف است.

                                «اللهمَّ احفَظْنا مِن شُرورِ اَنفُسِنا»

التماس دعا

 


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
خواب در بیداری!
یکشنبه 88 دی 13 , ساعت 6:54 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

خواب در بیداری!

========================

نبى اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‏فرماید:

النّاسُ نیامٌ فَاِذا ماتُوا اِنتَبَهُوا

«مردم [در] خوابند و هنگامى که مردند، بیدار مى‏شوند»

در خصوص این حدیث شریف مى‏توان نکاتى را در مورد این خبر و یا «تشبیه» نبى مکرم«ص» یادآور شد:

 1ـ چنان که براى انسان‏هاى در حال خواب آن چه در پیرامون آن‏ها مى‏گذرد قابل درک نیست؛ براى مردم ناآگاه و غافل نیز این چنین است و گویا آن‏ها نمى‏دانند که کل این نظام هستى بر پایه‏ى حکمت و نظمى از سوى خالق یکتا شکل گرفته و همه‏ى موجودات به سوى هدفى متعالى در حرکتند.

2ـ انسانى که در خواب است نمى‏داند که در اطراف چه مى‏گذرد بدین معنى که حتى اگر دزد وارد منزل او شود و به غارت اندوخته‏هاى او بپردازد، باز هم اقدامى شایسته از او سر نمى‏زند. بسیارى از انسانها نیز این گونه‏اند که در طول زندگى در حال غارت شدن اندوخته‏ها و سرمایه‏هایشان از سوى دیگرانند ولى آن‏ها متوجه چنین خساراتى نیستند، سرمایه‏هایى نظیر عمر، سلامت، جوانى، عقل، فراغ و عدم اشتغال و... 3ـ خواب بخش کوچکى از زندگى انسان است و اصل زندگى در بیدارى است. دنیاى برخى از انسان‏ها نیز گویا در خواب مى‏گذرد و توجهى ندارند که اصل زندگى مربوط به سراى دیگر است و این دنیا تنها نظیر یک خواب و رویاست.  به تعبیرى دیگر دنیا در برابر آخرت مانند خواب در برابر بیدارى و مانند لحظه‏اى در برابر ابدیت است از این رو ارزش آن در مقابل آخرت چیزى قابل اعتنا نمى‏باشد.

4ـ در خواب و هنگام خواب دیدن خوشى‏ها و رنج‏ها موقت و زودگذرند و نهایت عمر آن‏ها به درازاى خواب انسان است. خوشى‏ها و رنج‏هاى دنیا نیز در برابر آخرت عمرى کوتاه دارند و تحمل سختى‏ها و یا گذشتن و دل کندن از لذایذ نامشروع در آن خیلى راحت و آسان است.

5ـ لذت‏هاى زندگى مثل رویاهاى شیرین در خواب است و نباید به آن‏ها دل بست و سختى‏ها و رنج‏هاى زندگى نیز مثل رویاهاى وحشتناک و ناخوشایند در هنگام خواب است که هنگام بیدار شدن انسان خوشحال از آن است که در خواب بوده و سختى‏ها واقعیتى نداشته‏اند. 

در قیامت نیز هنگامى که به دنیا و حوادث تلخ و شیرین آن مى‏نگریم آن را  نظیر یک خواب مى‏بینیم ولى با این فرق که رویاهاى موجود را در طول زندگى تماماً واقعیت داشته و باید پاسخگوى آن‏ها باشیم و اگر در دنیا نیز به حوادث مانند رویاهاى تلخ و شیرین موجود در یک خواب بنگریم؛ دیگر تحمل سختى‏ها و گذشتن از زرق و برق دنیا سخت نخواهد بود. به تعبیرى دیگر چنان که ثروت‏هایى که شخص در خواب مى‏بیند ارزشى ندارند و هنگام بیدارى هیچ چیز دست او را نمى‏گیرد؛ انسان عاقل نیز به زندگى دنیا به همین چشم مى‏نگرد و خود را اسیر «هیچ» نمى‏نماید.

6ـ خیلى‏ها در خواب غنى و ثروتمند و در هنگام بیدارى فقیر و نیازمند و خیلى‏ها در خواب فقیر و نیازمند و در بیدارى غنى و ثروتمندند، حال اگر انتخاب با شما باشد کدام یک را برمى گزینید؟

چه بسیار افرادى که در دنیا ثروتمند و در آخرت فقیر و تهى‏دست مى‏باشند و چه بسیار افرادى که در دنیا فقیر و در آخرت ثروتمند و بى‏نیازند.(البته باید دید ثروت و فقر دنیا و آخرت چه فرقى با هم دارند و ثروت و فقر آخرت به چیست؟)

7ـ خیلى‏ها در خواب مریضند و در بیدارى سالم و خیلى‏ها بر عکس؛ کدام بهتر است؟ افرادى که در طول زندگى در ظاهر سالم و تندرستند ولی در واقع گرفتار انواع امراض روحى و معنوى‏اند و به خاطر انجام گناهان از خداوند دورند و در قیامت بیمارى آن‏ها نمایان گشته و امراض روحى آن‏ها تجسم یافته و در آن هنگام  ناخوش و ناسلامتند و برخى دیگر در حال زندگى در دنیا در ظاهر گرفتار امراض جسمى و مشکلات اقتصادی و فقر و ... ولى از آنجا که داراى صبر و رضا و توکل و سلامت نفسند در فرداى قیامت نیز دارای آرامش و برخوردار از سلامتند.

