بسم الله الرحمن الرحیم
فرزند خوانده!
خیلی عجیبه که وقتی از آدم ها میپرسی: «جسم مهمتر است یا روح؟»
همه میگویند: «روح»، ولی در طول زندگی بیشترین توجه آنها به جسم و نیازهای مادی خویش است!!
وقتی غذا میخورد کاملاً مراقب است که آلوده و کثیف نباشد!
وقتی جایی مینشیند کاملاً توجه دارد که لباسش کثیف و خاکی نشود!
وقتی هوا سرد میشود با پوشیدن لباس گرم خود را از بیماری ها حفظ میکند. تا مریض میشود به دکتر مراجعه میکند و ... .
راستی چرا؟ مگر روح انسان نیز نیازمند به مراقبت و رسیدگی نیست و ....
بیچاره «روح» که گویا یک «فرزند خوانده» و یا یک «کودک سرراهی» است و از همین رو گرفتار تبعیض های ناروا از سوی نامادری.
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمِی مِنَ الطَّعَامِ مَخَافَةَ الدَّاءِ کَیْفَ لَا یَحْتَمِی مِنَ الذُّنُوبِ مَخَافَةَ النَّار
(منلایحضرهالفقیه، ج3، ص359)
«در عجبم از کسی که به خاطر ترس از بیماری از غذا [ی مضر و یا آلوده] پرهیز میکند ولی از گناهان به خاطر ترس از آتش پرهیز نمیکند.»
بسم الله الرحمن الرحیم
سرعت گیر
همه ما «سرعت گیر»های موجود در خیابان را دیده ایم. کار آنها کم کردن سرعت راننده هایی است که بدون توجه به اطراف و غافلانه در حرکتند، راننده که به آن می رسد گاه تقریباً مجبور به «ایست کامل» و حرکت مجدد می شود.
در نماز هم برخی از ما آنچنان با سرعت حرکت می کنیم که اصلاً متوجه نمی شویم که کی به انتهای نماز و «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» می رسیم!
برای آنکه جلوی این سرعت را بگیریم خوب است که در بیان هر «الله اکبر» اندکی «ایست کامل» کنیم و بیش از پیش به معنای آن و عظمت حق تعالی توجه کنیم و سعی کنیم با این کار، غفلت ها و عدم حضور قلبمان را از بین ببریم.
این امر عاملی بسیار موثر در ایجاد و یا تقویت «حضور قلب» در نماز است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خلوت
نیازهای انسان در زندگی بسیار متنوع است: غذا، خواب و استراحت، ورزش، کار، کسب علم، دیدار با اقوام، تفریح و ... .
ارضاء هر یک از این نیازها نیز در جای خود بسیار ضروری و لازم است به گونه ای که بدون آنها زندگی انسان مختل میشود.
اما یکی از مهمترین نیازهای انسان که توجه کمتری به آن شده است نیاز به «خلوت» است؛
خلوت با «خویشتن»، خلوت با «وجدانمان»، خلوت با «انصاف»، و بالاخره خلوت با «خالق یکتا».
و اگرانسان به این نیاز مهم توجه نکند گرفتار آسیبهای جدی روحی و مادی، دنیوی و اخروی خواهد شد.
اگر انسان در فرصتی مناسب و در خلوت اعمال و رفتار خویش را زیرذره بین نگذاشته و به بررسی آنها نپردازد، چگونه متوجه خطاهای خویش گشته و به اصلاح آنها بپردازد؟.
اگر او با خالق خویش به خلوت ننشیند چگونه از او عذرخواهی نموده و پشیمانی خویش را ابراز نماید؟ چگونه از او «یاری عاجزانه» طلب نماید؟ چگونه «اوج نیازمندی و فقر» خود را آشکار سازد؟ و ... .
بسم الله الرحمن الرحیم
جعبه سیاه
همه ما نام «جعبه سیاه» هواپیما را شنیده ایم، قطعه ای بسیار محکم و مقاوم در برابر حوادث که مجموعه ی اطلاعات پروازی و مکالمات خلبانها برای روز مبادا در آن ضبط میشود.
جعبه ای که اگر چه سازندگان آن مدعیاند به راحتی قابل انهدام نیست [و البته در مواردی نیز میشنویم که کاملاً منهدم شده است] ولی به فرض عدم انهدام، گاهی پس از یک حادثه سقوط هواپیما، اصلاً ردی از آن بر جا نمی ماند و گم میشود!.
اما جعبهی دیگری داریم که واقعاً نه منهدم میشود و نه گم و آن جعبه [سیاه و یا سفید] دفتر اعمال انسان هاست که حاوی مجموعهی اعتقادات، رفتار، گفتار و عملکرد دوران عمر اوست که پس از مرگ و در روز قیامت گاه در حضور تعداد بیشماری از انسانها و ملائکه خداوند متعال، باز خوانی شده و به همه میگوید که صاحبش چگونه زندگی کرده است. مراقب اطلاعاتی که در جعبه خود [که بر حسب اعمالمان سیاه یا سفید است] ثبت میکنیم باشیم.
جعبه ای که حتی پس از متلاشی شدن جسممان نیز نه منهدم میشود و نه مفقود.
بسم الله الرحمن الرحیم
پشتدستی!