8ـ خیلى‏ها در خواب قدرتمند و در بیدارى ضعیفند و خیلى‏ها در خواب ضعیف و در بیدارى قوى‏اند. راستى «قدرت و ضعف» در آخرت به چیست؟

9ـ آنان که در خوابند [پرخواب‏ها] از زندگى بهره‏اى کمتر دارند و سحرخیزان و کم خواب‏ها از عمر خود بیشتر بهره‏مند مى‏گردند.

10ـ آنان که در خوابند گویا در حال رکودند و آنان که بیدارند در حال سیر و سلوکند. مومنین بیدارند و در حال بهره‏گیرى از عمر و فرصتهای طلایی  و غیر مومنین در خوابند و در حال خسران و زیان.

11ـ گاه از انسان خواب امورى سر مى‏زند که موجب شرمندگى او در بیدارى مى‏شود. پس باید مراقب بود که در طول زندگى دنیا کارى نکنیم که هنگام بیدارى [یعنی پس از مرگ] شرمنده و حسرت‏زده باشیم.  12ـ انسانى که از خواب بیدار مى‏شود گاه حسرت آن چه را که در خواب داشته‌ است مى‏خورد و دلش مى‏خواهد به خواب برگردد؛ فرداى قیامت نیز کثیرى از انسان‏ها حسرت دنیا را مى‏خورند و دلشان مى‏خواهد به دنیا برگردند و آن گونه که شایسته است زندگى کنند و به اصطلاح پس از، از دست دادن دنیا قدر آن را دانسته و دلشان مى‏خواهد به آن برگردند.

13ـ آنان که در خوابند، هنگام بیدارى و پس از شناخت کسانى که حقى را از آنان ضایع ساخته‏اند از آنان شاکى خواهند گشت، در روز قیامت نیز انسان‏ها از خواب بیدار گشته و حق خود را از ظالمان و ستمگران طلب خواهند نمود به تعبیرى دیگر انسان خواب نمى‏داند چه کسانى حق او را خورده و به او بدهکارند ولی  هنگام بیدارى و شناخت این افراد، حق خود را از آن‏ها طلب مى‏کند. پس ممکن است در روز قیامت و هنگام محاکمه صف طویلى از طلبکارانى را که شاید در دنیا حتى برخى از آن‏ها را نمى‏شناختیم، در برابر ما صف کشیده و حق خود را از ما طلب نمایند.

14ـ آنان که در خوابند تنها به لذایذى اندک و خیالى، دل خوش نموده‏اند و آنان که بیدارند از لذایذ گوناگون، فراوان و واقعى بهره مى‏گیرند.

15ـ خیلى‏ها هنگام بیدار شدن شاد مى‏شوند و خیلى‏ها ناراحت.

16ـ خواب افراد متفاوت است خواب سبک، متوسط، سنگین، برخى زود از خواب بیدار مى‏شوند و بعضى دیگر دیر؛ در دنیا نیز انسان‏ها این گونه‏اند برخى با اندک موعظه‏اى بیدار مى‏شوند و برخى حتى با مواعظ فراوان تغییرى نمى‏کنند به تعبیرى دیگر برخى تنها با مرگ بیدار مى‏شوند بیدارى‏اى که شاید فایده‏اى نداشته باشد.

17ـ بهره‏ى افراد از خواب متفاوت است برخى فقط مى‏خوابند و برخى حتى خوابشان نیز عبادت است.

18ـ اساساً خواب براى بهره بردن از بیدارى است یعنى کسى که مى‏خوابد مى‏خواهد آرام بگیرد؛ رفع خستگى نماید تا در بیدارى داراى قدرت کافى براى بهره‏گیرى از زندگی  باشد ولى خواب برخى از آدم‏ها تنها براى خوابیدن و لذت بردن از خود خواب است.

19ـ طالبان بیدارى از خواب مى‏گذرند آنان که از خواب گذشته و دل کنده‏اند به خیلى جاها رسیده‏اند.

20ـ به تعبیرى دیگر همه‏ى مردم غیر از معصومین(ع) در خوابند و بیدارى حقیقى حتى براى مومنین تنها در روز قیامت حاصل مى‏شود زیرا: «شنیدن کى بود مانند دیدن» و در آنجاست که وعده‏ها و وعیدهاى الهى رخ مى‏نماید و جلوه‏گر مى‏شود.

(هرگونه اقتباس و استفاده از این مطالب آزاد و موجب خوشحالیست)

 التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
درسهایی از «ساعت»
پنج شنبه 88 دی 10 , ساعت 8:50 صبح  

بسم الله الرحمن الرحیم

درسهایی از «ساعت»

بدون آن، گویا خود را گم کرده و گذر سریع عمر را در نمی یابیم، موجودی که به کمک انسان آمده و او را در عرصه های مختلف زندگی یاری رسان است. موجودی که فلسفه ی وجودش تنبیه انسان و تذکر به اوست. تذکر به اینکه: ارزشمندترین دارایی خود را دریاب و مبادا غافل از آن شوی که این «خاک طلای عمر» از کیسه ی سوراخ غفلت فرو ریخته و تو قدر آن را درنیابی.

آری سخن از موجودی به نام ساعت است که وجودش برکتی بزرگ و ارزشمند است. براستی اگر ساعت نبود چه می شد؟

بسیاری از برنامه ریزی ها و زمان بندی ها نبودند، بسیاری از دقت ها و مراقبت ها نبود، نظم نبود، قول و قرارهای معین و منظم نبود.

اگر ساعت نبود؛ اتلاف عمر و به هدر رفتن اوقات ارزشمند زندگی بسیار بیش از آنی که هست؛ بود.

ساعت، خدمتگزاری بی ادعا و کم توقع است که گاه تنها سالی یک «باطری کوچک» از تو طلب کرده و گاه تنها به «کوکی روزانه» و یا «تکان های دائم» بسنده نموده و دیگر خواهان هیچ خدمتی از سوی صاحبش نیست.

موجودی وظیفه شناس و خدوم که گاه در اوج سکوت و بی صدایی به وظیفه ی خویش عمل نموده و یاری رسان انسان هاست.

ساعت با آن عقربه های کوچک و بزرگ و چاق و لاغرش که دائم به دور مدار بسته ای در حرکتند معلم بزرگی برای انسان است.

زندگی خیلی ها مانند «مدار بسته»ای است که سرانجامی ندارد؛ «خوردن برای زنده ماندن و زنده ماندن برای خوردن!!» یک زندگی کاملا حیوانی.

برخی ها مثل عقربه ثانیه شمارند که تند می دوند ولی تنها به دور خویش، برخی نیز مانند عقربه دقیقه شمار و یا ساعت شمارند که آرام و گویا بی حرکت اند ولی در عین آرامش و سکون ظاهری در تکاپو و جنبش اند، تکاپویی که منشاء آثار خیری در زندگی دیگر انسان هاست وجودشان برکت است و نبودشان ثلمه ای بزرگ، ولیّ خدا و صالحین کَتوم که کمتر کسی آنها را می شناسد از این دسته اند.

صفحه ساعت به هر شکل که باشد؛ دایره، مستطیل، یا مثلث، عقربه ها دایره وار در حرکتند؛ مؤمن نیز اینگونه است عرصه های زندگی هر شکل که باشند او از مسیر اصلی خارج نگشته و در مدار بندگی حق تعالی در حرکت است؛ خداوند، محور زندگی و مقصد اوست و او هرگز از خدا دور نمی شود.

در یک ساعت، وجود علائمِ بین اعدادِ اصلی ضروری نیست؛ بود و نبود آنها تاثیری در نقش ساعت ندارد؛ ولی وجود اعداد اصلی و یا عقربه ای آن، بسیار ضروری و لازمست؛ بسیاری از انسانها نیز وجودشان مثل آن علائم کوچک و غیر ضروری است؛ گویا بود و نبودشان در دنیا تاثیری ندارد؛ آنها بمثابه سیاهی لشگرند؛ نقشی در زندگی دیگران ایفا نمی کنند؛ هنرپیشه های نقش چهارم و پنجم اند ولی برخی از آدمها هنرپیشه های نقش اول فیلم اند؛ دقیقا مثل عقربه های ساعت شمار و دقیقه شمار و یا اعداد اصلی؛ وجودشان ضروری و تاثیرگذار است.

چنان که در یک ساعت سکون اعداد و نشانه ها و حرکت عقربه ها ضروری است، زندگی انسان نیز همین گونه است؛ انسان در حال حرکت است ولی سنت های الهی ثابتند. حوادث تاریخ بر اساس سنت ها، قوانین و جریاناتی ثابت در حال شکل گیری است، برای مثال نبرد حق و باطل و یا کاربرد مثلث زر، زور و تزویر در همیشه ی تاریخ امری ثابت و لایتغیر است؛ اموری که اگر درست شناخته شوند می توانند منشاء بسیاری از خدمات و آثار خیر در زندگی انسان گشته و او را از بسیاری خطاها و ضررها دور سازند.

پس در یک نگاه، زندگی انسان ها مانند صفحه ی یک ساعت است که در آن برخی از امور در حال حرکت و در جریانند؛ آهسته، متوسط و تند و برخی در حال ثبات و سکون اند.

چنانکه ساعت راهنمای انسان برای شناخت زمان است؛ تاریخ نیز این گونه است و از این رو بر هر عاقل لازم است که امور ثابت و متغییر تاریخ را شناخته و از آنها بهره برداری نماید.

برای نمونه گذر شب و روز مانند حرکت عقربه های ساعت در ظاهر تکراری است ولی این تکرار لازمه ی زندگی است؛ همان گونه که هر روز و هر شب عرصه ی جدیدی برای تجلی انسان و شکوفایی اوست هر دقیقه و ساعت نیز این گونه است پس هر تکراری عبث و بیهوده نیست.