حتماً مادری مهربان را دیدهاید که گاه برای آنکه کودک خردسالش به سوی آب جوش نرود با زدن یک «پشت دستی» او را از خطری بزرگ محافظت نموده و در امان میدارد!
و گرچه مادر میداند که آن کودک از این عمل او آزرده گشته و او را متهم به «نامهربانی و ظلم» مینماید ولی این ذهنیت کودک، مانع از اظهار لطف از سوی آن مادر دلسوز نمی شود.
مادر، خود را در نزد کودکش «بد» میکند ولی او را «در امان» میدارد.
خداوند متعال نیز گاه با ایجاد حوادثی کوچک و ناخوشایند در زندگی مومن، حوادثی بزرگ و خطرناک را از او دفع میکند ولو به قیمت «بد شدن خویش»! در نزد بندگان ناآگاه!.
پس، از بروز سختیها و بلاها در زندگی ناراحت و به مشیت الهی غضبناک نباشیم.
و البته نباید فراموش کنیم:
ما آن کودک خردسال نیستیم که چون «کودک» است نمیفهمد و تنها وقتی «بزرک» شد متوجه الطاف مادر میشود؛
ما انسانی بزرگ و عاقل هستیم که «اکنون» باید بفهمیم و «فردا» دیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
لذت «خوب بودن»
چه کسی از محبت بدش میآید؟ چه کسی از عدالت زیان دیده است؟ صداقت امانت داری، وفای به عهد، رسیدگی به نیازمندان، احسان به همنوع و ... . کدامیک از این اوصاف ناپسند و ناخوشایند انسان است!؟
اکنون اندکی در اعمال و افکار خود و دیگران دقیق شویم.
چرا دروغ، خیانت، بی رحمی نسبت به هم نوع، انواع کلاه برداری و دغل، افزون طلبی، حرص، تکبر و ... زندگی انسان ها را پر نموده است!!
مشکل کجاست؟! و چرا این گونه است؟! با اندکی تامل علت را مییابیم.
بله، منشاء همهی این رذایل «خودخواهی» است ولی عجیب اینجاست که:
«اگر خود را میخواهیم، چرا «خیر خود» را نمی خواهیم؟!»
برادر و خواهر! اندکی در محتوای این شعر بیاندیش:
صد بار بدی کردی دیدی ثمرش را
نیکی چه بدی داشت؟! که یکبار نکردی؟!
و اکنون هر یک از ما از خود شروع کنیم، نیک باشیم، نکویی کنیم و نیک زندگی کنیم! و یقین بدانیم که هرگاه «لذتِ خوب بودن» را دریابیم هرگز به «بدی» هر قدر هم که لذیذ باشد، متمایل نخواهیم شد.بسم الله الرحمن الرحیم
پاککن
یادتان هست که در دوران دبستان و هنگام مشق نوشتن، گاه به خاطر بدخطی و یا غلطنویسی مجبور به پاک کردن بخشهایی از مشقمان میشدیم؟ و ناراحتیمان وقتی بیشتر میشد که پاککن خوبی نداشتیم و ورق سفید دفترمان سیاه و زشت میشد و گرچه خطوط مورد نظر را پاک مینمودیم ولی هرکاری میکردیم اثر مداد از بین نمی رفت.
دل انسان نیز لوح سفیدی است که با هر عملی خطایی که از ما سر میزند اثری روی آن نقش میبندد و توبه مانند پاک کنی است که انسان با آن، نقش های موجود بر آن لوح سفید را پاک میسازد.
ولی فراموش نکنیم که این پاک کن هر قدر هم که خوب پاک کند صفحه ی دل انسان مانند اول نخواهد شد و آثار گناه بر روح و روان انسان باقی میماند.
درست مانند معتادی که پس از ترک نیز اثر مواد مخدر در بدن او تا مدت ها باقی خواهد بود و از همین رو اکثر آنها مجدداً به سمت مواد کشیده میشوند. به همین دلیل است که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
«ترک گناه آسان تر از توبه است».
بسم الله الرحمن الرحیم
گدا
«گدا» کلمهای آشناست و همه ما همینکه این کلمه را میشنویم به یاد فردی میافتیم که «آبروی» خود را در کف دست گرفته و دربرابر سکهای ناچیز آن را به حراج میگذارد.
اما اگر اندکی دقت کنیم خواهیم یافت که خیلی از آدم ها نیز گدایند!، گدای توجه، گدای پست و مقام، گدای تشویق و بهبه، گدای نگاه و ... بله خیلی از ما نیز «آبرو» را در کف دست مینهیم؛ در اِزای اندکی «نگاه»، اندکی «اشعه چشم»! اندکی «بهبه و چهچه» و ... خلاصه اندکی «هیچ»!
و اگر غیر از این است پس چرا عدهای حاضرند برای «همرنگی با مد» از شخصیت و آبروی خود بگذرند و هرکاری را [که در شرایط عادی، زشت دانسته و انجام نمی دهند] به بهانه ی مدگرایی انجام دهند!!
اکبر فرحزادی نویسنده این سطور معتقد است تنها مذهب بی نقص و نجاتبخش اسلام شیعی است و بدون هدایت اهل بیت علیهم السلام هرگز نمی توان به مقصد رسید. بیایید همه در نشر آموزه های اهل بیت علیهم السلام کوشا باشیم. |