همان گونه که عقربه های ساعت حول محوری واحد در گردشند و موتور و محرک آنها مرکز ساعت است. عالم هستی نیز حول محور حق تعالی در گردش و در جریان است و موتور محرک آنها خداوند سبحان است و این درس بزرگ از توحید افعالی است.

ساعت معلمی بزرگ است که نظم و هماهنگی بین اجزایش برای رسیدن به هدفی واحد درسی بزرگ برای انسان است

و همان گونه که همه ی حرکات و سکنات ساعت برای خدمتگذاری به انسان است همه ی عالم هستی و نظم موجود در آن نیز به برکت وجود انسان کامل و برای تجلی اوو در خدمت اوست.

ابرو باد و مه خورشید و فلک در کارند     تا کمالی به کف آری و به غفلت نروی

برخی ساعت ها دیواری اند و برخی مچی، ولی برای دیدن هر دو باید سر یا دست را بالا برد. شاید این امر حاکی از آن است که زمان، شریف است و جایگاهش رفیع.

برخی از افراد از ساعت دیواری به جای ساعت مچی استفاده می کنند آنها گمان دارند که هر چه ساعتشان بزرگتر باشد قدر و منزلتشان نیز بیشتر است. البته اگر پا روی حق! نگذاریم این ساعت ها فایده ای دیگر نیز دارند زیرا می توان از آنها برای وزنه برداری و تقویت عضلات بازوان استفاده کرد!

برخی گمان دارند که اگر خلاف دیگران عمل کنند شایسته تر و گرامی ترند برای همین ساعتشان را به دست راست می بندند و در نظر این ها و عدّه ای دیگر، ساعت یک وسیله ی تجملی است از این رو غرض آنها در استفاده از ساعت صرفاً نمایش جمالات و کمالات خویش است و نه بهره گیری از زمان؛ ساعت های بند طلایی و یا دارای اعداد الماس و زمرد نشان در دست این گونه افراد است.

ساعت ها نیز می خوابند؛ اگر به آنها توجه نشود به خواب رفته و از زمان عقب می افتند؛ آدم ها نیز همین گونه اند گاه آنقدر در خواب غفلت فرو رفته که گذر عمر و به آخر خط رسیدن را متوجه نمی شوند.

بعضی ساعت ها کوکی اند و تند تند باید کوک شوند و برخی از ساعت ها تنها با یک باطری مدتهای طولانی در حال کارند.

انسان ها نیز همین گونه اند؛ برخی از آنها باید دائماً کوک شوند، دائماً به آنها تذکر داده شود، دائماً به آنها نهیب زده شده و یا تشویق شوند و گرنه از حرکت می ایستند و گرفتار رکود و خمودی می شوند؛ به خواب می روند و در خواب، عمر گران مایه ی خویش را صرف می کنند!.

بله چه خواب باشیم و چه بیدار عمر مانند گذر عقربه های ساعت می گذرد، او کاری ندارد که تو خواب باشی یا بیدار.

برخی از آدم ها مانند ساعت، باطری دارند که کافی است دقیقاً تنظیم شوند، این ساعت ها مدت ها دقیق و بی اشکال کاری می کنند، این آدم ها به خاطر معرفت عمیق و ریشه ای راه را یافته و دائم در تلاش برای رسیدن به هدفند؛ اینها مؤمنان واقعی و مستقیمند؛ راه یافتگانی که هرگز گرفتار خمودی و غفلت نمی شوند.

برخی از ساعتها عقربه ای اند؛ برای انجام وظیفه و نشان دادن زمان، نیاز به عقربه دارند؛

بعضی از آدم ها نیز این گونه اند آنها برای ادامه ی خدمات نیازمند به بازو و دست و پایند؛ ولی برخی دیگر از آدم ها مثل ساعت های بی عقربه و کامپیوتری اند آنها بدون داشتن دست و پا نیز خدوم، مؤثر و پرتلاش اند. مغز و اندیشه ی آنها گاه بسیار بیشتر از انسان های دارای دست و پا کار می کند؛ خدمت آنها گاه فراوان تر از انسان های سالم است بسیاری از جانبازان و معلولین با همت و پرامید این گونه اند.

ساعت شنی نوع دیگری از ساعت هاست که با حرکت گرافیکی و تصویری خویش به زیبایی سمبلی برای نشان دادن کوتاه شدن عمر انسان و تمام شدن آن است. او با نیست شدن خود نیستی انسان را به او گوشزد نموده و او را بیدار می سازد؛

اصلاً یکی از کارهای ساعت بیدار سازی انسان است. گاه با زنگ زدن او را بیدار می کند و گاه با همین نیست شدن و کم شدن ذرات وجود خویش او را بیدار می سازد.

ساعت خدمتگزاری شایسته که گاه صاحب خویش را متوجه مهمترین «قرار ملاقات ها»ی خویش می نماید، قرار ملاقات با خالق یکتا، آن رؤوف بی همتا، آن هنگام که با نوازش زنگ خویش صاحبش را برای برپایی نماز شب بیدار ساخته و توفیق مناجات و همدمی با حق تعالی را در اختیار انسان می گذارد.

این ساعت شریک بسیاری از ثواب های اولیاء خداست، البته ساعت دیگری نیز داریم که ناخواسته شریک جرم صاحبش می باشد؛ دزدان محاسبه گر و دقیق از این ساعت ها بهره می برند.

برخی ساعت ها اهل هشدارند. برخی از آدم ها نیز این گونه اند آنها نیز مانند این ساعت ها مانع در خواب ماندن دیگر انسانهایند آنها بیدارگران مصلح اند؛ علمای بزرگ تشیع از این دسته اند.

برخی از ساعت های زنگی و قدیمی برای بیدار سازی من و تو از خود بسیار مایه می گذارند؛ آنها گویا برسر خود می کوبند تا من و تو بیدار شویم! علما و خیراندیشان نیز گاه برای بیدار سازی امت از همه چیز خود می گذرند.

برخی از ساعت ها گویای آنند که حتی هزارم ثانیهها نیز مهمند و عاقل دور اندیش و دل آگاه مراقب همه ی لحظات خویش است و از هیچ ثانیه ای از عمر نیز به راحتی نمی گذرد.

تیک تیک ساعت فریاد اوست که: «ای انسان! عمر درگذر است بیدار باش و بشتاب» و من باید به خود بگویم:

«وقت کم است باید عجله کنم».

والسلام

التماس دعا


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
شجاعت برگشت!!
سه شنبه 88 دی 8 , ساعت 8:31 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

شجاعتِ برگشت

برخی اوقات، ترس از رفتن و ترس از آینده موهوم، نامعلوم و تاریک موجب وحشت و اضطراب و مانع حرکت می شود.

 گاه نیز برگشت از راهی همین حالت را برای انسان پدید می آورد.

به بیان دیگر: گاه رفتن شجاعت می خواهد و گاه برگشتن، گاه رفتن سخت است و گاه برگشتن. مثلاً بالا رفتن از کوه سخت است و پایین آمدن آسان است.(البته اگر توام با دقت باشد)

اما منظور از بیان این مقدمه چیست؟ زندگی انسان مشحون از این راه ها و کوره راه هاست، سربالایی ها و سرازیری ها، بن بست ها و آزاد راه ها، راه هایی که درست برگزیده شده و انسان را به مقصد می رسانند و راه هایی که به غلط انتخاب شده و انسان را از مقصد دور می کنند.

گاه بعضی از انسان ها در راهی قدم می نهند که سرانجام هولناکی در انتظار آنهاست؛ [درست مانند کسی که در راهی قدم نهاده که منجر به سقوط از پرتگاه می شود] و نکته جالب اینجاست که گاه انسان با وجود علم به سرانجام شوم راهی که در آن قدم نهاده شجاعت برگشت از آن را ندارد!

انسان، گاه تمام پل های پشت سر را خراب می کند و راهی برای برگشت ندارد ولی گاه آن قدر در ذهن خود برای برگشت موانعی تراشیده و یا موانع موجود را بزرگ می کند که جرات بازگشت را در خود کشته و از بین می برد!

مثلاً گاه به بهانه حفظ آبرو نمی تواند اعتراف به خطا و اشتباه خود کند و از همین رو آنقدر به خطای خود ادامه می دهد تا ... .

در واقع حاضر است «از ترس مرگ خودکشی کند!» ولی خود را از مرگ نرهاند!!

بی تردید هر یک از ما در طول زندگی گرفتار این معضل گشته ایم، گاهی «جرات بازگشت» را در خود یافته ایم و جلوی خسارت بیشتر را گرفته ایم و گاهی گرفتار اشتباه فوق شده ایم و خسارت های مادی و معنوی فراوانی خورده ایم!

نمونه اش در بسیاری از بحث ها و گفتگوهای طرفینی است که گر چه متوجه خطای فکری، اعتقادی، سیاسی و ... خود شده ایم ؛اما شجاعت پذیرش اشتباه خود را نداشته و به خطای خود [با ادامه ی بحث] استمرار بخشیده ایم!

«حق مداری» صفتی والا و ارزشمند است که یک انسان عاقل از آن پروایی نداشته و آن را منش خود قرار می دهد.

فقدان این صفت ارزشمند سرمنشاء بسیاری از انحرافات است و «اعتراف به خطا» یکی از سخت ترین کارها در نزد انسان های غیر خود ساخته است.

تقویت این صفت [یعنی حق مداری] در خود تنها راه دست یافتن به این شجاعت است و نیز درمان بسیاری از خطاهای انسان است.

حال این خطا هرچه می خواهد باشد: خطای سیاسی، که بسیاری از سیاستمداران امروزی گرفتار آن گشته اند؛ یا خطای اخلاقی، که بسیاری از انسان ها گرفتار آنند.

در اینجا به برخی از روایات در خصوص حق مداری اشاره می شود:

علی علیه السلام:

فَلَا یُؤْنِسْکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشْکَ إِلَّا الْبَاطِل‏

هرگز به جز با حق با چیزی انس مگیر و به غیر از باطل از هیچ چیز مترس

(الکافی     ج8     ص206 )

عمار یاسر خطاب به ابوذر غفاری هنگام تبعید ابوذر:

وَ اللَّهِ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یَقُولُوا الْحَقَّ إِلَّا الرُّکُونُ إِلَى الدُّنْیَا وَ الْحُبُّ لَهَا

سوگند به خدا منع نمی کند مردم را از حقگویی مگر اتکا و اعتماد به دنیا و محبت آن.

(الکافی     ج8     ص206 )

أَبُو الْحَسَنِ الْمَاضِی علیه السلام:

قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کَانَ فِیهِ هَلَاکُکَ فَإِنَّ فِیهِ نَجَاتَکَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ کَانَ فِیهِ نَجَاتُکَ فَإِنَّ فِیهِ هَلَاکَکَ

حق را بگو اگرچه [گمان بری که] هلاک تو در آن باشد؛ زیرا محققا نجات تو در آن است؛

 و باطل را رها نما اگرچه [گمان بری که] نجات تو در آن باشد؛ زیرا محققا هلاک تو در آنست.

(بحارالأنوار     ج2    ص 79 )

 

و چه زیباست که انسان تلاش کند تا شجاعت بازگشت را در خود تقویت کرده و خود را بیهوده، هلاک نسازد.

والسلام


نوشته شده توسط اکبر فرحزادی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام

اکبر فرحزادی
نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم.
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 130 بازدید
بازدید دیروز: 138 بازدید
بازدید کل: 903162 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

سایت آزمایشی آرامش جاویدان [151]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
باطن بینی[4] . مرگ باوری[3] . حسین فخری[2] . خداگونه[2] . مبارزه با نفس[2] . موانع استجابت دعا[2] . نماز شب[2] . دانلود نوحه های مذهبی[2] . ولایت مداری[2] . مدیریت زمان[2] . آخرین فرصت[2] . اشعار زیبا[2] . بی نمازی[2] . شبهات عدل الهی[2] . دفع یک شبهه[2] . فلسفه خلقت[2] . فلسفه خلقت انسان . فلسفه وجود شیطان . قلب عاشق . قیام عاشورا یا مکتب عاشورا؟ . کثرت سجده . کفارات گناه . کنترل نفس . کوتاهی عمر . گشت نامحسوس . گناه بزرگ . گناه مبتلابه . لباس شهرت . لباس کفار . لبه پرتگاه . لقمه حرام . لنزهای رنگین . لنزهای زیبا! . لینک دانلود کتاب ثواب الاعمال . دنیا شناسی . دنیای ما . دو روی زیبایی . راه رسیدن به خدا . رنگ جماعت . رنگ خدا . رنگ سبز . رنگ فریب . رنگ ماندگار . زرف نگری . زنان و اسلام . زندان یا دانشگاه؟ . زیبا ترین پیامک! . ژرف اندیشی . سرسره . سطحی نگری . سقوط بزرگان . سکوی پرتاب . شاهدان اعمال . شبهات قرآنی . شبهات مربوط به حقوق زنان . شبهان اعتقادی . شبهای پیشاور . شدت عذاب در قیامت . شرابخواری . شعر . شعر در مذمت دنیا . شعری زیبا . شعری نو . ضرورت حجاب . ظاهر بینی . ظاهر و باطن . ظلم ستیزی . عاشورایی . عاقبت بخیری . عبرتها . عدل الهی . عذابها . عذابهای بی نمازان . عشق الهی . عشق الهی به بندگان . عفت و پاکدامنی . علم بهتر است یا ثروت؟ . عمر خاک طلا . عوامل استجابت . عیبجویی . غض بصر . غفلت . غفلت از شیطان . فریبای صادق . فضیلت سجده . فضیلت شیعه . فضیلت صلوات . پاسخ به شبهات . پای لنگ . پذیرش خطا . پرستاران . پرواز آخر . پیرامون چشم . پیراهن عثمان . پیراهن فریب . تابلوهای نفیس . تاثیر گناه در دعا . تبعیت از اکثریت . تجسس . تجسم اعمال . ترور شخصیت . تسویف . تفاوت زنان و مردان . تماثیل . تمثیلات . تمثیلها . تمثیلها و حکمتها . تمثیلی از زمین . تمثیلی زیبا . توبه . توجه به همنوعان . تولدی دیگر . ثواب مریض داری . چرا دعایها مستجاب نمیشه؟ . چشم چرانی . چشمان من . حب دنیا . حجت خدا بر انسان . حزب باد . حسن خلق . اشعار زیبا(2) . اشعار ناب . اشک بر امام حسین علیه السلام . اشک خوف . اصرار در دعا . المراجعات با ترجمه فارسی . انتفاضه . اندرز در همه چیز . انواع امتحان . انواع تولد . انواع عذاب شرابخوار . انواع میز . اهمیت تاریخ . اهمیت وضو . اوقات استجابت دعا . اولین گریه کننده بر علی علیه السلام در امت اسلام . با سرعت بسوی... . باران با ترانه . باز باران . آداب و شرایط دعا . آفات زبان . آقا الاغه! . آمریکا شناسی . آنگاه هدایت شدم . آینده نگر . احترام به والدین . از کدام تبار؟ . استدراج . استفاده از عمر . استفاده از قرآن . اسلام دین حزن! . اسم های بی مسمی . اشعار حکیمانه . بحران اتلاف عمر . برنامه ریزی . بسیار زیبا . به بهانه انتخابات . بهره برداری از قرآن . آب گون . آثار خوف از خدا . آثار سجده . آثار عجیب زیارت عاشورا . آثار مدگرایی . آخرین پرواز . مراقبه . مردم فلسطین و .. . یأس از رحمت . یاد مرگ . یاس از رحمت الهی . یک شرط آمرزش گناهان . در مورد نگاه . درسهایی از درخت . درسهایی از سدّ . نماز مقبول . نمازهای پنجگانه . نواقص العقول . نوشدارو . هدف شناسی . هویت . وجود غرایز، خوب یا بد؟ . ورقه ها بالا . ورود اجباری به بهشت . موجودی با اهمیت . موجودی با هوشتر از انسان . موجودی کوچک و خطرناک . مورچه عجیب . موی صاف . موی مجعد . میز ریاست . میزان خوف و رجا . نامه اعمال . نظام احسن . نقش غرایز در انسان . نقصان عقل زنان . نکته ای اخلاقی . نماز با توجه . مباهات خداوند به چه کسانی؟ . مثالی زیبا . مجالس عروسی . محب اهل بیت . محب علی . محبت الهی . محبت اهل بیت . محبوب واقعی . محرم . مد . مدگرایی . مدگرایی افراطی . خود شناسی . خوش سابقه بدعاقبت . خوف الهی . داستان . داستان پرواز . داستانها و اندرزها . حسینیان و یزیدیان . حضور قلب . حضور قلب در نماز . حق بینی . حق مداری . حیوانی عجیب . مرگ در عسل . مرگی شیرین! . مشکل گشایی . معرفت اهل البیت . معرفی دنیا . معلم اخلاق . معنای اخلاص . معنای حقوق بشر آمریکایی . معنای قرب الهی . معنای واقعی لبیک یا حسین . معنای واقعی هل من ناصر ینصرنی . مقام رضا . مناظره . مهار نفس . مهمترین امتحان . موانع استجابت .
نوشته های پیشین

مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اسفند 89
بهمن 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
شهریور 89
مرداد 89
تیر 89
خرداد 89
اردیبهشت 89
فروردین 89
اسفند 88
بهمن 88
دی 88
آذر 88
آبان 88
مهر 88
شهریور 88
مرداد 88
تیر 88
خرداد 88
اردیبهشت 88
فروردین 88
دی 90
آبان 90
فروردین 91
لوگوی وبلاگ من

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
لینک دوستان من

همفکری
جبهه وبلاگی غدیر
عاشق آسمونی
وبلاگ گروهی فصل انتظار
(( همیشه با تو ))
لحظه های آبی
ترنم یاس
بسیجی 57
اقلیم پارسی
بتلیجه (روستای نمونه ی ایثارگری)
.:: بوستان نماز ::.
دست خط ...
لنگه کفش
شین مثل شعور !
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
زمینیان آسما نی
همنشین
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
انتظار
سوال امتحانی،طرح درس ،بانک مقالات،آموزش دروس
رهایی
نذر آقا
ارایه کننده بهترین میزبانی و دومین ...
منتظر ظهور
شکوفه نرگس
جاده های مه آلود
● بندیر
سجاده ای پر از یاس
خورشید پنهان
د نـیـــای جـــوانـی
نهان خانه ی دل
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
شاعرانه 2
سرای اندیشه
TOWER SIAH POOSH
خاکستر سرد
سیب خیال
آخرین روز دنیا
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
مهر بر لب زده
امُل جا مونده
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
عــــــــــروج
****شهرستان بجنورد****
فروش اینترنتی پارانتز
شب و تنهایی عشق
حامیان گفتمان امام و انقلاب
آقاشیر
دانلود بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل بازی موبایل
کامپیوتر+ اینترنت+ فن آوری اطلاعات+ آموزش
عشق در کائنات
سروش دل
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
شلمچه
فریازان...faryazan
امام مهدی (عج)
محفل یاران
.:: اســــوه هــــا ::.
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
خبر روز
.:: رویش عشق::.
قدرتمندترین وبلاگ دانلود
یادداشتها و برداشتها
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
جاده مه گرفته
طریق یار
گل نرجس
مستانه
خلبان
*اسرار موفقیت*

حقوق دانشگاه پیام نور ایلام(ادرس جدید سایت http://lawtoday.ir/)
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
ما و دلاوران
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
سلام شهدا
شهسوار دل
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
برای اولین بار ...
تمهیدات
ایحسب الانسان ان یترک سدی
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
چهل منزل تا اربعین
۞ مرکز دانلود ایرانیان ۞
پاک دیده
شجره طیّبه
آدمکها
جاء الحق و زهق الباطل
نور
لاله های ملکوت
نسیم یاران
ترنم نور
توشه آخرت
حرف دل
نشانه
Manna
...ترنم...
آواز پرجبرئیل

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
سلام
عطش
☻♣♥ محمد قدرتی Mohammad Ghodrati ☻
عکس
بچّه شهید (به یاد شهدا)
دختر زمستان
بچه های باخرز
شهدای دفاع مقدس
تنها بیاد تو
خاکم سوادکوه
غروب آرزوها
جهاد همچنان باقی است
جبهه فرهنگی امام روح الله
پری برای پریدن
optima
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
ماه و مهر
چفیه
COMPUTER&NETWORK
پردازشگر
بشکاف
صدای من
خط سوم
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
احساس با تو بودن
کرانه های آسمان
آسمان شهادت
ܓܨ*..اگه باحالی بیا تو..*ܓܨ
خیبر
این نجوای شبانه من است
رهاتر از پرنده
جمعه های سوت و کور
مُنیف
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
Ask quran
دوستان برای تعجیل در ظهور امام زمان در طرح صلوات شرکت کنید
محراب
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
الا بذکر الله تطمئن القلوب
دست نوشته های یک گل پسر چشم انتظار
پایگاه اطلاع رسانی محمد رضا آقابیگی
وجنات تجری من تحتها الانهار
طلبه های ونوسی
* روان شناسی ** ** psycology *
دسته سومی ها
مرصاد
کتابدار فردا
همکلاس
ساعت به وقت کربلا
گروه فرهنگی سردار خیبر
پرواز تا اوج
دکترمحمدحسین احمدزاده
سوادکوهی ریکا
خبرروز
خلوت من
من و افکارم
دل نوشته های هدهد سرگشته
حدیث عشق
نگاهی دیگر
دانستنی های از مسایل جنسی؟ چرا اینجوری؟
سنگر
*ستاره ی سرخ*
عطر حضور
وبلاگ مرزداران عشق(ایران)
ناجی
فرشته ی عشق و زندگی
سودابه
عدالت جویان نسل بیدار
.
مرامنامه عشاق
صل الله علی الباکین علی الحسین
شبکه خبری وآموزشی صنعت مرغداریpersianpoultrynews
عشق؛خدا؛پدر؛دوست دارم؛هدیه؛گل؛یادگاری؛عشق علی؛شادی
پر شکسته
زورخانه باباعلی
خورجین عشق
هاله
سکوت عشق
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
کبو ترانه .... تا بام ملکوت
در پناه آسمون
مهدویت و انتظار
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
فاو
عشق سرخ
دوزخیان زمین
vagte raftan
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
حب الحسین اجننی
شاد بودن و شاد زیستن
محمد شادانی
احساس ابری
شیدایی
mansour13
افق بیکران روح من
پرسپولیس
روان شناسی کودک
*آوای ققنوس *
یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی
شش گوشه
آرزوی وصــــــال
بنام خدا وسلام
السید عباس الموسوی
نسل کوثر ـ در پرتو ولایت
عطاری عطار
جمهوریت:اخبار داغ ، مقاله ، مصاحبه ، عکس ، کاریکاتور و طنز سیاسی
نان ، عشق ، موتور هزار
دانستنیهای ایران زمین
طهور
.:: گاواره ::.
صادقانه برای خواهرم
دنبال عدالت
عا شقان وهواداران استقلال
ناگفته های آبجی کوچیکه
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
شراب فرقت
یاسوج عــــشقـــــولـــــک
آهــــــــــــــــــــاوران
یا زهرا(س)
پری دریایی
دیوونه بازی
رد پای . . .
شبکه خبری بندیر
سلام بر عزیز دل حیدر
بچه های کوچه خاطره
امیدزهرا omidezahra
تعقل و تفکر
آزاد راه
ESPERANCE
هامون و تفتان
صبح دیگری در راه است ....
شلوق پلوق
ونسان ونگوگ
دوستانه
منتظر بیداری
PATRIS
دانلود ، ترفند ، برنامه ، بازِِی ، آهنگ ، کلیپ ، عکس،داستان
حرف های قشنگ
گل پیچک
مشق عشق
صحن دفتر دلم
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
یا قدس نحن قادمون
اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی
همسفر عشق
راهنما
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
دکتر علی حاجی ستوده
معنای زندگی
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
عسل بانو و نازدونش
عمو اکبر
فرشته سیاهپوش
شاهد
سمپادیم - عاشق ورزش
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت مولانا امیر المونین (ع
شعر سنگ مزار
سیر و سلوکی در اسلام و دیگر ادیان
حاج آقا مسئلةٌ
تنها
راه را با این می توان پیدا کرد
انا مجنون الحسین
kaveh
سرزمین انتظار
سلام میرودپشت
دوستی
اشعار و داستانهای عاشقانه
رویای زیبا ...
بازمانده تنهای تنها
نسیم وحی
الموت الاسرائیل
حســرت پـــرواز
دولت عشق
چشم
زنان در جهان
مریم
حقیقت بهائیت
او خواهد آمد
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نگاهی دگر به عاشورا
یک حدیث ناب
شعری زیبا به مناسبت محرم
سبک زندگی
تحزب یا تهذب؟
نیمه پر لیوان یا نیمه خالی؟
من کیستم؟
تفاوت
خداحافظ ای ماه رمضان!!
خبری مهم
[عناوین آرشیوشده]